در توافقی که منجر به تصویب برجام شد، دولت جمهوری اسلامی ایران، پروتکل الحاقی سازمان بین المللی انرژی اتمی را نیز پذیرفت؛ پروتکلی که اجازه دسترسی به بازرسان آژانس را برای بازدید از مراکز ایران فراهم می کرد که این رویه تا به امروز نیز ادامه داشته است. از سویی دولت ترامپ نیز به دنبال آن بود تا با خروج از برجام این توافق را ناکارآمد نشان دهد و متعاقبا تحریم های شدیدی نیز علیه ایران اعمال کرد. از سوی دیگر اروپایی ها نیز با وعده هایشان که هیچ گاه جنبه اجرایی به خود نگرفت در تلاش بودند تا به هر نحوی که شده پوسته برجام را حفظ کنند و مانع از نابودی کامل این توافق شوند.
این همه ماجرا نبود چرا که واشنگتن به علاوه این مورد هدف پنهان دیگری هم داشت و آن تحریک تهران برای خروج از برجام بود تا اجماع دیگر کشورهای غربی ایران را به میز مذاکره بکشاند و طی آن توافقی فراگیر را با موضوعاتی چون کاهش نفوذ منطقه ای و توقف فعالیت های موشکی به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کنند. همزمان اگرچه ایران در 5 مرحله تعهدات برجامی خود را کاهش داد اما به ادامه رایزنی ها و همکاری ها با کشورهای اروپایی ادامه داد و با ادامه حضور در این توافق وارد زمین بازی ترامپ نشد.
اگرچه ایران تا کنون از مزایای اقتصادی برجام بهره نبرده اما حفظ و تداوم این توافق تا حدود زیادی توانسته است راه را به روی زیاده طلبی های آمریکایی و اروپایی ببندد.
با مشخص شدن رئیس جمهوری جدید آمریکا دولتی در هفته های آینده به روی کار خواهد آمد که رویکردش بازگشت به توافق هسته ای با ایران است. در این زمینه هنوز شروطی هم اعلام نشده و دست اندرکاران برجام در دوره باراک اوباما رئیس جمهور سابق آمریکا نیز معتقدند که بایدن باید بدون پیش شرط وارد این توافق شود و اگر قرار است شروطی هم مطرح شود در مذاکرات احتمالی آتی مورد بررسی قرار گیرد.
در بحبوحه چنین تحولاتی مجلس شورای اسلامی ایران در اقدامی کلیات و جزئیات طرح اقدام راهبردی ایران برای لغو تحریم ها را به تصویب رسانده و از دولت خواسته تا آن به مرحله اجرایی درآورد. نکته ای که توجه به آن ضروری بوده این است که موضوعات و مسائل هسته ای به شورای عالی امنیت ملی ایران مرتبط است. بالطبع در موضوعات مربوط به مسائل هسته ای این شورای امنیت ملی است که باید با مشورت با مقام معظم رهبری تصمیم گیری کند. بنابراین اینطور نیست که هر آنچه مجلس می گوید دولت ملزم به اجرای آن باشد. تأیید نهایی طرح مجلس و ملزم شدن دولت به اجرای آن قطعا بازی در زمین دشمن محسوب می شود؛ اگر اروپایی ها و آمریکایی ها این طور برداشت کنند که هدف خروج از برجام است، در این صورت راه برای اجماع غربی ـ آمریکایی علیه ایران باز خواهد شد. آنها با این استدلال که پوسته برجام هم از بین رفته است.
مذاکرات جدیدی را بهانه خواهند کرد که علاوه بر مسائل هسته ای موضوعات منطقه ای و موشکی ایران را نیز در بر بگیرد تا در این صورت بتوانند برجام فراگیرتری را با ایران به امضا برسانند. چنین روندی می تواند سالها به طول بینجامد و تحریم های فعلی نیز همچنان پابرجا بمانند. در این صورت اروپایی ها می توانند بهانه های دیگر از جمله قطعنامه های شورای امنیت و مکانیسم ماشه را مطرح کنند؛ اقدامی که در طول دوره ترامپ آمریکا نتوانست آن را اجرایی کند.
در مجموع اجرایی شدن طرح مجلس نمی تواند به نفع ایران باشد، چرا که تلاش ها برای لغو تحریم های ایران به نتیجه نخواهد رسید، در آن سو در خصوص اروپایی ها نیز شاهد بودیم که طی این سالها بدون آمریکا نتوانسته اند کاری از پیش ببرند و از همین رو شاید اقدام ایران همانطور که اشاره کردم موجب تشکیل اجماع دوباره به علاوه خواسته های جدید در دیگر موضوعات شود. به بیان ساده تر و واضح تر اگر تحولات سالهای اخیر را بررسی کنیم در می یابیم که آغاز چنین روندی طرح و نقشه دولت ترامپ بود تا با تحریک موجبات خروج ایران از برجام را فراهم سازند و سپس با فشار تهران را به میز مذاکره بکشانند. باید به یاد داشته باشیم که این صبر استراتژیک ایران بود که مانع از این روند شد. برای جمع بندی باید اشاره کرد که در طول مدت باقی مانده از دوره ترامپ باید از تصمیمات احساسی و بدون بازگشت خودداری کرد. همواره باید این ذهنیت باقی بماند که این آمریکا بود که از برجام خارج شد و قطعنامه سازمان ملل را زیر پا گذاشت و این تهران بود که همواره به این توافق پایبند ماند.
نکته دیگری که باید مدنظر داشته باشیم این است که ایران باید مذاکرات برجام را با هر مذاکراتی که در آینده ممکن است انجام شود تفکیک کند؛ مسائلی مهمی مانند نفوذ در منطقه، مسائل موشکی و غیره...
در آمریکا شرایط به گونه ای است که رئیس جمهور منتخب اکثر مهره های کابینه خود را تعیین کرده است و بعید به نظر می رسد که ترامپ در این فرصت باقی مانده دست به عملیاتی علیه ایران حتی از نوع محدود آن بزند چرا که نیازمند اجماع و توافقاتی در آمریکا است. دولت ترامپ در این اواخر دوره خود نیز تصمیم بر این گرفته که بخشی از نیروهای خود را از خاک عراق و افغانستان نیز خارج کند. در همین حال ایران در ماه های اخیر مواضع محتاطانه ای را داشته و بهتر است همین عملکرد را در سیاست خارجی تداوم بخشد که مانع از تحریک آمریکا و بهانه دادن به دست دشمن می شود. در مسائل منطقه ای همچون، سوریه، عراق، خلیج فارس، بحران قره باغ این رویکرد ایران کاملا محسوس است.
به عنوان نکته آخر نیز باید باید نگاهی به رویکرد دموکرات ها در سیاست خارجی نیز داشته باشیم؛ اگرچه سیاست خارجی آنها با جمهوری خواهان تفاوت چندانی ندارد، اما این حزب و تیم بایدن مبنا را بر اساس دیپلماسی قرار می دهند و بکارگیری قدرت نرم را به اقدام نظامی ترجیح می دهند.
*کارشناس روابط بین الملل
310311
نظر شما