چرخ های اقتصاد کشور که زیرِ فشار تحریم ها لنگ می زدند؛ دوباره به حرکت دربیایند. چندین شرکت بین المللی و بزرگ نفتی، خودروسازی و صنایع دیگر آمدند و کارهایی را هم شروع کردند اما حل نشدن مسئله ی روابط بانکی ایران با جهانِ خارج و مشکلات انتقال پول پیچیدگی های زیادی را ایجاد کرد.
روشن است که برای انجام پروژه های بزرگ باید در مقابل کالا و خدمات پول های کلان پرداخت شود و اینجاست که نقش بانک ها در زمینه ی باز کردن اسناد اعتباری یا همان "ال سی" پررنگ می شود و بدون عملکرد سریع و موثر بانک ها سرمایه گذار خارجی نمی تواند مطمئن باشد که گردش مالی به موقع خواهد داشت و پولش را سر موعد خواهد گرفت. سرمایه گذار خارجی امکانات مالی، فناوری و نیروی انسانی متخصص خود را وارد کشور می کند تا بتواند سود مورد انتظارش را ببرد و کشور میزبان هم از امتیازاتی مانند ایجاد اشتغال و انتقال فناوری و بهره برداری از پروژه استفاده خواهد کرد.
همه ی اینها نیازمند یک نظام بانکی کارآمد است که با ارتباط آزاد با دنیا بتواند جابجایی پول را به آسانی انجام دهد. از طرف دیگر سختی های کار تجارت و بازرگانی و همین طور سرمایه گذاری در ایران سوالات فراوانی را برای سرمایه گذاران خارجی ایجاد کرد که آیا باید وارد بازار ایران بشوند یا خیر؟!
پدیده ی ترکمانچای سازی هر قرارداد خارجی در ذهنیت ما ایرانیان همیشه حضوری قوی دارد و از آن بوی تحقیر و ذلت می شنویم و الصاق این برچسب به یک قرارداد با طرف خارجی در مجلس یا تریبون های دیگر همان و روی هوا رفتن قرارداد هم همان!
این بی ثباتی در تصمیم ها و دخالت های پر دامنه ی دولت، مجلس و دیگر نهادهای صاحب نفوذ در قراردادهای بین المللی به همراه بدبینی تاریخی فقط باعث فراری دادن سرمایه گذاران می شود. در شبکه های اجتماعی در ایران دائم این سوْال پرسیده می شود که چرا برای مثال کشور امارات به لحاظ اقتصادی به فلان جا رسیده و ما هنوز اینجا هستیم؟ یا چرا قطر سال ها از میدان مشترک پارس جنوبی گاز استخراج می کند و ما از آنها عقب افتادیم؟ اما بسیاری از همان منتقدین وقتی پای یک قرارداد خارجی با شرکت های بزرگ مثل "توتال" فرانسه به میان می آید بدون توجه و حتی فهمیدن مفاد قرارداد فقط به خاطر بی اعتمادی به طرف مذاکره کننده ی ایرانی آن را ترکمنچای دیگری می نامند.
انگار که قطر و امارات و عربستان و عمان و بحرین فقط با سرمایه و نیروی بومی خود کار می کنند! گاهی هم توجه نمی شود که برای رسیدن به شرایطی مثل شیخ نشین های عرب خلیج فارس باید سرمایه گذاری کلان خارجی انجام شود و از طرف دیگر آن کشورها حضور خارجی ها در تمام عرصه ها در کشورشان را پذیرفته اند. روشن است که ایجاد رونق اقتصادی و توسعه فقط با اتکا به نیروی انسانی و سرمایه ی داخلی امکان پذیر نیست. حتی کشورِ پر از امکاناتی مثل ایران هم لازم است تا برای پیشرفت بتواند جذب سرمایه ی خارجی و همین طور حضور نیروهای خارجی متخصص را در جاهایی که لازم است بپذیرد و در قراردادهای خارجی به دنبال وضعیت برد برد باشد نه فقط دنبال برد خود و باخت طرف خارجی تا مبادا متهم به امضا کردن ترکمنچای دیگری شود!
نظر شما