این انتخابات برای تمام جهان از آسیا تا اروپا و ... اهمیت دارد، بنابراین مردم زیادی برای اطلاع از آن که چه کسی رئیس جمهور آمریکا می شود، اخبار مربوط به این انتخابات را دنبال می کنند. البته فضای رسانه ای هم به این موضوع و تاثیرگذاری آن شدت می بخشد. به طوری که موضوعات دیگری مثل نگرانی های محیط زیستی و آتش سوزی در جنگل های گرگان فراموش می شود.
بنابراین وقتی فضا تا به این حد متوجه این انتخابات است، نمی توان تاثیر گذاریش را بر فضای داخلی ایران انکار کرد اما نمی‌شود بین ریاست جمهوری ایران و آمریکا ارتباط مستقیم و معناداری برقرار کرد.
بدان معنی که نمی توان گفت که روی کار آمدن بایدن یا حتی ترامپ می تواند به قدرت گرفتن جناح خاصی در ایران کمک کرده و مردم را ترغیب کند تا به یک کاندیدای خاص رای ندهد. بارها زمانی که جمهوری خواهان قدرت داشتند؛ در ایران اصلاح طلبان روی کار آمدند و هنگامی که دموکرات ها قدرت داشند، تندروترین دولت که دولت آقای احمدی نژاد بود؛ برسر کار بود.
درحال حاضر کسی در امریکا پیروز شده است که بارها در سخنرانی هایش از بازگشت به برجام صحبت کرده است، اما در واقعیت می توان چنین انتظاری را داشت؟ همیشه خاورمیانه، از اولویت های سیاست خارجی ایالت متحده بوده اما بازگشت به برجام، جز اولین سیاست یا تصمیمات آنان نخواهد بود.
این روزها، برخی از تحلیلگرایان، از سوءاستفاده اصلاح طلبان از روی کار آمدن بایدن و بازگشت به برجام برای قدرت گرفتن در انتخابات ریاست جمهوری اصلاح طلبان سخن می گویند، از سوی دیگر سخنان و اظهارات بایدن، نشان داده که اهل مذاکره بوده و هدف دموکرات ها مانند دوره اوباما، مذاکره است با این حال نمی توان پیش بینی کرد که ورود بایدن به کاخ سفید و بازگشت او به برجام، مصادف باشد تا در ایران نیز دولتی مایل به مذاکره یا اصلاح طلب روی کار بیاید.
پس در نتیجه خیلی ارتباط منطقی بین رسیدن بایدن به قدرت با به قدرت رسیدن اصلاح طلبان در ایران وجود ندارد. اما تحلیل های اصولگرایان در هنگام انتخابات آمریکا بسیار تکاندهنده بود چرا که آنان سعی در ارتباط دادن سیاست خارجی ایران و به قدرت رسیدن ترامپ داشتند.
* نماینده مردم تهران در مجلس دهم
۲۷۲۱۵
نظر شما