دکتر علی محمد احمدی را از 45 سال قبل می شناسم هم دانشگاهی ریز جثه ولی باروحی بلند و تحرکی وصف ناپذیر که صراحت و صداقتش که ویژه مردم زادگاهش هست زبان زد بود. ازبچه های مذهبی دانشگاه و حاضر در صحنه های مختلف مبارزاتی بود. در کوران انقلاب نیز در الیگودرز به حدی منشا تحرکات سیاسی و اجتماعی بود که توانست به عنوان نماینده مردم الیگودرز درمجلس بدون هزینه تبلیغات و سر و صداهای معمول انتخاب شود و برای مردم دیارش نقش ایفا کند.
آنچه دانستنش در مورد زندگی او ضروری است در زندگینامه ها آمده و قصد اطاله کلام ندارم ولی دلسوزی و پایمردی او در راه استفاده از گازهای فلر را تاکید میکنم . تلاشش را شاهد بودم و مرا به تعجب واداشته بود.
سربسته بگویم در مجموعه پیچ وخم های اداری خوب سنگ هایی برسر راهش می گذاشتند و او که تحمل گذران وقت را نداشت زجر می کشید ولی ازپای نمی نشست. آخرین سال های خدمتش بود و اگر زودتر بازنشست شده بود بهره های مالی بیشتری می برد ولی زیربار نمی رفت.
با لحن صمیمی و دوست داشتنی و صراحت لهجه اش می گفت تا این موضوع را به سرو سامان نرسانم آرام نمیگیرم. انجام پروژه پیشنهادی او نه تنها می تواند از هدر رفت سرمایه ملی جلوگیری کند بلکه در بهبود شرایط زیست محیطی مناطق نفتخیز و عسلویه تاثیر بسزایی دارد.
حتم دارم که اگر فردی با قابلیتهای دانشی و عملکردی او با گرایش های سیاسی دیگری پیوند خورده بود قدرشناسی بیشتری نسبت به او اعمال می شد. هرچند که نیاز به تقدیر و تشکر بعد از مرگ ندارد ولی جامعه می توانست از وجود چنین افراد عالم و زحمتکش الگوبرداری نماید.
از آخرین صحبت تلفنی احساس میکنم از رخت بربستن خود خبر داشت هرچند اراده ای برای تاکید بر این گونه موارد ندارم. روحش شاد و ان شاالله مشمول رحمت واسعه و مغفرت الهی قرار گیرد.
نظر شما