راز 4 جنایت در نامه‌های تهدیدآمیز

روزنامه ایران در این باره نوشت:
رسیدگی به این پرونده از اوایل اسفند گذشته همزمان با ناپدید شدن مرموز زن جوانی به نام مریم در دستور کار پلیس جنایی قزوین قرار گرفت.

تجسس‌ها برای یافتن مریم پس از دو هفته همچنان در بن‌بست بود که با کشف جسد سوخته مردی در بیابان‌های منطقه «مینو در» قزوین مسیر تحقیقات وارد مرحله تازه‌ای شد، چرا که پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی و بررسی‌های تخصصی مشخص شد جسد متعلق به رضا - برادر زن ناپدید - است. بدین‌ترتیب مأموران که احتمال می‌دادند مریم نیز قربانی جنایت خاموش شده است، در این باره به تحقیقات خود ادامه دادند تا اینکه به «امیر» - یکی از دوستان رضا - مشکوک شدند.

از سوی دیگر همزمان با کشف جسد، امیر با مراجعه به پزشکی قانونی ادعا کرد جسد سوخته متعلق به برادر معتادش است. اما با افشای هویت مقتول و تناقض‌گویی‌های امیر، کارآگاهان که ردپای امیر را در این ماجرا کشف کرده بودند، او را دستگیر و به اداره آگاهی منتقل کردند.

متهم در نخستین بازجویی‌ها منکر هرگونه جرمی شد، اما در ادامه چاره‌ای جز اعتراف ندید و راز چهار جنایت خود و همدستش را فاش کرد.

عامل اصلی جنایت‌ها گفت: «از چندی قبل نامه‌های تهدیدآمیزی به دستم می‌رسید. فرستنده هم ادعا می‌کرد عکس و فیلم‌های خانوادگی‌ام را در اختیار دارد. او تهدید کرده بود اگر 20 میلیون تومان پول نقد نپردازم، تمام عکس‌ها را در اینترنت پخش می‌کند. او همچنین خواسته بود طی یک ماه همسرم را طلاق دهم. ارسال این نامه‌ها زندگی‌ام را متلاشی و در مرز فروپاشی قرار داده بود تا اینکه پس از تحقیق در این‌باره متوجه شدم دوستم رضا نامه‌ها را ارسال کرده است. بنابراین موضوع را با خواهرش - مریم - در میان گذاشته و از او خواستم عکس و فیلم‌ها را از رضا بگیرد و به من تحویل دهد، اما مریم برای این کار پول بیشتری مطالبه کرد، چرا که می‌گفت تصمیم دارد به خارج از کشور برود. به همین خاطر وقتی از حل این مشکل به صورت مسالمت‌آمیز نا‌امید شدم،تصمیم به قتل رضا گرفتم. موضوع را با یکی از دوستانم به نام میلاد در میان گذاشته و او هم حاضر شد با دریافت پول با من همکاری کند. به دلیل اینکه مریم از ماجرا خبر داشت، تصمیم به قتل او گرفتیم. طبق نقشه، اول اسفند او را به بهانه پرداخت پول به حوالی یک روستا کشانده و میلاد در فرصتی مناسب با طناب او را خفه کرد.
چند روز بعد هم رضا را به بیابان‌های اطراف شهرک مینودر کشانده و میلاد با طناب او را هم خفه کرد. اما پس از چند دقیقه متوجه شدیم هنوز جان دارد. بنابراین دو نفری با طناب خفه‌اش کردیم. همچنین برای تغییر مسیر پرونده و گمراه کردن مأموران، صورت رضا را با بنزین سوزانده و کپی شناسنامه نیمه‌سوخته برادر معتادم را در صحنه گذاشتیم.

مرد جنایتکار در ادامه جزئیات قتل دو کودک رضا را نیز فاش کرد و گفت: وقتی متوجه شدم جسد رضا شناسایی شده، نقشه قتل بچه‌هایش را نیز طراحی کردیم. بنابراین آنها را به بهانه ملاقات با پدرشان به حوالی یک روستا کشاندیم. ابتدا میلاد، دختر 13 ساله را کشت و جسدش را در چاهی انداخت. من هم علی - شش ساله - را با طناب خفه کردم و میلاد نیز جسد را در چاه انداخت!

پس از این اعتراف‌های هولناک، همدست امیر نیز در عملیات ضربتی مأموران دستگیر شد و دو جنایتکار صحنه قتل‌ها را در حضور کارآگاهان و بازپرس جنایی قزوین بازسازی کردند.

از سوی دیگر با توجه به حساسیت موضوع، به دستور دادستان قزوین، پرونده ماجرا به صورت ویژه در دادسرا رسیدگی و سپس با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان قزوین فرستاده شد.

در جلسه محاکمه، نماینده دادستان گفت: «بر‌اساس کیفرخواست صادر شده در تاریخ 24 اسفند 89، در این پرونده امیر - 39 ساله - باسواد، اهل ضیا‌آباد و دارای سوابق کیفری و میلاد - 37 ساله - مجرد، اهل قزوین و دارای سابقه کیفری متهم به چهار فقره قتل هستند. بررسی قتل‌ها نیز نشان می‌دهد انگیزه قتل رضا، مقابله با تهدید و اخاذی وی بوده و سه قتل دیگر برای از بین بردن شهود یا بازماندگان بوده که با کمال قساوت و سنگدلی صورت گرفته است.

وی تصریح کرد: نکته مهم دیگر پرونده، خونسردی متهمان هنگام قتل و یادآوری آن است، چرا که هنگام بازسازی صحنه، مأموران و بازپرس بسیار متأثر بودند، اما قاتلان بسیار خونسرد بوده و حتی ابراز پشیمانی هم نکرده‌اند.

در ادامه رئیس دادگاه کیفری قزوین با تفهیم اتهام به امیر از او خواست به دفاع از خود بپردازد. متهم نیز با قبول اتهاماتش گفت: من و رضا دوست بودیم و رفت‌و‌آمد خانوادگی داشتیم، به همین خاطر اعتماد زیادی هم به او داشتم. تا اینکه چندی قبل نامه‌های تهدیدآمیزی دریافت کردم. من به رضا اعتماد کردم، اما او سوء‌استفاده کرد و زندگی مرا ویران کرد، به‌طوری که به دلیل ترس و استرسی که برای همسرم به‌وجود آمده بود، چشمانش به خاطر گریه‌های زیاد به بیماری آب‌مروارید مبتلا شد. بنابراین تصمیم به قتلش گرفتم.

عامل اصلی جنایت‌ها گفت: من از لحاظ عقلی و روانی سالم هستم و کاری کرده‌ام که توجیه‌پذیر نیست، اما فقط می‌خواستم از عامل این کار انتقام بگیرم، ولی تصمیم‌های عجولانه بعدی برای مخفی ماندن راز قتل رضا و خواهرش، به قیمت جان دو فرزند شش ساله و 13 ساله رضا هم تمام شد.

در ادامه جلسه، متهم ردیف دوم نیز در دفاع از خود گفت: وقتی امیر به من وعده داد مقدار قابل توجهی پول نقد به من خواهد پرداخت، به شدت وسوسه شدم. به جز اتهام سرقت، همه اتهامات را قبول دارم.

در ادامه نیز مادر دو کودک خواستار قصاص قاتلان فرزندانش شد. پس از آخرین دفاعیات متهمان، قضات دادگاه کیفری استان قزوین ختم رسیدگی به پرونده را اعلام کرده و برای صدور حکم وارد شور شدند.
56181