قرارداد نظامی با دمشق به سود کیست؟

سوریه و ایران قرارداد راهبردی نظامی با یکدیگر امضا کرده اند. این قرار داد همزمان که دست بالا را برای ایران و سوریه فراهم می کند، رژیم صهیونیستی را به شدت نگران کرده است.

مهسا مژدهی: سفر سرلشکر باقری به سوریه و دیدار با بشار اسد، دستاورد غیر منتظره ای داشت. در این سفر قراردادی نظامی بین تهران و دمشق بسته شد که بر اساس آن علاوه بر تسلیحات و سیستم های پیشرفته، سامانه هایی هم به سوریه تحویل داده خواهد شد. این تصمیم میان دو کشور می تواند معادلات منطقه را تغییر دهد. به محض انتشار خبر این قرارداد، ناظران نگرانی رژیم صهیونیستی از چنین وضعیتی را پیشبینی کردند. در صورتی که سامانه های ایران به دست دمشق برسد، حملات هوایی گاه و بی گاه اسرائیل و تجاوز به حریم هوایی سوریه کار آسانی نخواهد بود. از سوی دیگر اسرائیل پس از اتفاقات نطنز، تلاش کرده تا با راه انداختن یک بازی روانی خود را مسئول انفجارهایی در ایران نشان دهد. با نصرت الله تاجیک، کارشناس امور بین الملل به گفتگو نشستیم:

ایران و سوریه اخیرا دست به امضای توافقی نظامی با یکدیگر زده اند. این اولین بار نیست که دو کشور قصد همکاری با یکدیگر را دارند اما اهمیت این توافق تازه در چیست؟

به طور کلی سندهای همکاری راهبردی که دو جانبه یا چند جانبه هستند، خاصیت های گوناگونی دارند، اول اینکه استانداردهای همکاری در این نوع قراردادها افزایش می یابد. قرارداد راهبردی موجب می شود که دو طرف استانداردهای تعیین شده یکدیگر را رعایت کنند و در نتیجه دستاورد بیشتری خواهند داشت. خاصیت دیگر این نوع قراردادها این است که قدرت یارگیری کشور را را افزایش می دهد. در مورد ایران، این قرار داد ما را به عنوان یک بازیگر مسئول در منطقه نشان می دهد. همزمان بحث اجماع سازی هم مطرح می شود که دست ایران را بازتر می کند. همکاری های راهبردی از این نظر اهمیت دارند که مسیر را مشخص می کنند.در مورد سوریه بحث همکاری های نظامی است که حالا با این قرارداد ابعاد و مسیر آن مشخص شده است.

این را فراموش نکنیم که چنین قراردادی خواص بازدارندگی هم دارد. در زمانی که ما تحت فشارهای حداکثری هستیم و اقدامات ترامپ علیه ایران به اوج خود رسیده است، با امضای این قرارداد شرایطی فراهم می آید که برای ایران یک قدرت نرم ایجاد کرده و مانع از این می شود که ما مورد هجوم سیاسی قرار بگیریم. 

می توان این طور تحلیل کرد که ایران به سمت بهره برداری از عملکرد خود در زمان جنگ با داعش و جنگ داخلی در سوریه است؟

در دوران پسا داعش و ایجاد ثبات و امنیت در سوریه شرایطی ایجاد شده که ما می توانیم از سرمایه گذاری که در این سال ها کرده ایم، استفاده کنیم. در این کشور آمریکایی ها به دنبال حذف اسد و حداکثر کردن امنیت اسراییل بودند. با سرمایه گذاری که در ابتدا ایران و بعد روسیه برای ایجاد ثبات در سوریه کردند، طبیعی است که ما به دنبال کسب منافع از آن سرمایه گذاری ها باشیم. الان زمان بهره برداری ما از جهت اقتصادی و نظامی و... است. ما هم در جهت صلح و ثبات در صحنه حضور داریم و هم باید هم باید روش هایی را به کار ببریم که هزینه ساز نباشد. ما باید به سمت استفاده بهینه از سرمایه گذاری های خود باشیم. کاری که ما در سوریه کردیم این حق را ایجاد کرده و این حق ماست که بر اساس سیاست های مان منافع خود را تامین کنیم. ما چه از نظر سیاسی، چه اقتصادی و چه ژئو استراتژیک حق استفاده را داریم و الان موقع مناسبی برای این اقدام بود.

