مذاكرات غيرمستقيم ايران و آمریکا

کنفوسیوس سخت در این اندیشه بود که مقام دولتی معتبری به دست بیاورد. اگر چنین می‌شد می‌توانست با به کار گرفتن دانش عمیق خود روش فرمانروایی حاکمان را بهبود بخشد تا به این وسیله مردم عادی در زندگی خویش از رفاه و آسایش بیشتری برخوردار شوند.

به گزارش خبرآنلاین، کتاب «کنفوسیوس» که به زندگی و شرح تعالیم این فیلسوف چینی می‌پردازد نوشته مایکل برگن با ترجمه فرید جواهرکلام از سوی انتشارات ققنوس روانه بازار نشر شد.

در جوامع کهن، مردان و زنانی می‌زیسته‌اند که اثر خود را بر جهان هستی گذاشته‌اند. هر چه درباره آنها بیشتر بخوانیم و بدانیم از دستاوردهایشان بیشتر شگفت‌زده می‌شویم و از آثار هنری و ادبیات آنها لذت می‌بریم. کنفوسیوس حکیم یکی از این افراد است. او سالها تنها یک هدف داشت: خدمت کردن در مقام مشاور اعظم یکی از فرمانروایان سرزمین پهناور چین. در آن هنگام، یعنی حدود پانصد سال پیش از میلاد، چین به قلمروهای فراوانی تقسیم شده بود. درون این قلمروها، شاهزادگان و اشراف زیادی بودند که بر سرزمین‌های گسترده‌ای فرمانروایی می‌کردند.

کنفوسیوس سخت در این اندیشه بود که مقام دولتی معتبری به دست بیاورد. اگر چنین می‌شد می‌توانست با به کار گرفتن دانش عمیق خود روش فرمانروایی حاکمان را بهبود بخشد تا به این وسیله مردم عادی در زندگی خویش از رفاه و آسایش بیشتری برخوردار شوند. تعالیم کنفوسیوس باعث پدید آمدن نظامی فکری به نام آیین کنفوسیوس شد.

کنفوسیوس، در سال ۵۵۱ قبل از میلاد، در روستایی به نام تسو، واقع در ایالتِ قدیمی لو - که امروزه بخشی از شهرستان جدید شاندونگ است - زاده شد. خانواده ای که کنفوسیوس در آن به دنیا آمد، خانواده ای پرجمعیت بود.

پدرِ کنفوسیوس، شولیانگ هو، افسری بازنشسته بود که با شرکت در جبهه‌های نبرد موفّق شده بود رضایت پادشاه را به دست آورده و زمین هایی را به تملّک خود درآورد. شولیانگ سه همسر داشت که هیچ کدام از آنها نتوانسته بودند برایش پسری بزایند؛ نُه دختر او نیز همه ازدواج کرده و به خانواده‌های دیگر پیوسته بودند. به همین دلیل، در سال ۵۵۵ قبل از میلاد، شولیانگ هو، در حالی که شصت و چهار سال سن داشت، دختری پانزده ساله به نام یان چنگ تسای را به عنوانِ همسر متعه خود اختیار کرد. چنگ تسای نیز تا مدّتی نمی توانست باردار شود؛ به همین دلیل - چنان که از روایات سنتی آئین کنفسیوس بر می آید - از تپّه نی چی ئو بالا رفت و بر فرازِ آن به دعا و نماز مشغول شد؛ تا این که سرانجام به کنفسیوس حامله شد؛ به همین سبب، یکی از نام‌های کنفسیوس «چیو» به معنی تپّه است.

وقتی کنفسیوس هنوز سه سال داشت، پدرش مُرد و او را در فانگشان، واقع در لوی شرقی، به خاک سپردند. با مرگِ شولیانگ هو، کنفسیوس و مادرش مجبور بودند از بقیه خانواده جدا شوند، به نحوی که حتّی اجازه نداشتند در مراسم خاکسپاری شولیانگ شرکت کنند. از آن جا که مادرِ کنفسیوس، زنِ رسمیِ شولیانگ به حساب نمی آمد؛ چیزی از میراثِ شولیانگ به او نرسید و آنها از آن پس مجبور بودند در چاندونگ واقع در شرق چین به تهی دستی روزگار بگذرانند. بر اساس اسناد، کنفسیوس همچنین از کودکی به مطالعه آثاری در زمینه قربانی و آداب معبد می پرداخت.

چندی بعد، در حالی که کنفسیوس سنینِ نوجوانی اش را می گذراند، مادرش بر اثر بیماری و کارِ زیاد درگذشت. چنگ تسای را نیز در فانگشان به خاک سپردند. وقتی کنفسیوس هفده سال داشت، یکی از اشرافِ لو به نام چی پینگ تسو به دنبال شخصی می گشت که با آداب قربانی آشنایی داشته باشد؛ به همین دلیل همه عالمان شهر را به مجلسی دعوت کرد و کنفسیوس نیز در بین آنها حاضر شد.

کنفسیوس در بیست سالگی با دختری به نام یی چی گوان ازدواج کرد. این ازدواجی بود که مادرِ کنفسیوس بین او و دخترِ دوستِ پدرش ترتیب داده بود. پس از گذشتِ دو سال از این ازدواج، یی چی گوان برای کنفسیوس پسری زایید که کونگ لی نامیده شد کنفسیوس دختری نیز داشته است که در برخی کتابها نامِ او کونگ جیو ثبت شده است. (کونگ، نام خانوادگی کنفسیوس است و در عرف زبان چینی نام خانوادگی پیش از نام می آید.)

وی آفرینش جهان را مبتنی بر قانون قطبیت می‌داند؛ به این منظور که از هستی مطلق، نخست موجودی یگانه که خود کنفسوس آن را قطب بزرگ می‌خواند٬ منبعث می‌شود و همراه آن قطب دیگری که قسمت پذیر است بوجود می‌آید. این دو قطب با هم روبرو و به هم پیچیده می‌شوند و...

191/60

کد خبر 134819

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین