دزد عنکبوتی شرق تهران به دام افتاد
روزنامه جامجم نوشت: سارق معروف به «دزد عنکبوتی» که از چندی پیش تحت تعقیب پلیس بود، در یک قدمی سرقتی دیگر در شرق تهران دستگیر شد.
از چندی پیش شکایتهایی در دادسرای ناحیه 4 و پلیس آگاهی مطرح بود که نشان میداد افراد سارق با بالا رفتن از ساختمانهای چند طبقه و ورود از پنجره به درون خانههای مردم، اموال با ارزش را سرقت میکنند. در حالی که جستجوی پلیس برای شناسایی و دستگیری سارقان ادامه داشت، ماموران کلانتری 127 نارمک هنگام گشتزنی با ظنین شدن به جوان 19 سالهای که قصد بالا رفتن از یک ساختمان 4 طبقه را داشت، وی را دستگیر کردند و پس از استعلام معلوم شد موتورسیکلت مورد استفاده این متهم، چندی پیش از مالک آن سرقت شده است.
با تشکیل پرونده و دستور قضایی از سوی بازپرس ولیزاده در شعبه 6 دادسرای ناحیه 4، متهم برای ادامه تحقیقات در اختیار ماموران پایگاه چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت. با شروع تحقیقات معلوم شد این متهم 19 ساله خود را با اسم جعلی معرفی کرده و هویت واقعی وی رامتین است که از 10 سالگی بارها به اتهام سرقت، کیفقاپی، اخلال در نظم عمومی، اعتیاد و... دستگیر و سالها در کانون اصلاح و تربیت تحمل کیفر کرده است.
با اعتراف متهم به 20 فقره سرقت، معلوم شد او تبحر خاصی در بالا رفتن از ساختمانهای بلند و ورود از پنجره به خانههای مردم دارد. متهم درباره شیوه سرقت از خانههای مردم گفت: پس از پرسه زدن در محلههای شرق تهران و شناسایی خانههایی که پنجرهشان تجهیزات ایمنی نداشت، با ورود به این منازل اموال باارزش و کمحجم را سرقت میکردم و سپس به راحتی از ساختمانها پایین آمده و متواری میشدم.
سرهنگ موذن، رئیس پایگاه چهارم پلیس آگاهی در ارتباط با این پرونده گفت: متهم 19 ساله اعتیاد شدیدی به مواد مخدر صنعتی (شیشه) دارد. در تحقیقات معلوم شد، اغلب مالباختگان حتی از سارق شکایت هم نکردهاند. در بازرسی از خانه متهم مقادیری اموال مسروقه شامل چند دستگاه گوشی تلفن همراه کشف شده است. مالباختگانی که در شرق تهران اموالشان از طبقات بالای ساختمانها سرقت شده است، میتوانند برای شکایت به پایگاه چهارم پلیس آگاهی مراجعه کنند.
شکارچی دختران شهرستانی شکار شد
روزنامه جامجم نوشت: جوانی که با فریب دختران شهرستانی و بیهوش کردن آنها، اموالشان را سرقت و سپس آنها را در حاشیه شهر رها میکرد، از سوی ماموران پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران دستگیر شد.
چند روز پیش راننده خودروی عبوری حوالی پارک چیتگر با مشاهده پیکر نیمهجان دختری در این محل، موضوع را به مرکز فوریتهای پلیسی 110 خبر داد که با حضور ماموران در محل و انتقال دختر جوان به بیمارستان، وی 2 روز بعد به هوش آمد و علیه یک متجاوز شکایت کرد.
با شکایت دختر جوان در شعبه 9 بازپرسی دادسرای جنایی، دستور قضایی در این ارتباط صادر و پرونده برای پیگیری و تحقیقات به پایگاه دوم پلیس آگاهی ارجاع شد.
