۴ نفر
۲ اردیبهشت ۱۳۹۹ - ۱۹:۰۰
جهانی شدن کرونا و ضرورت توجه به محلی شدن

دیوید هاروی، آنتونی گیدنز و روئن رابرتسون از نظریه پردازان جهانی شدن هستند که جهانی شدن را پدیده ای فراگیر و جهان شمول تلقی می کنند که تمام ابعاد و جنبه های حیات بشری را تحت تاثیر قرار داده است. از دید گیدنز تشدید پدیده جهانی شدن با پیدایش وسایل ارتباط جهانی آنی و ترابری انبوه مرتبط است. از دید هاروی جهانی شدن عبارت است از کاهش زمان و کوچک شدن فضا.

به نظر می‌رسد شیوع گسترده بیماری کرونا جلوه عینی تعریف از جهانی شدن به عنوان پدیده‌ای فراگیر و جهان شمول است که تمام ابعاد و جنبه‌های حیات بشری را تحت تاثیر قرار داده است، طوری که اگر منشا بیماری کرونا را سبک تغذیه افراد جامعه ای در گوشه ای از جهان فرض کنیم که توانسته است با در هم شکستن مرزهای مکانی و زمانی جهان را درگیر معضلی به نام بیماری کرونا با پیامد های زیانبار فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی کند، بنابراین می توان گفت ویروس کووید19هشداری بر ساکنان جهان امروزی است در راستای بازنگری نگرش شان بر حیات در کره زمین.

در این میان ایران به عنوان جامعه ای که همواره در مقابل جهانی شدن در زمینه های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی از خود مقاومت نشان داده مطرح است. مقاومت در برابر جهانی شدن در برخی موارد موجب شده است که ایران از برخی مزایای اتصال به نظام جهانی بی بهره شود. اما نکته قابل تامل این است که امروز جامعه ایران به شدت تحت تاثیر آثار و پیامد های زیانبار بیماری کرونا قرار گرفته است. از سوی دیگر علیرغم مقاومت های صورت گرفته در برابر جهانی شدن به نظر می رسد در بسیاری از ابعادآگاهانه یا نا آگاهانه اگر نگوییم در نظام جهانی ادغام شده ایم شاید بتوان گفت از بسیاری الگو های جهانی دنباله روی نموده ایم البته بدون توجه به کارکرد های مثبت یا منفی آن برای جامعه و افراد جامعه. شاید همین امر ضرورت توجه به جهانی شدن به عنوان یک امر اجتناب ناپذیر و اهمیت توجه به محلی شدن و بازنگری و باز اندیشی در برخی شیوه های مدیریتی در سطح کلان و همچنین تجدید نظر در سبک زندگی توسط مردم جامعه در سطح خرد را بیش از پیش آشکار می کند.

در زمینه مدیریتی آنچه اهمیت دارد توجه به دو بعد ذهنی و عینی در مدیریت یک جامعه است. در بعد ذهنی بر اساس شناخت و به تبع آن تعریف از یک جامعه ضروری است تصویری روشن و شفاف و سیتمی از مدیریت جامعه ارائه شود تا با چنین تصویری بتوان در شرایط بحرانی شیوه های درست و کارآمد را در بعد عینی به کار بست و مانع از ایجاد سردرگمی و بی اعتمادی و اضطراب در افراد جامعه شد.

به عنوان مثال جامعه ایران در ساخت و ساز و معماری شهرها آگاهانه یا نا آگاهانه دنباله رو الگو های جهانی در ساخت خانه ومحیط های شهری و جاده ها بوده است و همین موجب شده است که خانه ها که باید محلی امن و آرامش بخش و شادی آفرین برای افراد خانواده باشد به سکونت گاههایی بی هویت تبدیل شده است که تقریبا ساکنان آن نسبت به هم بیگانه اند..محیط و فضا های شهری نیز دچار همین از خودبیگانگی و از هم گسیختگی است.بی هویتی و بیگانگی در فضاهای شهری اغلب موجی از عدم تعلق اجتماعی را تقویت می کند که کنترل شرایط بحرانی را دچار اختلال می کند. اتوبان های عریض و طویل و قطار های شهری گاه به جای کاهش بار ترافیکی و حل معضلات شهری خود موجب تحریک شهروندان به سفر های غیر ضروری درون شهری و افزودن بر بار ترافیکی و مشکلات شهری شده است.همچنین دوری محل زندگی و کار افراد به ویژه در کلان شهر ها موجب شده است افراد وعده های غذایی شان را خارج از منزل سرو کنند.نفوذ سبک زندگی جهانی موجب بالا رفتن سرعت زندگی و به تبع آن سبک تغذیه ای شده است که در آن دقت در سلامت و امنیت غذایی کاهش پیدا کرده است.این موارد حاکی از ضرورت بازنگری و باز اندیشی در سطح کلان و خرد نسبت به معماری و سبک تغذیه و سبک زندگی و کار و سایر موارد است.

