آقای بهمنی!از تورم نقطه ای چه خبر؟

محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی، همچنان هرگونه دستکاری در شاخص های کلان اقتصادی که سوی این نهاد پولی اعلام می شود را رد می کند. همچنان از این باب در جمله فوق استفاده شد که این ادعای او از سال 88 تاکنون مدام تکرار شده است. زمانی که برای اول بار آمارهای اعلام شده از سوی نهاد متبوعش از سوی منتقدان دولت زیر سوال رفت. بهمنی در نخستین واکنش به این انتقادها در خرداد ماه سال 88 گفت:" زیر سوال بردن آمار و شاخص‌های بانک مرکزی خدشه‌دار کردن کشور است."

وی با تاکید بر اینکه هیچ کس نمی‌تواند خدشه‌ای به آمار بانک مرکزی وارد کند تصریح کرد:"هیچ قدرت سیاسی نمی‌تواند بر روی آمارهای بانک مرکزی تاثیر بگذارد و حتی اگر یک ذره تغییری در این آمارها به‌وجود آمده باشد من از سمت خود کناره‌گیری خواهم کرد."

بهمنی این اظهارات خود را مقدمه ای کرد تا از وجاهت بالای شاخص تورم نقطه به نقطه که بانک مرکزی برای اول بار به عنوان یکی از دستاوردهای اقتصادی دولت منتشر کرده بود، دفاع کند.

اما بیش از یکسال است که دیگر او و همکارانش در بانک مرکزی در سخنان خود بر روی نرخ تورم نقطه ای مانوری صورت نمی دهند. چرا که بر خلاف سال 88 از تیرماه سال 89، نرخ تورم نقطه ای از نرخ تورم متوسط سالانه پیشی گرفته است. نرخ تورم نقطه ای از دی ماه سال 87 به زیر نرخ تورم سالانه رسید، این برتری تورم نقطه ای تا خرداد سال 89 ادامه داشت. حتی در شرایطی که نرخ تورم سالانه در شهریور سال 88 بیش از 18.5 درصد بود، نرخ تورم نقطه ای به زیر 10 درصد رسید و در برخی ماه های سال 88(آبان،آذر و بهمن) به پایین ترین حد یعنی 7.4 درصد رسید.

این روند به بهانه ای برای مانورهای پیاپی بانک مرکزی در خصوص موفقیت هایش در مهار نرخ تورم بدل شد. اما از تیرماه سال گذشته ورق برگشت. یعنی نرخ تورم نقطه ای به بیش از نرخ تورم سالانه رسید. این روند تا کنون ادامه یافته است، به طوری که در آخرین گزارش بانک مرکزی، نرخ تورم متوسط سالانه اردیبهشت ماه گذشته 14.2 درصد اعلام شده ولی در همین ماه نرخ تورم نقطه ای 21.2 درصد بوده است.

حال چند سوال پیش می آید که آقای بهمنی باید به آنها پاسخ گوید:

• 1- اگر آن طور که تبلیغ شده، به باور بانک مرکزی مهار نرخ تورم نقطه ای دارای اولویت بوده، پس طی حدود یکسال گذشته این بانک در اجرای سیاست های خود موفق نبوده و در برابر تورم نقطه ای شکست خورده است؟
• 2- اگر شما تحت تاثیر فشار سیاسی قرار نمی گیرید، چرا طی یکسال گذشته از تورم نقطه ای و خط و نشان کشیدن برای مهار آن سخن نمی گویید؟
• 3- آیا تاکید فصلی بر روی شاخص های کلان اقتصادی به معنای تلاش برای ارایه تصویر دلخواه و نه لزوما واقعی از اوضاع اقتصادی کشور نیست؟ آیا روی آوردن به این شیوه خود از راه های دستکاری شاخص های اقتصادی نیست؟