پر واضح است که در بخش نقل و انتقالات مالی، باید همه مراودات بانکهای ایرانی با بانکهای خارجی یا با خود بانکهای ایرانی رصد شود و بههرجهت اینکه هربانکی با چه بانکهای دیگری، شرکتها یا افردی مراوده مالی داشته، این پول از کجا آمده یا به کجا منتقل میشود ، قابل دسترسی میشود و این مسأله در مراودات داخلی هم صادق است، چون آنها میخواهند بدانند فرضاً بانک صادرات با چه بانکهای داخلی دیگر یا افراد چه معاملاتی دارد، در مجموع شفافیت است که عملاً در ظاهر چیز خوبی است.
بحث تأمین مالی تروریسم و پولشویی هم از جمله مواردی است که FATF با حساسیت پیگیری میکند و فقط بحثی که در این مورد وجود دارد، این است که برخی سازمانها از نظر آنها تروریسم محسوب میشوند ولی از نظر ما اینگونه نیست و سیاسیون بیشتر آن را مورد انتقاد قرار میدهند که البته همه این موارد در قالب عضویت ما و دسترسی دادن به ما فراهم میشود. بههرجهت همه این موارد تبعاتی دارد و من فکر میکنم لازم است تمام سازمانهایی که تحت تأثیر قرار میگیرند از جمله بورس، شرکتهای صادراتی، حتی صرافیها را فرابخوانیم، حرفهایشان را بشنویم سبک سنگین کنیم ببینیم سود پذیرفتن شرایط FATF برای ما بیشتر است یا ضرر آن، که قطعاً سودش در مقایسه با ضررآن بیشتر است.
روی دیگر سکه این است که این شرایط را نپذیریم که در این صورت بهطور قطع با مشکلات اقتصادی بزرگی روبهرو میشویم، اول از همه بانکهای ما تارک دنیا خواهند شد و در عمل نمیتوانند به جهانیان وصل شوند و تبادل مالی داشته باشند، در واقع باید قید بینالمللی شدن بانکهای ایرانی را فراموش کنیم و این مسأله زیانهایی را برای کشور بهدنبال دارد. درخصوص تبعات منفی نپذیرفتن FATF برای بورس هم باید گفت بههر جهت بورس ما مجموعهای از شرکتهای پتروشیمی، پالایشیها و شرکتهای تولیدی است که اینها وقتی صادرات نداشته باشند و نتوانند کالاهایشان را منتقل کنند و از سوی دیگر وجوه خارج از کشورشان بلوکه شود خب لطمه میبینند و متحمل ضرر و زیان بزرگی میشوند و حتی برخی ورشکست خواهند شد و اینها تأثیرات منفی است که ما برای عدم عضویت در سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان تجارت جهانی و FATF با آن مواجه میشویم.
بههر حال عدم عضویت قید ایجاد میکند و همیشه قید محدودیت زا است و نمیگذارد ما به بهینه و حداکثر هدف و کارکرد فعالیتمان برسیم یعنی ما هر چه مقیدتر باشیم دست و بالمان برای گرفتن حق و حقوقمان بستهتر میشود.
و اگر بخواهیم محدودیتهای برجام را با FATF مقایسه کنیم میبینیم که در برجام کشورها میتوانند تحریم را دور بزنند یا برجام را زیر پا بگذارند ولی در FATF اینگونه نیست که کشوری بگوید من میخواهم با ایران مراوده داشته باشم یا کار کنم چون اصلاً امکانی برای دور زدن وجود ندارد و آنها مجاز نیستند.
هرچند در حال حاضر هم به نوعی برای نقل و انتقال مشکل داریم ولی به هر جهت باز هم میتوانیم کارهایی انجام دهیم ولی در صورتی که در لیست سیاه FATF قرار بگیرم دیگر نمیشود کاری دراین خصوص انجام داد و به همین خاطر است که امریکاهم دوست دارد ما این شرایط را نپذیریم و از FATF خارج شویم.
بحث تأمین مالی تروریسم و پولشویی هم از جمله مواردی است که FATF با حساسیت پیگیری میکند و فقط بحثی که در این مورد وجود دارد، این است که برخی سازمانها از نظر آنها تروریسم محسوب میشوند ولی از نظر ما اینگونه نیست و سیاسیون بیشتر آن را مورد انتقاد قرار میدهند که البته همه این موارد در قالب عضویت ما و دسترسی دادن به ما فراهم میشود. بههرجهت همه این موارد تبعاتی دارد و من فکر میکنم لازم است تمام سازمانهایی که تحت تأثیر قرار میگیرند از جمله بورس، شرکتهای صادراتی، حتی صرافیها را فرابخوانیم، حرفهایشان را بشنویم سبک سنگین کنیم ببینیم سود پذیرفتن شرایط FATF برای ما بیشتر است یا ضرر آن، که قطعاً سودش در مقایسه با ضررآن بیشتر است.
روی دیگر سکه این است که این شرایط را نپذیریم که در این صورت بهطور قطع با مشکلات اقتصادی بزرگی روبهرو میشویم، اول از همه بانکهای ما تارک دنیا خواهند شد و در عمل نمیتوانند به جهانیان وصل شوند و تبادل مالی داشته باشند، در واقع باید قید بینالمللی شدن بانکهای ایرانی را فراموش کنیم و این مسأله زیانهایی را برای کشور بهدنبال دارد. درخصوص تبعات منفی نپذیرفتن FATF برای بورس هم باید گفت بههر جهت بورس ما مجموعهای از شرکتهای پتروشیمی، پالایشیها و شرکتهای تولیدی است که اینها وقتی صادرات نداشته باشند و نتوانند کالاهایشان را منتقل کنند و از سوی دیگر وجوه خارج از کشورشان بلوکه شود خب لطمه میبینند و متحمل ضرر و زیان بزرگی میشوند و حتی برخی ورشکست خواهند شد و اینها تأثیرات منفی است که ما برای عدم عضویت در سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان تجارت جهانی و FATF با آن مواجه میشویم.
بههر حال عدم عضویت قید ایجاد میکند و همیشه قید محدودیت زا است و نمیگذارد ما به بهینه و حداکثر هدف و کارکرد فعالیتمان برسیم یعنی ما هر چه مقیدتر باشیم دست و بالمان برای گرفتن حق و حقوقمان بستهتر میشود.
و اگر بخواهیم محدودیتهای برجام را با FATF مقایسه کنیم میبینیم که در برجام کشورها میتوانند تحریم را دور بزنند یا برجام را زیر پا بگذارند ولی در FATF اینگونه نیست که کشوری بگوید من میخواهم با ایران مراوده داشته باشم یا کار کنم چون اصلاً امکانی برای دور زدن وجود ندارد و آنها مجاز نیستند.
هرچند در حال حاضر هم به نوعی برای نقل و انتقال مشکل داریم ولی به هر جهت باز هم میتوانیم کارهایی انجام دهیم ولی در صورتی که در لیست سیاه FATF قرار بگیرم دیگر نمیشود کاری دراین خصوص انجام داد و به همین خاطر است که امریکاهم دوست دارد ما این شرایط را نپذیریم و از FATF خارج شویم.
23302
نظر شما