از سوی دیگر مشاهدات و واقعیت های عینی در شرایط بحرانی بیماری کرونا نشان داد ساختار های سنتی و مدرن و حتی مذهبی جامعه ایران آن گونه که انتظار می رفت نتوانسته اند کارکرد های مثبت و موثر خود را نشان دهند.به عنوان مثال.سازمان های مردم نهاد به عنوان یک نماد مدرن جهانی نتوانستند نقش تاثیر گذاری درشرایط بحرانی داشته باشند.شاید توجه کمتر به کیفیت و تناسب چنین سازمان های مدرنی با نیاز های محلی جامعه ایران و گاه افزایش صرفا کمی آنها با کار کرد های پنهان سیاسی از عوامل ناکار آمدی شان باشد.همچنین ساختار ها و تشکیلات مدرنی چون شورایاری ها،سرای محلات و ساختار های عریض و طویل فرهنگی و اجتماعی شهری عملا کم کار کرد و یا بی کار کرد در چنین شرایطی بودند.در این میان ساختار های سنتی و مذهبی نظیر محله در مفهوم قدیمی و سنتی آن و مساجد و هیات ها نیز در شرایط بحرانی نتوانستند آن گونه که انتظار بود موثر باشند. نقش تقویت فضای معنوی جامعه توسط مساجد و مراکز مذهبی نیز کمتر از انتظار بود.همین موضوع ضرورت باز اندیشی درباره کارکردهای مثبت و منفی و پیدا و پنهان ساختار های مدرن و سنتی و مذهبی جامعه را بیش از پیش آشکار می سازد.

توجه به نقش گروههای غیر رسمی در فضای ارتباطی جهانی حاکی از آن است که به پتانسیل این گروهها در شرایط بحرانی جامعه ایران باید توجه ویژه داشت و در این زمینه برنامه ریزی نمود. همچنین تعامل سازنده بین راهبران و افراد جامعه در تقویت انسجام و اعتماد نقش مهمی دارد.متاسفانه اصل رقابت و تاکید بر منافع فردی از جمله ارزش های جهانی است که اغلب مورد توجه افراد جامعه ایران بوده است البته بدون آن که خیر جمعی و مسئولیت پذیری که از طریق آموزش و حتی تنبیه و توبیخ قانونی مورد توجه جوامع جهانی شده است مد نظر قرار گیرد . در بحران کرونا افرادی که از محیط های آلوده وارد محیط دیگری می شدند اگر وسواس و دقت ناشی از مسئولیت پذیری داشتند وخیر جمعی برایشان در اولویت بودشاید جامعه با آثار زیانبار کمتری مواجه می شد. البته مسئولیت پذیری اجتماعی از جمله مواردی است که در تعامل سالم و سازنده راهبران و افراد یک جامعه ریشه دارد بنابراین اهمیت مسئولیت پذیری راهبران جامعه ایران در تامین خیر عمومی و همگانی دو چندان است.

به طور خلاصه می توان گفت تحت تاثیر جهانی شدن به ویژه در بعد فرهنگی در سبک زندگی و سبک تغذیه و شیوه گذران اوقات فراغت و شیوه تعامل با اعضای خانواده و بستگان ،سبک معماری و بسیاری موارد دیگر تغییراتی در جامعه ایران رخ داده است که شاید گریزی از آنها نبوده است چرا که نمی توان در این جهان به هم پیوسته خود را تافته جدا بافته از جهان دانست.اما تجربه شرایط بحرانی بیماری کرونا ضرورت باز نگری به جهانی شدن و پذیرش قاعده مند و اصولی آن را نمایان کرد همچنین ضرورت و توجه ویژه به سنت ها و ارزش ها و آموزه ها و تجربیات و نیاز های محلی را بیش از پیش آشکار ساخت.

*پژوهشگر اجتماعی

۲۳۵۲۱۳

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1373087

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 10 =