قبلا نیز آقای علی اصغر معصومی و ولیالله مظفریان بازنشسته شده بودند. من علاقه چندانی به کاربرد پیشوند دکتر ندارم، چون استفاده از پیشوند دکتر برای دانشمندان و پژوهشگران را نمیپسندم و فکر میکنم نامشان بالاتر از پیشوندشان است. این چهار نفر چهار پایه میز گیاهشناسی در هرباریومی بودند که میراث به جا مانده پر وندلبو گیاهشناس نروژی است که در قبل از انقلاب در باغ گیاهنشاسی آریامهر بنیان گذاشته بود. هنوز هم مخفف این هرباریوم با نام قدیمی آن TARI=Tehran Ariamehr Research Institute در اندکس بین المللی هرباریوم های جهان ثبت است. باغ گیاهشناسی آریامهر یا همان باغ گیاهشناسی ملی، میراث اسکندر فیروز بود که قبل از انقلاب بصورت هیئت امنایی زیر نظر فرح اداره میشد. این تشکیلات با کمال تاسف بعد از انقلاب با ادغام در موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع ابتدا در وزارت کشاورزی و سپس جهاد و حال هم در وزارت جهاد کشاورزی اداره میشود.
بدون تردید ساختار فوق العاده علمی که این مجموعه داشت باعث شد گیاهشناسان جوانی که قبل از انقلاب به عنوان مهندس کشاورزی در آنجا استخدام شده بودند، با رفتن خارجیها در بعد از انقلاب صاحب یک بستر آماده برای انجام تحقیقات علمی شوند. کتابخانه آنجا فوق العاده بود و من در جوانی هفتهها در آن کتابخانه وول می خوردم. آنها با آنچه زیر دست کسانی چون وندلبو و رنه مارک آموخته بودند به دلیل بسته شدن درهای کشور به روی خارجیان بدون رقیب صاحب بهترین مجموعه علمی کشور شدند. من علیرغم بی مهریهایی که یکی از این چهار نفر به من کرد و راه من را به آنجا بست، برای همه آنها احترام خاصی قائلم و صرفنظر از دوستی صمیمانهای که با دو نفر از آنها دارم، معتقدم که این چهار نفر دراین چهل سال هر آنچه در توان داشتند بکار بستند و چه با سرپا نگهداشتن مجله گیاهشناسی ایران، چه با انتشار فلور ایران (به فارسی)، چه با مجموعه کتابهای گونهای ایران و چه کتابهایی که دوست عزیزم ولیالله مظفریان منتشر میکند، سهم بسیار بالایی در تولیدات گیاهشناسی کشور داشتهاند.
درست بر خلاف همیشه که آنها را نقد میکردم امروز که این چهار نفر بازنشسته شدهاند میخواهم به آنها تبریک بگویم و خسته نباشید بگویم که هیچکدام از شما یک روز را به بطالت نگذراندید و تا توان داشتید کار کردید. شما به خوبی از غنیترین گنجینهی گیاهشناسی به جا مانده از میراث اسکندر فیروز استفاده کردید، اگر چه نام اسکندر در بین صدها نامی که روی گیاهان ایران گذاشتید، جایی نداشت.
اما وقتی عکس بازنشستگی شما را دیدم غصهام گرفت، نه از بابت حس انسان دوستی که راستش به دلیل بی مهریهایی که به من شد چنین حسی را به آن مجموعه ندارم؛ غصهام گرفت که چرا یک مجموعه امروز با باز نشسته شدن این چهار نفر تقریبا بی کس شده است. شاید اگر به صفحه اینترنتی آن بخش بروید فهرست بلندی از افراد کم شناخته دیده شود، ولی بدون آنکه بخواهم به این جوانترها بی توجهی کنم، شاید هیچکدام انگشت کوچیکه اسدی، معصومی، مظفریان و جمزاد نمیشوند.
خیلی غم انگیز است که بعد از چهار دهه و علیرغم اینکه در این سالها صدها که شاید هزاران نفر در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری گیاهشناسی فارغ التحصیل شدهاند (فقط یکی از این افراد به تنهایی استاد راهنما ومشاور حدود 200 دانشجو بوده است) ولی میبینیم که اتفاقا تعداد گیاهشناسان مطرح کل کشور شاید در حد همین چهار نفر باشد که جایشان در آن موسسه خالی است.
من اعلام خطر می کنم که کشور به سراشیبی سقوط علمی افتاده است. من نمیخواهم این چهار بزرگوار را مقصر بدانم، من هم به عنوان استاد گیاهشناسی در بهترین دانشگاه کشور در این اتفاق شاید بی تقصیر نباشم. دلم میخواهد دعوت کنم از یکی از این بزرگواران و یا حتی مدیران موسسه تحقیقات جنگل ها و مراتع و یا همکاران گیاهشناس در دانشگاهها به یک گفتگوی زنده در اینستاگرام که گفتگو کنیم چرا چنین شد؟ به احتمال قوی هیچکدام حاضر به این گفتگو نخواهند شد، شما بگویید با چه کسی این گفتگو را انجام دهم؟
* استاد گیاهشناسی دانشگاه تهران
نظر شما