زن اعلامیه دروغین ترحیم شوهرش را منتشر کرد/مراسم ختم صرف بیماران روانی می شود!

آخرین مرحله طلاق زن و شوهر تحصیلکرده هنگام تقسیم دارایی‌هایشان به جنجال کشیده شد و قضات دادگاه تجدیدنظر برای بررسی صحت اظهارات زن و شوهر فرزندان آنها را به دادگاه فراخواندند. 

پرونده این زوج چند ماه قبل به دنبال مراجعه مرد 60 ساله به دادگاه خانواده تهران در حالی گشوده شد که وی خواستار جدایی از همسرش بود. مرد پزشک در شکایتش گفت: «حدود 30 سال قبل که به عنوان پزشک متخصص در یکی از بیمارستان‌های تهران مشغول کار شده بودم، به نسرین علاقه‌مند شده و ازدواج کردیم. در این سال‌ها همسرم تمام وقت کار می‌کرد و برای پیشرفتش از همه خواسته‌هایم گذشتم تا او نیز به درجات بالای علمی دست یافت. اما به مرور روحیات و روش زندگی همسرم تغییر کرد و بدون توجه به زندگی مشترک و نیازهای آینده فرزندانمان بنای ناسازگاری و بهانه‌جویی گذاشت و این اواخر هم اختلاف‌هایمان به شدت اوج گرفت. به طوری که بارها به مطب و محل کارم در بیمارستان مراجعه کرد و با توهین و تهدید آبرویم را به باد داد. متأسفانه همسرم به دلیل سوءظن مرا به روابط غیراخلاقی با بیمارانم متهم می‌کند. یک بار هم به طور ناگهانی به مطبم آمد و یک قلاده سگ را در آنجا رها کرد. به طوری که حمله سگ به بیماران موجب رعب و وحشت مردم و تعطیلی مطب شد. حالا هم به خاطر این رفتارها به ستوه آمده و تصمیم به جدایی گرفته‌ام. ضمن اینکه به تازگی متوجه شدم نسرین طی چند روز که خانه را به حالت قهر ترک کرده بودم، اعلامیه ترحیم مرا اطراف مطب و بیمارستان چسبانده و اعلام کرده است هزینه مراسم صرف بیماران روانی خواهد شد. انتشار این اعلامیه هم موجی از تمسخر دوستان، همکاران و خانواده‌ام را در پی داشت.»

قاضی دادگاه با شنیدن اظهارات مرد دستور احضار زن را صادر کرد. با ارجاع موضوع به دو داور از آنها خواست برای ایجاد سازش این زوج تلاش کنند. در حالی که تلاش داوران برای برقراری صلح بین زوج تحصیلکرده بی‌نتیجه بود، قاضی پرونده دستور داد مرد با پرداخت مهریه همسرش ـ یک جلد قرآن و یک جفت آینه و شمعدان ـ حکم طلاق را اجرا کند. ضمن آنکه حدود 10 میلیون تومان نیز به عنوان اجرت‌المثل زن برای سال‌های زندگی مشترکش تعیین شد.

با صدور این حکم، «نسرین» به رأی دادگاه اعتراض کرد و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شد. وی این بار به بیان بخشی از مشکلات فراوان زندگی‌شان پرداخت و به هیأت قضایی گفت: « مهریه معنوی‌ام را فقط به عنوان یک نماد در نظر گرفتم. اما مهریه واقعی‌ام براساس شأن و جایگاه اجتماعی‌ام باید توسط کارشناس تعیین شود. ضمن آنکه شوهرم چند میلیارد تومان ثروت دارد و باید نیمی از دارایی‌اش را به من واگذار کند.»

زن در حالی با ارائه فهرستی از دارایی‌های همسرش خواستار توقیف اموال و حساب‌های بانکی شوهرش بود که سه قاضی پرونده، تقاضای وی برای افزایش مهریه را قانونی ندانستند چرا که عقد نکاح بر مبنای همان مهریه صورت گرفته بود. با این وجود قضات دستور دادند مرد پیش از اجرای حکم طلاق نیمی از دارایی‌اش، 10 میلیون تومان اجرت‌المثل سالهای مشترک زندگی و نفقه ایام عده را به همسرش بپردازد.

مرد با اعتراض به حکم، از قضات دیوان عالی کشور خواست همسرش را به خاطر سوء معاشرت و بدرفتاری از دریافت نصف دارایی‌اش محروم کنند. بنابراین دستور بررسی صلاحیت اخلاقی و رفتاری زن و حسن معاشرت وی با شوهرش صادر شد. تا اینکه در جلسه بعدی دادگاه زن و شوهر برای بیان دلایل جدایی‌شان در برابر یکدیگر قرار گرفتند.

«نسرین» که به خاطر حفظ آبروی خود و فرزندانش نمی‌خواست حرفی بزند، به ناچار سکوت را شکست و گفت: تا چند سال پیش زندگی خوبی داشتیم و فرزندانمان به داشتن پدر و مادری با تحصیلات عالیه احساس افتخار و سربلندی می‌کردند، اما متأسفانه شوهرم کم‌کم تغییر رفتار داد و به هر بهانه کوچکی مرا به باد کتک و توهین می‌گرفت. او دیگر حاضر نبود مخارج زندگی را بپردازد. ضمن اینکه پس از مدتی تحقیق و تعقیب به رابطه پنهانی‌اش پی بردم. حال آن که فرزندانمان به شدت دچار بحران روحی خطرناک شده و با مشکلات فراوانی دست به گریبان شدیم، اما «بیژن» اهمیتی به موضوع نمی‌داد. به همین خاطر برای فراموش کردن وی ناچار اعلامیه‌ای منتشر کردم و او را مرده خواندم تا تخلیه روانی شوم.

بدین ترتیب هیأت قضایی شعبه 26 دادگاه تجدید نظر استان تهران که با اظهارات متناقض زوج تحصیلکرده در مورد علت جدایی‌شان روبه‌رو شده بودند فرزندان آنها را به دادگاه فراخواندند تا پس از کشف علل اصلی جدایی زن و شوهر، درباره تقسیم دارایی‌های مرد تصمیم بگیرند.
56282