۰ نفر
۲۲ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۹:۳۴

بررسی سه چالش مهم معاونت سینمایی ارشاد در دولت دهم.

علی اناری:  به عقیده کارشناسان و آنانی که دستی بر آتش سیاست دارند تشکیل کابینه دهم نخستین و مهم‌ترین چالش سیاسی محمود احمدی‌نژاد بعد از انتخابات 22 خرداد است. اگر قرار باشد وعده رئیس دولت دهم مبنی بر معرفی اعضای کابینه در ابتدای هفته پیش رو را جدی بگیریم، شروع هفته جدید فارغ از گمانه‌زنی‌ها و پس و پیشگویی‌های این چهار پنج هفته ماقبل تشکیل کابینه، موسم ارائه برنامه و تبیین اهداف و ترسیم چشم‌اندازهاست. بدون شک امروز مهم‌ترین سؤالی که فکر و ذکر همه اهالی فرهنگ و هنر شده است این است که چه کسی در چهار سال دوم زمامداری محمود احمدی‌نژاد سکان مهم‌ترین نهاد سیاستگذار در عرصه فرهنگ کشور را در دست خواهد گرفت.

باید قبول کرد با سؤال مهمی رو به رو هستیم و چون می‌دانیم جواب این سؤال قرار است سرنوشت چهار سال آینده سینما، تئاتر، کتاب، مطبوعات و موسیقی را در کشور رقم بزند بیش از پیش حساس می‌شویم. اما شاید بهتر باشد دیگر بیش از این فکر خود را مشغول یافتن جواب این پرسش نکنیم و همراه با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی و اعضای محترم کمیسیون فرهنگی که با عنایت رئیس‌جمهور آن‌ها نیز چون ما به جواب این سؤال نرسیدند، تا روز شنبه و شاید هم یکشنبه صبر کنیم تا احمدی‌نژاد فهرست اسامی اعضای کابینه دهم را تقدیم علی لاریجانی کند.

مشکلی نیست، دو سه روز دیگر فارغ از هرگونه گمانه‌زنی دندان روی جگر می‌گذاریم. اما بالاخره تا روز معرفی کابینه هم که نمی‌شود بیکار بمانیم. حالا آمدیم رئیس دولت بدقولی کرد و تا چهار پنج روز دیگر هم کابینه را معرفی نکرد. سرویس فرهنگ و ادب روزنامه «خبر» که نمی‌تواند منتظر تصمیم رئیس‌جمهور بنشیند. پس با مشورت دبیر گروه فرهنگ و دیگر خبرنگاران این حوزه تصمیم گرفتیم یک پله از گمانه‌زنی در خصوص وزیر ارشاد دولت دهم جلوتر برویم و به یکی از معاونت‌های مهم و چالش‌برانگیز این وزارتخانه یعنی معاونت سینمایی بپردازیم. البته جای هیچ نگرانی نیست چون قصد نداریم به گمانه‌زنی درباره نامزدهای واجد خدمت در این معاونت مشغول شویم چون خودمان هم مانند شما دیگر از هرچه گمانه‌زنی و پیشگویی است خسته شده‌ایم.

در واقع امروز تصمیم گرفته‌ایم در قامت یک همراه و مشاور خیرخواه، مهم‌ترین چالش‌ها و معضلاتی که جناب معاونت سینمایی وزیر در ابتدای تصدی این سمت با آنها روبه‌رو خواهد شد (و البته نه تمام مشکلات را که اگر بخواهیم فهرست کنیم از بحث مشکلات اکران و مدیریت بدنه سینما شروع می‌شود تا برسیم به داستان کمبود تجهیزات و کیفیت سالن‌های سینما و بودجه و... که مثنوی هفتاد من کاغذ هم برایشان کفایت نمی‌کند) را به شکلی تیتروار و البته همراه با توضیحی کوتاه به لسان دست‌اندرکاران و فعالان عرصه سینما یادآور شویم تا در پی آن هم به بخشی از رسالت رسانه‌ای‌مان مبنی بر کشف حقیقت و انعکاس بی‌واسطه آن عمل کرده باشیم و هم اگر خدا خواست بانی باز شدن گره‌ای از هزاران گره کور صنعت سینمای کشور بشویم.

دخالت‌های بی‌جا و با جا
واضح و مبرهن است که مهم‌ترین ویژگی یک مدیر قدرتمند «استقلال رأی» است. اینکه مدیریت یک مجموعه، سازمان یا نهاد فارغ از فشارهای درونی و بیرونی، قدرت تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی داشته باشد و البته در ادامه بر سر تصمیم خود نیز بتواند بایستد موضوعی نیست که بشود آن را نادیده گرفت. مدیری که چپ و راست (لطفاً از اصطلاح چپ و راست برداشت سیاسی نشود) در کارش دخالت می‌کنند و شرح وظایفش را از افراد و نهادهای غیرمرتبط می‌گیرد مطمئناً نمی‌تواند آن‌طور که باید و شاید در کار خود موفق باشد و برنامه‌هایش را - البته اگر برنامه‌ای در کار باشد - به پیش ببرد.