دختر جوان در تحقیقات گفت: از یکی از شهرستانها به تهران آمدم تا به خانه اقواممان بروم. پس از خروج از ترمینال، راننده یک خودروی پژو 206 سفید مقابلم توقف کرد و به تصور اینکه مسافرکشی میکند، سوار آن شدم. پس از طی مسافتی جوان راننده خود را صاحب یک شرکت تجاری معرفی و عنوان کرد قصد دارد یک منشی با حقوق بسیار بالا استخدام کند. با ابراز تمایل من به استخدام در شرکت، او مرا به محل شرکت حوالی میدان صادقیه برد و در این محل به من آبمیوه تعارف کرد که پس از خوردن آن بیهوش شدم. در بیمارستان زمانی به هوش آمدم که متوجه شدم مورد آزار و اذیت قرار گرفتهام و اموالم نیز به سرقت رفته و مرد متجاوز مرا در حاشیه پارک چیتگر رها کرده است.
در پی این شکایت، موضوع در دستور کار ماموران قرار گرفت و هنگامی که تحقیق دراین زمینه ادامه داشت، چند شکایت مشابه دیگر نیز به پلیس آگاهی ارسال شد که نشان میداد شاکیان این پروندهها نیز زنان و دختران شهرستانی هستند که در دام متهم تحت تعقیب با خودروی پژوی سفید افتادهاند.
پیگیری ویژه
سرهنگ عباسعلی محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران گفت: پس از تحقیق از شاکیان پرونده، یک تیم ویژه از ماموران پایگاه دوم پلیس آگاهی جستجوی گسترده خود را برای شناسایی متهم آغاز کردند و با زیر نظر گرفتن اطراف ترمینال و محلهایی که قربانیان رها شده بودند، سرانجام به راننده یک خودروی پژوی سفید که حوالی ترمینال غرب تهران پرسه میزد، ظنین شده و او را که قصد سوار کردن یک دختر دیگر داشت، دستگیر کردند. با انتقال متهم به پایگاه دوم پلیس آگاهی، وی منکر ارتکاب جرم شد اما پس از دعوت از شاکیان پرونده آنها او را شناسایی کردند.
به این ترتیب، وی زبان به اعتراف گشود و گفت: با پرسه زدن در اطراف ترمینال و سوار کردن دختران جوان، خود را مدیر یک شرکت تجاری معرفی میکردم. آنگاه به بهانه ازدواج یا استخدام، آنها را به شرکت یکی از دوستانم که کلیدش در اختیارم بود، منتقل و با بیهوش کردن زنان و دختران، اموالشان را سرقت میکردم. در یک مورد نیز یکی از شاکیان را مورد آزار و اذیت قرار داده و با سرقت اموالش او را حوالی پارک چیتگر رها کردم.
در پی این اعترافات و شناسایی 4 نفر از قربانیان، ماموران در بازرسی از محل شرکت با کشف مقادیری اموال مسروقه و آبمیوه مسموم، متهم را بار دیگر برای بررسی سوابق به پلیس آگاهی منتقل کردند.
سرهنگ محمدیان تصریح کرد: طبق فرضیههای پلیس، احتمالا تعداد قربانیان متهم، بیش از اعتراف اوست، لذا خانمهایی که از سوی راننده یک خودروی پژو 206 سفید اغفال و پس از مسموم شدن با آبمیوه، اموالشان سرقت شده است، میتوانند برای شناسایی متهم به پایگاه دوم پلیس آگاهی در خیابان زنجان مراجعه کنند.
آتش سوزی باز هم در بازار تهران
روزنامه جامجم نوشت: آتشسوزی در بازار تهران، به انبار لوازم پلاستیکی در بازار چهلتن خسارت زد.
جمشیدشفیعی، مدیر روابط عمومی سازمان آتشنشانی گفت: حادثه آتش سوزی ساعت 20/16 روز گذشته (سهشنبه) به سامانه 125 اعلام شد و ماموران ایستگاههای 4 و 7 عازم محل حادثه شدند. آتشسوزی در کوچه مسجد امینالدوله در بازار «چهلتن» روی داده بود و هر لحظه دامنه آن گسترده میشد. ماموران با ایمنسازی اطراف محل آتشسوزی پس از 45 دقیقه موفق به خاموش کردن آتش شده و از سرایت آن به دیگر فروشگاهها پیشگیری کردند.
به گفته شفیعی، این حادثه هیچ تلفات جانی نداشت و تحقیق درباره علت آن حادثه ادامه دارد.
در ارتباط با آتشسوزیهای متعدد در بازار تهران، پیش از این حاجیبیگی، مدیرعامل آتشنشانی هشدار داده بود که به دلیل بافت قدیمی و معابر باریک، در صورت آتشسوزی گسترده در بازار باید به انتظار یک فاجعه بود.
زمین لرزه پنج و سه دهم ریشتری در کهنوج
واحد مرکزی خبر نوشت: زمین لرزه ای به بزرگی پنج و سه دهم ریشتر حوالی کهنوج در استان کرمان را لرزاند. این زمین لرزه ساعت 5 و 35 دقیقه و 30 ثانیه رخ داد. همچنین دو پس لرزه دیگر به بزرگی 4 و 1 دهم و 4 و 2 دهم حوالی کهنوج را لرزاند.
3 شرط سپردن دخترک به مادر
روزنامه ایران نوشت: زن جوان که به خاطر مشکلات شدید خانوادگی نوزادش را به زن و شوهر نیکوکار سپرده بود پس از دو سال با طرح ادعای ربوده شدن فرزندش به دادسرای جنایی تهران رفت اما قاضی پرونده پس از تحقیقات لازم برای سپردن کودک به مادر 3 شرط تعیین کرد.
چند روز قبل زنی به کلانتری 108 نواب رفت و از ربوده شدن دختر دو سالهاش به وسیله اعضای یک خانواده خبر داد. وی پس از طرح شکایت با اعلام مشخصات و نشانی خانه متهمان خواستار رسیدگی به این ماجرا شد. بدینترتیب مأموران صبح دیروز با دریافت حکم قضایی، زوج میانسال و دختر جوانشان را دستگیر و همراه دختر کوچولو به دادسرای جنایی تهران منتقل کردند.
اعضای خانواده وقتی خود را با اتهام آدمربایی روبهرو دیدند در حضور رضوانفر - رئیس شعبه چهارم دادیاری دادسرای جنایی تهران - منکر اتهام شدند. زن خانواده نیز در توضیحاتی گفت: «آقای قاضی این دختر کوچولو از 5 ماهگی در خانه ما بزرگ شده است. مادر ستایش زنی معتاد است که پس از تولد او حتی از بیمارستان گواهی ولادت هم برای فرزندش نگرفته است. به خاطر ناپدید بودن پدر بچه شناسنامهای هم برایش صادر نشده با این حال مادر ستایش او را به مادرش سپرد و دنبال زندگی خود رفت. از آنجا که مادربزرگ بچه هم کارگر یک شرکت بود به اجبار بچه را با خود به محل کارش میبرد اما به دلیل مشکلات فراوان، مدیر شرکت به او اخطار کرده بود دختر کوچولو را با خود به محل کارش نبرد. به همین خاطر زن بیچاره از ترس بیکاری و مشکلات دیگر، مدتی بچه را در کمد یا میان پروندهها مخفی میکرد و به او داروی خوابآور میخوراند تا سروصدا نکند. به همین خاطر چند بار نیز بچه با خطرمرگ روبهرو شده بود. از طرف دیگر دختر بزرگم که مسئول حسابداری شرکت است وقتی با مشکلات مادربزرگ و نوهاش روبهرو شد به مادربزرگ ستایش پیشنهاد کرد چند روزی کودک را به خانه ما بیاورد تا ما از او نگهداری کنیم. مادربزرگ نیز موافقت کرد و بدینترتیب ستایش از پنج ماهگی به خانه ما آمد. ما هم از او مثل فرزندان خودمان نگهداری کردیم. روزها ستایش پیش من بود و شبها مادربزرگش او را میبرد. گاهی اوقات نیز یک هفته نزد من میماند تا اینکه کمکم بزرگ شد و من و بقیه اعضای خانواده و فامیل به شدت دلبستهاش شدیم.
