آفتاب یزد مینویسد: گمانهزنی نامهایی که برای انتخابات مطرح میشود چندان دلگرمکننده نیست. یعنی کاندیداهایی که مطرح میشوند جذبکننده به نظر نمیرسند. چند کاندیدا را در این گزارش مورد بررسی قرار میدهیم.
یکی از نامهایی که مطرح شده بود ناطق نوری است! او آخرین بار که به طور فعال در عرصه سیاسی حاضر شده انتخابات 1376 است یعنی 23 سال قبل! البته همان انتخابات را هم شکست خورد. این سالها گرایشهای ناطق نوری تا حدی عوض شده است اما به هرحال در اصل ماجرا تفاوتی نمیکند.
اسحاق جهانگیری معاون اول روحانی هم یکی از گزینههایی است که اصلاحطلبان به آن دل بستهاند. اما پای جهانگیری در عملکرد نامناسب دولت روحانی بیش از آنکه برخی اصلاحطلبان گمان میکنند گیر است! ناصر قوامی فعال سیاسی اصلاحطلب کاندیداتوری اسحاق جهانگیری را اشتباهی بزرگ خوانده و گفت: «آقای جهانگیری در این هشت سال چه کرده که حالا دوباره کاندیدا شود؟! دلار شده ۳۱ هزار تومان. واقعا خنده دار است که بخواهد کاندیدا شود و فکر کند که مردم نمیگویند شما در این مدت چه کردی که به خاطر آن به شما رای بدهیم». جهانگیری در یکی از سخنرانیهای خود گفته بود قدرت تعویض منشی خود را ندارد. معاون اولی که نمیتواند منشی خود را عوض کند چگونه میتواند وضعیت مردم ایران را عوض کند؟ بنابراین گزینه جهانگیری نه تنها جاذبهای ندارد بلکه دافعه هم خواهد داشت!
یکی دیگر از گزینههایی که مطرح شده و اصلاحطلبان به آن توجه ویژهای دارند محمد جواد ظریف است. البته خود او تاکید کرده تمایلی برای انتخابات ریاست جمهوری ندارد چرا که اساسا مهارتها و تجربههای لازم را در این زمینه ندارد. او همیشه در جایگاهی بوده که دستورات را اجرا کند. ظریف هیچگاه تصمیمگیر نبوده بلکه همیشه مجری اوامر بوده است. از سوی دیگر این گزاره که ظریف محبوبیت لازم برای جلب مردم را دارد، نشان میدهد برخی اصلاحطلبان همچنان در سالهای 94 و 95 گیر کرده اند. مهمترین دستاورد ظریف که همان برجام بود سرنوشتی ناکام داشت. در همه این سالهای اخیر اکثر پیشبینیهای او همچون اینکه آمریکا نمیتواند از برجام خارج شود اشتباه درآمد تا امروز که ایرانیها زیر تحریم و دلار 31 هزار تومانی روز را شب میکنند. بنابراین، این گزاره که ظریف کاریزمای لازم برای جلب نظر مردم را دارد چندان منطقی نیست!
2323
نظر شما