جناب معاونت سینمایی آینده باید توجه داشته باشد سمتی را در اختیار گرفته که دخالت‌ پذیری و نصیحت خوری‌اش بسیار ملس است و همه، از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی گرفته تا اعضای محترم شورای نگهبان و حتی خطیبان جمعه این حق را برای خود قائل هستند تا در خصوص آن اظهارنظر کرده و حتی به ارائه راهکار بپردازند.

در بعضی مواقع هم کار از دخالت لفظی و توصیه لسانی فراتر رفته و به اعمال نظر عملی و قطعی می‌انجامد همانند آنچه در دولت نهم و بیست و هفتمین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر رخ داد و فیلم تحسین شده «درباره الی» علیرغم میل معاونت سینمایی وقت یعنی جناب جعفری جلوه، به دستور مستقیم محمود احمدی‌نژاد به بخش مسابقه جشنواره برگشت و اتفاقاً از سیمرغ هم بی‌نصیب نماند. البته این میان نباید از کنار تحریکات جواد شمقدری مشاور هنری رئیس‌جمهور که در جریان صدور دستور فوق توسط احمدی‌نژاد نقش اصلی را ایفا کرد بی‌تفاوت بگذریم. حرکت شمقدری را اگر فارغ از بحث لجبازی‌ و نمایش قدرت او در برابر وزیر وقت ارشاد بررسی کنیم، تنها واژه‌ای که ذهنمان را قلقلک می‌دهد «دخالت» است و بس. این درست که ما اولین و مهم‌ترین چالش معاونت سینمایی آینده را دخالت افراد و نهادهای غیرمسئول اما قدرتمند و تأثیرگذار معرفی کردیم اما هستند کسانی که با عقیده ما موافق نیستند و استفاده از واژه دخالت را برای این جور حرکت‌ها نمی‌پسندند. یکی از این افراد «علیرضا سجادپور» دبیر هیأت اسلامی هنرمندان و از دوستان نزدیک جواد شمقدری مشاور هنری رئیس دولت نهم است.

سجادپور در این باره می‌گوید: «من با بحث دخالت موافق نیستم. کاری که آقای شمقدری کردند به هیچ عنوان دخالت نبود. مشاور رئیس‌جمهور موظف است برحسب وظیفه‌اش بهترین مشورت‌ها را به شخص رئیس دولت ارائه بدهد. ما در دولت‌های گذشته مشاورانی داشتیم که سمت‌شان بیشتر سمبولیک بود و مشاوره‌ای به آن معنا انجام نمی‌دادند. آقای شمقدری در حیطه خودش کمک‌های فکری گسترده‌ای به مجموعه وزارت ارشاد کرد. حالا اگر برخی این کمک‌های فکری را به مداخله تعبیر می‌کنند شاید بیشتر ناشی از یک نوع تنگ نظری باشد.» سجادپور با لفظ مداخله مخالف است و بیشتر دوست دارد از لفظ کمک فکری استفاده کند. حرفی نیست اما باید ببینیم در صورت تکیه جواد شمقدری بر صندلی وزارت ارشاد و احیاناً انتصاب جناب سجادپور به معاونت سینمایی او، این عزیزان تا چه حد حاضر هستند از کمک‌های فکری مشاور هنری آتی رئیس دولت دهم استفاده کنند.

فهرست سیاه، فهرست سفید
شکی نیست که حوادث پس از اعلام نتیجه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، موجب بروز دگرگونی‌هایی در صحنه‌های سیاسی، اجتماعی و صد البته فرهنگی کشور شد. بی‌سبب نبود که برخی آگاهان سیاسی این حوادث و بازخوردهای آن را با اصطلاحاتی چون زلزله و پس‌لرزه توصیف کردند و برای اثبات این ادعا همین بس که تا امروز، با گذشت نزدیک به دو ماه از برگزاری انتخابات، دوستان همچنان مشغول رتق و فتق خرابکاری‌ها، توضیح و توجیه اشتباهات و اثبات و نفی خود و طرف مقابل هستند. اما فارغ از همه نتیجه‌گیری‌های سیاسی، باید بپذیریم که نتیجه این انتخابات بر سینماگران ما تأثیری دیگرگونه داشت و اکثریت هنرمندان شاغل به کار در این حوزه به هیچ وجه آمادگی پذیرش این نتیجه را نداشتند.

هنرمندان سینما بر خلاف نصیحت محمدحسین صفار‌هرندی که حدود سه ماه مانده به برگزاری انتخابات از آن‌ها خواسته بود در بحث انتخابات وارد موضع‌گیری له یا علیه هیچکدام از نامزدها نشوند، به شکلی تمام عیار وارد عرصه شدند و حتی در حوادث و موضع‌گیری‌های پس از ایام انتخابات نیز نقشی فعال ایفا کردند. نتیجه اینکه امروز از سوی برخی محافل زمزمه شایعه تشکیل فهرست سیاه و وارد شدن نام برخی هنرمندان در این فهرست شنیده می‌شود. خب مبارک است. اگر این شایعه حقیقت داشته باشد به واقع باید گفت سینمای ایران در چهار سال دوم حکومت محمود احمدی‌نژاد شاهد رنسانسی زلزله‌وار در همه ابعاد خواهد بود. شاید بگویید اغراق می‌کنیم. خودتان قضاوت کنید.

محض امتحان اگر توانستید اسم یک نفر را بیاورید که در این سینما سرش به تنش بیارزد و در انتخابات موضع‌گیری نکرده باشد. اگر خوب دقت کنید متوجه می‌شوید که تقریباً 90 درصد بدنه اصلی سینمای ایران قابلیت وارد شدن به این فهرست کذایی را دارا هستند. حالا بگذریم از اینکه ظاهراً و باز هم بر اساس برخی شایعات یکسری از فعالان این عرصه تصمیم گرفته‌اند به شکل خودجوش دست از کار کشیده و مدتی را - ظاهراً چهار سال - به تفکر، تدبر و مطالعه بپردازند. اصطلاح «قوز بالای قوز» در هر محفل و انجمنی بلا استفاده و نامأنوس باشد در این یک مورد به شکلی عجیب جواب می‌دهد. در خصوص این شایعات به سراغ «جمال شورجه» یکی از معدود هنرمندان حامی محمود احمدی‌نژاد در هنگامه انتخابات ریاست جمهوری رفتیم. از حال و هوای شورجه پیدا بود که او هم از شنیدن این شایعات ملول است.

شورجه به ما گفت: «من امیدوارم که هرگز شاهد چنین اتفاقی نباشیم و نبینیم که هنرمندان به صرف داشتن گرایشات سیاسی خاص در محاق و حصر حرفه‌ای گرفتار شوند. از سوی دیگر آرزو می‌کنم هنرمندان نیز به دست خود فرصت هنرنمایی و ابراز وجود حرفه‌ای را از دست ندهند. البته در کل تصور نمی‌کنم قرار باشد بگیر و ببندی در عرصه هنر و سینمای کشور اتفاق بیفتد. ما امروز شاهد آن هستیم برخی هنرمندانی که شدیدترین مواضع را در قبال آقای احمدی‌نژاد اتخاذ کردند امروز بی‌هیچ مشکلی همچنان مشغول کار هستند.

این همواره از بیشترین امکانات مادی و معنوی سینمای کشور بهره‌مند برده‌‌ و جالب اینکه همیشه هم در موضع اپوزیسیون قرار داشته‌اند. اما در کل همه این اخبار را شایعه می‌دانم و از صمیم قلب امیدوارم این شایعات هیچ‌گاه به حقیقت نپیوندند.» البته اصحاب رسانه هم مانند جمال شورجه آرزو می‌کنند این اخبار و صحبت‌های درگوشی شایعه‌ای بیش نباشد و هنرمندان ما عرصه را برای بی‌هنران همیشه در کمین خالی نکنند اما چه کنیم که صحبت‌های چند روز پیش جواد شمقدری کمی این خوش‌بینی را تحت‌الشعاع خود قرار داده است.

این درست که شمقدری در مصاحبه خود از عدم برخورد با هنرمندان دارای سلیقه سیاسی مخالف با دولت خبر داد اما تأکید سفت و سخت مشاور هنری رئیس‌جمهور بر محدود کردن کسانی که او آن‌ها را «شاه‌نشین» خواند حس چندان خوبی را بر جامعه سینمایی کشور مستولی نکرد. شمقدری یا وزیر می‌شود یا در همین پست مشاورت باقی می‌ماند که در هر دو صورت نفوذی بی‌چون و چرا بر مقدرات صنعت سینمای کشور خواهد داشت. امیدواریم او تا زمان آغاز به کار کابینه دهم تعریف مشخصی از «شاه‌نشین‌ها» ارائه دهد.

