مجید رئوفی: هنوز کسی صدای «صراحی» و «بمساز» را نشنیده بود، اما از همان ابتدا و پیش از شنیدن این صداهای جدید، تبلیغات فراوانی حول و حوش ساز جدید استاد شجریان ایجاد شده بود. در کنسرت های مهرماه، از این سازها رونمایی شد و شجریان در باب نیاز موسیقی ایران به این سازها سخن گفت. تا اینجای کار، اتفاقی نیفتاده بود. خیلیها ورود این سازهای جدید به موسیقی ایران را به فال نیک گرفتند و حق شجریان دانستند که با وجود سالها فعالیت در عرصه موسیقی، دست به ابتکاری بزند و ساز جدیدی را به علاقهمندان موسیقی معرفی کند. نکته اینجاست که شجریان در خاطراتش اشاره کرده که سالها پیش برای ساخت یک سنتور، به کجاها که سر کشیده و چه کارها که کرده. پس از آن و در جشن خانه موسیقی بود که مناقشات آغاز شد. شجریان سخنانی بر زبان راند که باعث پچپچهای فراوانی در سالن شد. سازسازان حاضر در سالن که طبیعتاً تجربیات فراوانی هم در این عرصه دارند، به بخشهایی از سخنان شجریان خرده گرفتند. به نظر میرسید این انتقادها در همین سطح باقی بماند و مثل همیشه رسانهای نشود. طی این سالها، شجریان به چنان جایگاهی دست یافته که کمتر منتقدی – حتی با دلایل متقن و انتقادهای صحیح – جسارت طرح عمومی انتقاداتش را به خرج میدهد. منتقدان ترجیح میدهند به همان صحبتهای محفلی اکتفا کنند و انتقادات را در سطح گسترده و رسانهها مطرح نکنند.
یک انتقاد نمایان
این بار اما اوضاع متفاوت بود. تعدادی از سازسازان برجسته کشور با برجسته کردن بخشی از سخنان شجریان در خانه موسیقی، انتقادات صریحی را نسبت به سخنان او بیان کردند. شجریان در جشن خانه موسیقی گفته بود: «بنده پس از تحقیقات فراوان به این نتیجه رسیدم که در تمام سازها، صدای تولید شده، در واقع مربوط به صفحه رو (در سازهایی مانند سنتور و سهتار)، و همچنین مربوط به پوست (در سازهایی مانند تار، کمانچه و تنبک) است و کاسه رزونانس هیچ نقشی در تولید صدای سازها ندارد و پوست و صفحه خوب، سازها را خوشصدا میکند، حتی مثلاً تنبک فرزندم همایون که خوشصدا بود، پس از تعویض پوستش خیلی بد صدا شد و بنده حاضرم به صورت علمی این نظریه را به اثبات برسانم که کاسهسازها نقشی در تولید صدا ندارند».
جزایری منتقد اول
یکی از اولین کسانی که باب مباحثه و جدل درباره این اظهارات شجریان را گشود، رامین جزایری از سازسازان شهیر شهر و دبیر سابق کانون سازسازان خانه موسیقی بود که در اولین واکنش گفت: «اینگونه نیست که وقتی یک سازی ساخته شد فکر کنیم که کار به پایان رسیده و آماده عرضه است، همین سازهای ملی مانند تار و یا سه تار هر 15 سال تغییرات جزئی میکند و این نوازندهها هستند که به شیوههای مختلف تدریجاً تغییرات این سازها را جا میاندازند در نتیجه پدیدهای نیست که یک شبه تصمیم به ساخت آن گرفته شده باشد و بعد هم در ارکسترها مورد استفاده قرار گیرد. «انتقاد نرم جزایری – که ظاهراً با تلطیف سخنانش از سوی خبرگزاری منتشرکننده نظرات او همراه بود - اما در روزهای بعد، تندتر شد. او یادداشتی دراین باره نوشت و این گونه آورد: «فقط کافی بود یکی از دوروبریهای استاد خیلی صادقانه بگوید: استاد لطفاً وارد این موضوع نشوید، در شأن شما و تخصص حرفهایتان نیست و اگر بخواهیم صریح بگوییم جالب نیست که راجع به سازسازی و ساخت ساز اظهار نظر کنید. آنوقت دیگر کار تمام بود و نه سوژهای و نه بحثی». از سوی دیگر غلامرضا میرهاشمی دبیر کانون سازسازان با برشمردن چند نکته از شجریان خواست تا دلایل علمی خود برای اظهارنظرش درباره کاسهساز و پوست آن را در نشتسی با کانون سازسازان در میان بگذارد. میرهاشمی در این باره نوشت: «آیا یک تار بیکیفیت و بد صدا را میتوان با بهترین پوست ممکن، خوش صدا کرد؟ آیا همانطور که خودتان وعده دادید، میتوانید به صورت علمی این کشف خود را ثابت بفرمائید. در صورت تمایل شما، کانون سازندگان ساز خانه موسیقی آماده برگزاری چنین نشستی با حضور اساتید موسیقی، فیزیک، آکوستیک صدا و سازندهساز است».
شعلههای جدال
تا اینجای کار، شجریان، پاسخی به منتقدان نداده بود. صرفاً برخی از سازسازان نظیر استاد یوسف پوریا اعلام کردند که شجریان و هر کس دیگری حق دارد که ساز بسازد. اما خود یوسف پوریا در برنامه رادیویی هفت اقلیم اعلام کرد که این نظر استاد مبنی بر نقش اصلی پوست در صدای ساز، اشتباه است و حرفی در آن نیست. اما شعله اصلی ماجرا در میزگرد جشنواره بیست و چهارم برافروخته شد که در آن رامین جزایری، بیژن عارفی، وصال عرب زاده و محمود فرهمند درباره اظهارت شجریان به گفتوگو نشستند. جزایری با تیغی برندهتر اعلام کرد: «ایشان گفتهاند که طرح را خودشان زدهانداما اجرای آن را به یک نجار سپردند که با توجه به ظرافتهایی که در ساخت ساز وجود دارد باید این پرسش را مطرح کرد که از کجا معلوم ایده خوب آقای شجریان به صورت کامل توسط نجار در مرحله ساخت ساز پیاده شده باشد.» محمود فرهمند نیز درباره صحبتهای شجریان گفت: «استاد شجریان درباره تار یحیی گفتهاند که فقط پوست این ساز ارزش دارد که همین مسأله از نظر ما ایرادات فنی و محتوایی فراوانی دارد و تا کنون هم استاد در این زمینه رفع ابهام نکردند».
کی از شما نظر خواستم آقای عارفی؟
اما بیژن عارفی در این جلسه اعلام کرد: «آقای شجریان درباره سازسازی و به خصوص ساز سنتور آدم مطلعی است و شاید پنجاه بار نزد من آمدند و نکاتی را میگفتند و برخی مسائل را درباره پلگذاری مطرح میکردند که برای خود من هم جالب توجه بود». جالب آن که حمایت عارفی از فعالیتهای سازسازی شجریان با انتقاد تند شجریان در جلسه خانه موسیقی روبهرو شد. به گفته یکی از حاضران در این جلسه، شجریان گفته بود: «آقای عارفی من کی از شما نظر خواستم. کی سراغ شما آمدهام تا نظرتان را درباره سنتور بدانم». شجریان در این جلسه برای اولینبار به شدت به سازسازان تاخت که برخی از سخنان او در خبرگزاری مهر آمد. البته پیش از آن جزایری و فرهمند اعلام کرده بودند که طی نامهای از طرف کانون سازسازان خانه موسیقی از شجریان خواستهاند تا در نشستی تخصصی و غیرعمومی دیدگاههای خود در این زمینه را بیان کنند.
سهم کاسه کجا سهم پوست کجا؟
اما شجریان ترجیح داد سخنان تندش را در جلسه خانه موسیقی به خبرنگار مهر اعلام کند: «من نگفتم کاسه مهم نیست. من در آن جلسه گفتم آنها که فکر میکنند همه چیز در کاسهساز خلاصه میشود اینگونه نیست. کاسه مثل یک آمپلی فایر است. در واقع سیمهای یک ساز تارهای صوتی هستند و بعد پوست و... . در سنتور هم به جای پوست صفحه است که بسیار اهمیت دارد. من از سال 1340 تا کنون دارم تحقیق میکنم هیچکس به انداره من در زمینه ساخت سنتور دقیق نشده است حتی به استاد قنبری مهر که مدتها پیشش ساز سازی کار کردهام نکاتی را میگفتم که ایشان تعجب میکرد و می گفت شما در این باره خیلی اطلاعات دارید». البته شجریان که کمی گفتههایش در جشن خانه موسیقی را تصحیح کرده بود، در صحبتهای دیگری گفت: «فرض کنید که نمره یک ساز خوب 100 است. من میگویم این نمره صد که همهاش کاسه نیست، همهاش پوست نیست و همهاش هم سیم نیست. هر کدام نقشی دارند اما نقش پوست و صفحهساز بسیار مهمتر از آن چیزی است که انگاشته میشود. چرا بعضی وقتها تار یحیی که بهترین تار شناخته شده است آن صدای مناسب را ندارد و به اصطلاح جواب نمیدهد؟ در خوبی و بینقصی کاسه تار یحیی که دیگر حرفی نیست. اما وقتی پوست آن را عوض میکنیم همان تار با همان کاسه صدای دلخواه ما را تولید میکند. پس همانطور که گفتم این کاسه در حد یک دستگاه تقویتکننده صدا و رنگ دهنده است و البته که آن هم مهم است و باید نقش رزنانس صدا را خوب ایفا کند اما بسیاری از همین سازسازها فکر میکنند که ساز همهاش کاسه است و من میخواستم این توجه را به این دسته بدهم که نقش مهم پوست و صفحهساز را نباید فراموش کنند». تا اینجای کار، فقط بحثهای فنی درباره سازسازی مطرح شده بود، اما چند جمله حاشیهساز از سوی شجریان، دوباره سازسازان را عصبانی کرد: «متأسفانه اکثراین سازسازها فقط نجارهای خوبی هستند چرا که شناخت صدا یک تخصص است وسازنده باید تشخیص داشته باشد که چه نوع صدایی را میخواهد والبته راهش را هم بداند. از سوی دیگر یک ساز ساز خوب باید در حوزه موسیقی کار کرده باشد، نوازندگی بداند، استودیو رفته و حتی کنسرت داده باشد تا مشکلات نوازنده را بشناسد و گرنه فقط ساختن ساز بدون درک این مسائل می شود نجاری که فقط ظریف کاری میکند».
به رسمیت نشناختن کانون سازسازان
شجریان نه تنها به دعوت کانون سازسازان وقعی ننهاد که رضایت نداد تا دلایل علمی آنها را نیز بشنود یا دلیلی فنی و علمی برای اظهاراتش بیان کند اما در پاسخ به آنهایی که او را صرفاً یک خواننده بسیار عالی و نه یک سازساز خبره میدانند، از رونمایی دو ساز جدیدش در آینده نزدیک خبر داد. نکته آن که شجریان، تاکنون هیچ یک از سازهای ابداعی خود را به کانون سازسازن خانه موسیقی معرفی نکرده است. شجریان رئیس شورای عالی خانه موسیقی است.
نظر شما