مجله نوروزی - پیشنهاد بلقیس سلیمانی برای کاربران خبرآنلاین در تعطیلات نوروز 90 خواندن رمان «بیلی باتگیت» اثر «ال.دکتروف» است. وی رمان «بیلی باتگیت» را یکی از موفقترین رمانهای گانگستری نیویورکی برشمرد و گفت: «این رمان خشونت بی حد و حصر قرن بیستم جنوب آمریکا را در قالب خاطرات کودکی نقل میکند که به شکلی اتفاقی به عضویت دستهای مخوف از گانگسترهای شرور در آمده است.»
سلیمانی ادامه داد: «رمان «بیلی باتگیت» تنها مجموعهای از رویدادهای گانگستری هیجانانگیز سرهم بندی نشده نیست و تصورات ذهنی راوی با بهرهگیری از پرداخت به جزییاتی که بیانشان در بسیاری از رمانهای مشابه غیر ممکن مینماید، دنیای تردیدهای انسانی نوجوانی باهوش را به تصویر میکشد.»
بنابراین گزارش داستان این رمان بدینگونه است که در دوران رکود اقتصادی آمریکا در دهه 1930، در محله فقر زده برانکس، نیویورک، گانگستر خشنی به نام داچ شولتس، پسرکی را در خیابان میبیند که برای همسالانش شعبدهبازی میکند، او به عنوان دستخوش یک اسکناس 10 دلاری به او میدهد. از آن لحظه به بعد زندگی آن پسر - بیلی باتیگت - با زندگی داچ شولتس و دار و دسته او گره میخورد. بیلی بعدها مشاهدهها و تجربههای شگفت آورش را در زندگی و جنایت و عشق و مرگ در میان گانگسترهای نیویورک برای ما نقل میکند.
سلیمانی در ادامه گفتوگو با «خبرآنلاین» اذعان کرد: «بیلی باتگیت تمام ظرفیتهای یک رمان سرگرم کننده را داراست. مخاطب را درگیر داستانش میکند تا جایی که او میخواهد هر چه زودتر به انتهای داستان برسد و ببیند چه بر سر کودک معصومی میآید که به دام دسته شولتس افتاده است.»
وی یادآور شد: «این کتاب در سال 1989 به عنوان بهترین اثر سال از سوی انجمن ملی منتقدان برگزیده شد و همچنین جایزه پن/فالکنر را نیز در سال 1990 برای بهترین رمان بلند دریافت کرد. در همان سال نامزد دریافت پولیتزر شد و هزاران نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رفته است.»
سلیمانی پیرامون وضعیت نشر و کتاب در سال 89 نیز گفت: «امسال در حوزه نشر و کتاب اتفاق خاصی نیفتاد و سال پرتپشی نبود. در مجموع فضای نشر در سال گذشته خیلی زنده و پویا نبود و بیشتر سال گله گزاری از وزارت ارشاد برای تاخیر در اعطای مجوز نشر به کتب گذشت.»
وی درباره آثار تازه خود نیز به خبرنگار ما گفت: «کتاب «پسری که مرا دوست داشت» عنوان جدیدترین اثر من است که در بردارنده 44 قصه است و داستان های این مجموعه همگی از نوع داستانهای فلش فیکشن هستند.»
سلیمانی با تاکید بر اینکه در مجموعه «پسری که مرا دوست داشت» یک نگاه طنز و تراژدی توامان با هم همراه شده است، اظهار داشت: «مضامینی چون عشق، مرگ، ارتباط آدم ها و نگاه طنز به جهان دستمایه داستانهای این کتاب است.»
وی افزود: «قصه انسانها و رابطههای آنها در اجتماع و محیط جامعه محور اصلی داستانهای این مجموعه داستانی است و خوانندگان با مطالعه داستانهای این کتاب در واقع به یک تصویر کلی از وضعیت جامعه و نحوه ارتباط و تعامل مردم با یکدیگر دست پیدا میکنند.»
به گفته او مجموعه «پسری که مرا دوست داشت» در واقع اداه داستانهای مجموعه «بازی عروس و داماد» است.
191/60
نظر شما