اکرانی‌های منتظر!
حدود دو ماه پیش بود که برای تهیه گزارشی با موضوع «سرانجام اکران فیلم‌های فرهنگی در دولت نهم» با یکی از کارگردانان استخوان خرد کرده این عرصه تماس گرفتیم و نظرش را در این خصوص جویا شدیم. کارگردان مورد نظر که اصلاً دل و دماغ حرف زدن نداشت همان ابتدا تکلیف را روشن کرد. او بحث درباره چرایی و چگونگی اکران این نوع فیلم‌ها را بیهوده دانست چون عقیده داشت تا قبل از دولت نهم سینماگران دغدغه اکران اینگونه فیلم‌ها را داشتند اما در دولت نهم بحث بر سر بودن یا نبودن این فیلم‌ها بود.

به بیان خلاصه‌تر این کارگردان عزیز می‌خواست بگوید دیگر فیلم فرهنگی ساخته نمی‌شود که حالا بخواهیم بر سر اکرانش چانه بزنیم. اما فارغ از این ادعا، واقعیت ماجرا این است که از سال‌های دور تا همین امروز که عمر دولت نهم به انتها رسیده، تعداد زیادی فیلم ساخته شده‌اند که به حق سال‌های سال است برای اکران و لمس پرده نقره‌ای لحظه شماری می‌کنند. کاری به سرمایه‌های مادی و معنوی‌ای که به پای این فیلم‌ها خرج - و البته به عقیده بعضی‌ها حرام - شده است نداریم. اگر نفس ساخته شدن یک فیلم سینمایی و هدف غایی پدید آورندگانش را ارائه اثر خلق شده به مخاطبان بالقوه آن بدانیم، باید بگوییم هم‌اکنون چیزی بیش از 100 فیلم که از اتفاق برچسب پرطمطراق «فرهنگی» هم به آن‌ها الصاق شده است هنوز به آن هدفی که سازندگانشان از ابتدا - یعنی از هنگام نوشتن فیلمنامه - در ذهن داشته‌اند نرسیده‌اند.

شاهد هم اگر می‌خواهید کارگردانان «نسل جادویی»، «پاداش»، «صندلی خالی»، «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر»، «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» و. . . حی و حاضر برای شهادت این حقیقت آماده‌اند. قصد مرثیه‌سرایی نداریم زیرا که فایده‌ای هم ندارد. اما جناب معاون سینمایی وزرات ارشاد دولت دهم باید بداند این فیلم‌ها چون «آش کشک خاله» مقابل پا یا در واقع چشمش هستند و باید امیدوار باشیم تکلیف این فیلم‌ها در دوره جدیدی که رئیس دولت دهم آغاز آن را نوید داده‌ است یک بار برای همیشه روشن شود. تا امروز راهکارهای مختلف و متنوعی برای حل مشکل این فیلم‌ها به مرحله اجرا گذاشته شده‌ است که همگی بی‌نتیجه بوده‌اند اما. . . بیایید خوش‌بین باشیم. «مهدی کرم‌پور» رئیس شورای صنفی نمایش جزو یکی از همین خوش‌بین‌هایی است که مشکل اکران فیلم‌های فرهنگی را لاینحل نمی‌داند.

کرم‌پور می‌گوید: «ما در شورای صنفی نمایش روی طرح نمایش فیلم‌های مخاطب خاص مدت‌ها فکر کرده‌ایم. خوشبختانه امروز یک بسته پیشنهادی قابل قبول در این زمینه وجود دارد. از همین جا اعلام می‌کنم اگر اراده معاونت امور سینمایی در وزارت ارشاد دولت دهم بر اکران اینگونه فیلم‌ها قرار گرفته باشد، ما برای نحوه این اکران یک طرح جدی داریم. تنها کافیست بودجه طرح از سوی این دوستان تأمین شود. نزدیک به یک سال است که ما در خانه سینما و شورای صنفی نمایش روی این طرح کار کرده‌ایم و ایمان داریم که اجرای آن می‌تواند مشکل اکران فیلم‌های مخاطب خاص را یک بار برای همیشه حل کند اما همان‌طور که اشاره کردم به ثمر رسیدن این طرح دو شرط دارد. اول اراده معاونت سینمایی ارشاد و دوم تأمین بودجه لازم.

خب این هم از این. تا به اینجای کار که برای هر سه چالش ادعایی ما بر سر راه معاونت سینمایی ارشاد دولت دهم از سوی علیرضا سجادپور، جمال شورجه و مهدی کرم‌پور - حداقل روی کاغذ روزنامه - راه حل ارائه شد. خب خدا را شکر. اگر رتق و فتق همه مشکلات پیش روی عرصه فرهنگ کشور به همین سادگی باشد که دیگر غمی نداریم. شاید هم از اول اشکال از خود ما بود و با تب ژورنالیستی‌مان بیش از حد شلوغش کردیم. ظاهراً که حال همه ما بد جور خوب است، فقط مانده‌ایم چرا خودمان باورمان نمی​شود!

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 14613

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 11 =