این روزها تقریبا در همه محافل سینمایی از دستمزد میلیاردی محمدرضا گلزار برای حضور در یک مجموعه ویدئویی است. جنجال ها وقتی بالا گرفت که وزارت ارشاد مبادرت به لغو قرارداد مزبور کرد. در این میان عده بسیار زیادی از سینماگران مخالف پرداخت چنین دستمزدهایی به سوپراستارها هستند و برخی دیگر در مقام موافق ظاهر شده اند. دلایل هرکس هرچه باشد، نگارنده به عنوان یکی از اعضای خانواده سینما، این دستمزد میلیاردی را نوش جان محمدرضا گلزار می داند! در ضمن قبل از هرچیز، هرگونه رفاقت ، فامیلی و اخذ دلار از این بازیگر تکذیب می شود!

چه خوشمان بیاید چه نه ، هنوز حضور گلزار در یک فیلم سینمایی عامل مهمی برای فروش و فتح گیشه به شمار می آید و تهیه کنندگان بسیاری برای جذب وی سرودست می شکانند. خود گلزار اخیرا در مصاحبه ای اعلام کرده است وقتی فروش فیلمی بالا می رود باید عوامل دیگر پروژه نیز - غیر از تهیه کننده - سهمی از آن داشته باشند. سهم مسلم و منطقی ای که در کشورهای دارای صنعت فوق پیشرفته سینما، به خوبی تقسیم می شود. با این حال در سینمای ما دستمزد کلیه عوامل در مقایسه با بازیگران بسیار بسیار پائین است. در چنین شرایطی ، ریشه این مشکل از کجا آب می خورد؟ آیا به بهانه این که دستمزد سایر عوامل منطقی نیست می توان و آیا مجازیم که دستمزد بازیگران و سوپراستارها را پائین بیاوریم؟ و آیا کاهش دستمزدهای آن ها و دخالت در روند قراردادها، همچون بسیاری حوزه ها، پاک کردن صورت مسئله و فرار از مشکلات موجود نیست؟
بی تردید سینمای ایران از بیماری به ظاهر لاعلاج اقتصاد بیمار رنج می برد. بهترین و پرستاره ترین و حرفه ای ترین فیلم تولید شده توسط این سینما - در بهترین و ایده آل ترین شکل ممکن - بیش از پنج شش میلیارد تومان نمی فروشد. در حالی که از این مبلغ تنها حدود دو تا سه میلیارد تومان به تهیه کننده یا سرمایه گذار بازمی گردد. این در حالیست که هزینه تولید چنین فیلمی در شرایط کنونی و با همین میزان دستمزدها، اگر بیشتر نباشد، کمتر نیست. اینجاست که صحبت از صنعت سینما در کشورما بیشتر به یک شوخی یخ و بی مزه تبدیل می شود و افزایش دستمزد عوامل فنی و پشت دوربین بی معنا جلوه خواهد کرد.
در جایی که هزینه سینما رفتن و حواشی آن برای یک خانواده 4 نفره، به اندازه 10 یا 15 درصد حقوق یک کارگر ساده تمام می شود. در جایی که تعداد سینماها و کیفیت آن ها در شرایطی اسف بار به سر می برد و در زمانی که مردم تماشای یک فیلم روز سینمای جهان را بدون ممیزی و با بهترین کیفیت ترجیح می دهند، صنعت سینمای ایران به کارخانه که هیچ، به یک زیرپله تولیدی نیز دست نخواهد یافت. در این میان بازیگران توانسته اند به دلایلی که خود سینماگران خوب می دانند، حق خود را از این آشفته بازار بگیرند. بازیگر می تواند تهیه کننده را وادار کند، چک آخر او را قبل از ایفای نقش در سکانس آخر پرداخت کند. اما سایر عوامل از چنین قابلیتی برخوردار نیستند. اینجاست که معضل دستمزدها پیش می آید و سایر عوامل به دستمزدهای میلیونی و اخیرا میلیاردی اعتراض می کنند.
در این میان مقصر نه محمدرضا گلزار است و نه لشگر بی هیمنه عوامل دیگر پروژه های سینمایی. مشکل از کمبود سینماها، فقدان امکانات به روز فنی ،کاهش توانایی اقتصادی مخاطبان، عدم تبلیغات مناسب که البته یک پای آن را رسانه ملی تشکیل می دهد، عدم صادرات فیلم های ایرانی، نبود فعالیت های بین المللی سینمایی، فقدان تشکل های سینمایی قدرتمند و تاثیرگذار و در نهایت نبود حال و حوصله در مخاطبان امروز سینماست!
در چنین شرایطی هرکس تلاش می کند حق خود را از بازار متلاطم و بی ثبات بگیرد. گلزار توانسته است. چرا که نه !

کد خبر 148129

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 1 =