به نظر می رسد که این قرارداد برای برخی گران تمام شود. چه پیشبینی از رفتارهای متقابل دارید؟

اینگونه اقدامات البته می تواند مانند چاقویی دو لبه هم عمل کند. ممکن است جوی سیاسی امنیتی علیه کشورمان ایجاد کند و هم باعث منافعی شود. ما باید نحوه پیوست رسانه ای و چگونگی مقابله با جنگ های روانی تهیه کنیم. طبیعی است که اسرائیل حساس است و ممکن است به ایجاد جنگ روانی علیه کشورمان دست بزند. ما به گونه ای رفتار می کنیم که قدرت نرم تولید شود و نه گونه ای که فشار بر سیاست خارجی بیشتر شود.

طراحی که اسراییل و آمریکا برای سوریه کرده بودند، شکست خورده است. رژیم صهیونیستی اگر این قرارداد اجرایی شود احساس می کند که در حوزه امنیت ملی اش مشکل ایجاد شده است. ممکن است عکس العمل های سیاسی و رسانه ای داشته باشند یا نداشته باشند. طبیعی است که آنها چنین اقداماتی که توان نظامی سوریه را افزایش می دهند، نمی پذیرند.

اما وقتی که ایران و سوریه چنین تصمیمی گرفته اند حتما استراتژی را هم طراحی کرده اند که در مقابل واکنش طرف مقابل چه رفتاری نشان دهند.

این عکس العمل ها در چه حوزه ای می تواند باشد؟

اقدام ایران باعث می شود تا توازن ژئوپلتیک ایجاد شده و سوریه دست برتر را در منطقه پیدا کند. اما از طرف دیگر مهم است که نحوه رفتار ما از این پس طوری باشد که بهانه و دستاویزی به ترامپ ندهد تا بتواند اجماعی علیه ایران شکل دهد تا در ماه های آینده کشورهای شورای امنیت را وادار به رای دادن علیه کشورمان کنند. برای همین اینکه قرار است دو کشور چطور بازی کنند و این مسیر را چطور طراحی کرده اند اهمیت دارد. 

در مجموع به نظر من ایران در کنار همکاری های نظامی اگر به سمت همکاری های اقتصادی با سوریه هم برود و در قالب آن هم همکاری ها را گسترش دهد، متبوع است تا همکاری ها صرفا شکل امنیتی و نظامی نداشته باشد. ما با اقداماتی که تا کنون به آن دست زده ای، یک بازی تازه را از خود ارائه داده ایم که اگر در ادامه مسیر را به درستی طراحی کنیم، در منطقه برد کرده ایم.

از قرارداد بین دمشق و تهران بگذریم، به تازگی اسراییل اصرار دارد که سلسله اقداماتی امنیتی و نظامی علیه تاسیسات هسته ای ایران انجام داده است. این موضوع از سوی رسانه ها پروبال داده شده و به نظر می رسد که یک جنگ روانی از سوی این رژیم به راه افتاده. چرا آنها چنین رفتارهایی را از خود نشان می دهند و بلوف می زنند؟

ما هنوز ماهیت اتفاقاتی که در نطنز افتاده را نمی دانیم. مسئولان هم گفته اند که به دلایل امنیتی فعلا حرفی از این موضوع نمی زنند. اما جنگ روانی در جهان کم تر از جنگ نظامی نیست و تاثیرش حتی بیشتر هم هست. آنها با این حرف ها تلاش می کنند تا دل مردم را خالی کنند و ذهنشان مشغول شود.

اسراییل یکی از بهترین ها در ایجاد جنگ روانی است. چنین روندهایی چیزتازه ای نیست و همیشه در طول تاریخ و به ویژه وقتی پای مسائل هسته ای در میان بود، مموضوعاتی مثل تخریب و جاسوسی و... مرسوم بوده است. قدرت ها برای اینکه یک دیگر را وادار به تسلیم کنند، اقدامات روانی و ... زیادی انجام می دهند. اما یک مساله ای که ممکن است در این جنگ روانی موثر بوده باشد، تنها ماندن ترامپ در جلسه شورای امنیت است. در این نشست کسی با آمریکا همراه نشد و بعید نیست که این کشور با همراهی اسراییل بخواهد دست برتر ایران در مسائل را از بین ببرد و شاید این جنگ روانی که به راه افتاده، در جهت چنین هدفی باشد.

در همین رابطه بیشتر بخوانید: 
چرا صهیونیست ها اتفاق نطنز را به گردن گرفتند؟

312 310

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1410428

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =