مجتبی شریفی، رئیس سابق کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال که با حرف و حدیث‌های فراوانی از این کمیته جدا شد، دیروز ساعاتی مهمان خبرورزشی بود.
شریفی در این ملاقات حرف‌های ناگفته بسیاری داشت که مشروح این مصاحبه را در روزهای آینده خواهید خواند اما بد نیست در اینجا به بخش‌های مهمی از این گفت‌وگو اشاره کنیم.
*خبرنگار یک رسانه از من پرسید قصد شکایت از حبیب کاشانی را دارید؟ من هم واقعیت را گفتم. اگر رد می‌کردم که دروغ می‌شد، حالا هم شکایتم تحت عنوان نشر اکاذیب و هتک حیثیت است نه کذب.
*ما عنوان مجرمانه‌ای به نام کذب نداریم. من هم در آن رسانه نشر اکاذیب را ذکر کردم. حالا انصاف است مسئول حقوقی پرسپولیس عنوان را تغییر بدهد و بگوید از عنوان کذب به عنوان جرم استفاده کرده‌اید؟
*به‌طور مکرر لطف این دوستان شامل حال من شده (!) و نباید پاسخ اهانت را با اهانت داد. اصولاً نسبت جهل و نادانی دادن به دیگران برخلاف معانی دینی و منطقی است و به دلیل پیگیری حقوق شهروندی نباید یکدیگر را به جهل متهم کنیم.
*کاشانی در شیراز نزد اعضای هیأت‌رئیسه فدراسیون و دیگران مطلبی خلاف واقع گفت و آنها نسبت به من ذهنیت پیدا کردند. این مصداق نشر اکاذیب است. مگر فقط باید در نشریه منتشر شود؟
*اگر به شما که از امکانات رسانه خودتان استفاده می‌کنید بگویند اخبار را به رقیب می‌دهید این هتک حیثیت است. به من هم گفته شد به عنوان مسئول کمیته انضباطی مطالب را به‌طور پنهانی به سرمربی پرسپولیس می‌دهم. این ذهنیت برای اعضای هیأت‌رئیسه ایجاد شد که من امانتدار نبوده و این یعنی هتک حیثیت.
*من از اظهارات شخص حبیب کاشانی متضرر شدم و باشگاه پرسپولیس علیه من کار زیان‌بخشی نکرده چون کمیته انضباطی شایستگی رسیدگی به اعمال مجرمانه را ندارد، من به مراجع مربوطه از یک شخص حقیقی شکایت کرده‌ام.
*فردی که اقدامی علیه قانون و شرع می‌کند خود باید پاسخگو باشد اما باشگاه و سایت باشگاه و ابزارهای آن به دفاع از کاشانی پرداخته‌اند!
*آمدنم به فوتبال و کمیته انضباطی دست خودم نبود! ما با اعضای هیأت‌مدیره باشگاه علم‌وادب مشهد ملاقاتی با آقای علی‌آبادی داشتیم و از آنجا باب آشنایی باز شد.
*ما در کمیته انضباطی چهار نفر همکار بودیم اما هرگز در پرونده‌های فدراسیون به بن‌بستی نرسیدیم که آرا دو به دو مساوی شود؛ در واقع تعامل عالی بود و نگاه‌ها نزدیک.
*هرگز نمی‌پذیرم که می‌گویند کمیته انضباطی استقلال نداشت. شما مسئله «کرار» را کنار بگذارید، اگر حتی یک نمونه توانستید پیدا کنید که رأی ما وتو شده باشد؟
*در فدراسیون تلاش شد تا از من سلب اعتماد شود!
*اصلاً قرار نبود من بمانم. به همه همکارانم گفته بودم پس از پایان لیگ دهم آرای پرونده‌ها را صادر می‌کنیم و بعد هم خداحافظ اما این نوع رفتن در دو هفته مانده به آخر فصل حرف و حدیث درست کرد که هم مشکوک بود و هم ناپاک!
40 40
نظر شما