همشهری تماشاگر نوشت:

کوچ کشتی گیران و دیگر ورزشکاران به دیگر کشورها امروزه مشکلی جدی است برزگر ازمریبان بزرگ کشتی ماست بی شک خواندن نظرات او که همیشه رک و صریح صحبت می‌کند، در مورد کوچ کشتی‌گیران ایرانی به آذربایجان حتماً جالب ‌توجه خواهد بود.

این موج جدیدی که در کشتی به راه‌افتاده را چطور می‌بینید؟
وقتی مغزها نمی‌توانند عقاید و نظرات‌شان را پیاده کنند، می‌روند. کشتی‌گیران‌مان هم زمانی که نتوانند مایحتاج‌ اولیه زندگی‌شان را تأمین کنند، مجبور به مهاجرت می‌شوند و این امر طبیعی است. مسئولان باید راه‌:ارهایی را به کار ببندند که بچه‌ها تأمین شده و به فکر رفتن نباشند.

چطور می‌توان این کار را انجام داد؟
الان کشتی آذربایجان را به شرکت نفتش داده‌اند. ما هم نفت‌مان را داده‌ایم به فوتبال! ببینید چقدر بین ما تفاوت وجود دارد. آن‌ها وقتی می‌بینند در فوتبال جایی ندارند، اما در المپیک دو مدال طلا در کشتی می‌گیرند، می‌آیند و هزینه می‌کند. اما ما ناکامی‌های فوتبال را می‌بینیم. و در کشتی سرمایه‌گذاری نمی‌کنیم! بعد از مدال‌ طلای علیرضا دبیر در المپیک سیدنی (2000)، در آتن (2004) سه مدال گرفتیم که هیچ کدامش طلا نبود. طلای علیرضا حیدری را هم در آتن برنز کردند. پکن (2008) هم که اوج افتخارات‌مان بود(!) و فقط یک برنز گرفتیم. تا زمانی که به کشتی نرسند و نیازهای اولیه قهرمانانش را تأمین نکنند، آن‌ها مجبور به مهاجرت می‌شوند.

یعنی اگر در هر رشته‌ای مشکل مالی باشد، ورزشکاران باید بگذارند و بروند؟
من این کار را اصلاً تأیید نمی‌کنم که هرگاه مشکل بود، باید قرار کرد، اما نمی‌توانم دلایلی را که به این امر منجر می‌شود هم نادیده بگیرم.

جدا از بحث تأمین نیازهای اولیه، دلیل دیگری را در این موضع دخیل می‌دانید؟
فکر می‌کنم وقتی رقابت از بین برود و نظرها و سلیقه‌ها حاکم شود، بعضی‌ها عرصه را بر خود تنگ می‌بینند و طرد می‌شند . این اتقاق در هر دو رشته آزاد و فرنگی ما رخ داده و سلیقه‌ها در تیم‌ملی اعمال می‌شود. به این مورد، بی‌کار بودن قهرمانان را هم اضافه کنید . هزینه زندگی هم که خیلی بالاست، کشتی‌گیر هم مثل بقیه، خانواده و زن و بچه دارد. دقت هم نکرده که درسش را ادامه دهد، پس چاره‌ای ندارد. مثلاً همین آذر شکیب چه کار می‌کند؟ کدام اداره استخدامش کرده و کجا به درددلش رسیده‌اند؟

پیشنهاد بسیار سنگین‌تری سال‌ها پیش به حسین رضازاده شد، ولی او نپذیزفت برای ترک‌ها وزنه بزند. او چرا این پیشنهاد را قبول نکرد؟
به خود من هم پیشنهاد دادند که با ماهانه 5 هزار دلار مربی ترک‌ها شوم، و رقیب ما هستند. تقوی «داور کشتی» هم شاهد زنده‌اش است که در جریان همه قضایا و نه گفتن من به ترک‌ها بود، افراد با هم فرق دارند. برخی می‌دانند که می‌میرند، اما حاضر به رفتن نیستند، عده‌ای هم می‌روند و برخی هم خود را می‌فروشند. این موضوع از قدیم بوده و تازگی ندارد. من شخصاً متأسفم که بچه‌‌های‌مان می‌روند و هرگز دلم نمی‌خواهد این اتفاق رخ دهد. من آذربایجان را یکی از استان های ایران می دانم. شاید آن‌ها از این موضوع ناراحت شوند، اما من 17 شهر منطقه قفقاز را مال ایران می‌دانم. این پیشنهادها به من هم شده بود. گفتند قبل از المپیک آتن بیا و تا پکن (برای چهار سال) مسئولیت تیم را بگیر، اما گفتم خودم دارم با تیم به آتن می‌روم و بعد رفتند با مربی آلمانی قراداد بستند.

امروز هم پیشنهادی برای کار از کشورهای مختلف دارید؟
نه چون نمی‌خواهم به این شکل کار کنم. قبلاً از مصر هم پیشنهاد داشتم که پرویز سیروس‌پور شاهد آن است، چون با این کشور رابطه فرهنگی نداشتیم، قبول نکردم. من شخصاً خاک ایران را به هیچ جای دنیا نمی‌فروشم. سال 97، برای شش ماه به آمریکا رفتم و می‌خواستم آن‌جا زندگی کنم که دیدم نمی توانم و برگشتم. موضوع رضازاده خیلی به دهان‌ها افتاده، در صورتی که این پیشهاد به خیلی‌ها داده شده و پذیرفته‌اند. امیدوارم مسئولان طوری به مسئله رسیدگی کنند که مربیان و کشتی گیران‌مان به کشورهای دیگر نروند و در تیم‌ملی‌شان جای بگیرند

301 43

کد خبر 154096

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • آمونگوت IR ۱۲:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۳/۰۸
    1 1
    پول نفت رو به كشتي بدن مشكل حله؟
  • بدون نام IR ۰۸:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۳/۱۸
    3 0
    سخنان استاد برزگر از روی تجربه هست ونه از روی احساسات

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین