ببینید | لحظه‌ای احساسی از استقبال یک دختر خردسال از پدرش بعد از ۱۳۴ روز ماموریت دریانوردی

عزیزم، خداحفظتون کنه برای همدیگه ،والبته بدانیم بچه هایی که یتیم هستن، چه حس غریبی دارن ...

الهی خدا حفظ تون کند

سلام خیلی سخته هم دلتنگی از اون بدتر استرس به سلامتی برن وبرگردن هست وهمچنین باید تا زمانی همسرت نیست مواظب بچه هات و...باشی خدایی هرچی بگی کمه خیلی سخته فقط میشه گفت خسته نباشید خدا عمرتون بده

با‌سلام،خسته‌نباشی‌،میگن‌دخترا‌بابایی‌هستن،فقط‌به‌خاطر‌همین‌لحظه‌هاست‌خستگی‌از‌تن‌آدم‌در‌میاد

کاش همه دلتنگی ها و دلشوره های آدمی را ،عشقی چشم به راه بود و قراری به انتظار ...و پایانی خوش.

سلام. وای گریه ام گرفت. اتفاقی که سالها پیش برای من می افتاد وقتی پدرم از جبهه بر می گشت. اون روزها وقتی می رفتند اشک در چشم خشک می شد. نفس در سینه حبس.. آرزویم بود وقتی از مدرسه بر می گردم پوتینهایش را در کنار درب ورودی خانه ببینم. چه حسرت بلندی. چه غم عجیبی که بعد سالیان هنوز افسار گریخته سینه ام را پر از غم کرد...

سلام. سینه ام پر شد زدردی بی امان.. . خاطراتی دور اما با نشان.. خداوند نگهدار همه دلاوران وطنم باشد...