بچه نیز به ما انس گرفته و حاضر نبود نزد مادر و مادربزرگش برگردد تا این که با شوهرم تصمیم گرفتیم برای او با نام مادرش شناسنامه بگیریم. حتی وکیل هم گرفتیم اما متأسفانه چون پدر بچه ناپدید بود و همچنین متوجه شدیم شناسنامه مادرش هم جعلی است، وکیلمان از ادامه کار منصرف شد. چند ماهی گذشته بود که یک روز مادربزرگ ستایش وقتی بچه را به خانه ما آورد، متوجه موضوع عجیبی شدیم. پای بچه به شدت میلنگید و درد میکرد. بعد از بررسیهای لازم هم پی بردیم دایی معتادش بچه را کتک زده است. حدود 8 ماه قبل هم یک روز صبح که بچه را نزد ما آوردند، متوجه شدیم پاها، شکم و کمرش با آب جوش سوخته است. از آن تاریخ به بعد آنقدر ناراحت و عصبانی شدم که به آنها گفتم شما صلاحیت نگهداری بچه را ندارید و از همان موقع ستایش را به طور کامل نزد خودم نگه داشتم اما پس از مدتی متوجه شدم آنها از ما به اتهام آدمربایی شکایت کردهاند. وقتی به دادسرا رفتیم، قاضی، ستایش را به مادرش سپرد اما چند روز بعد زن معتاد دخترش را به خانه ما آورد و خودش نامهای نوشت و امضا کرد که با خواست خودش بچه را به ما سپرده است. ستایش هم نزد ما بود تا این که دوباره متوجه شدیم به اتهام آدمربایی از ما شکایت شده است.
قاضی پس از شنیدن اظهارات زن میانسال، از مادر و مادربزرگ ستایش خواست تا درباره این اظهارات توضیح دهند. زن معتاد در حالی که به مرد جوان همراهش اشاره میکرد، گفت: این مرد پدر ستایش است اما وقتی قاضی از او خواست مدرکی ارائه کند، گفت: مدرکی ندارم.
بدین ترتیب قاضی به زن جوان گفت: شما از نظر قانونی صلاحیت نگهداری بچه را ندارید و هیچ مدرکی نیز مبنی بر این که این مرد همسر شما و ستایش فرزندتان است، به دادگاه ارائه نکردهاید. بنابراین تا زمانی که تحقیقات پلیسی از بیمارستان محل تولد ستایش انجام شود و پدر واقعی او نیز به دادسرا معرفی گردد و برای بچه شناسنامه بگیرید، دختر کوچولو نزد همین خانواده خواهد ماند.
محکومیت تیم درمانی و راننده فراری در مرگ موتورسوار
روزنامه ایران نوشت: راننده فراری و گروه درمانی یک بیمارستان با حکم قطعی قضات دادگاه تجدید نظر استان تهران در مرگ موتورسوار جوان مقصر شناخته شدند. راکب موتوسیکلت سال 88 هنگام عبور از خیابان با راننده خودرویی که از چراغ قرمز گذشته بود به شدت تصادف کرد و سه روز پس از انتقال به بیمارستان جان سپرد.
مرداد 88 مرد میانسالی با مراجعه به دادسرای ویژه رسیدگی به جرایم امور پزشکی تهران از تیم درمانی یکی از بیمارستانهای پایتخت به اتهام قصور پزشکی منجر به مرگ پسرش شکایت کرد. وی با ناراحتی به بازپرس شعبه هشتم گفت: چند روز قبل در محل کارم بودم که خبر دادند پسر 21 سالهام «میثم» که سرباز بود تصادف کرده است. بنابراین با عجله خودم را به بیمارستان رساندم.
با این حال پسرم در حالی که به شدت درد میکشید، گفت: سوار بر موتوسیکلت سر یکی از چهارراهها با خودروی پیکان که با سرعت از چراغ قرمز گذشته بود تصادف کرده و راننده ناشناس هم بلافاصله از صحنه تصادف گریخت و...
از سوی دیگر پس از معاینات و بررسیهای لازم، پزشکان اعلام کردند استخوان پای راست «میثم» شکسته و باید تحت عمل جراحی قرار بگیرد. سرانجام سه روز بعد از حادثه در حالی که پسرم غذا میخورد و حرف میزد پرستاران او را به اتاق عمل منتقل کردند اما در کمال ناباوری به ما گفتند: او لحظاتی بعد دچار ایست قلبی - تنفسی شده و جان سپرده است.
همزمان با طرح این شکایت، بازپرس پرونده از مسئولان بیمارستان خواست تا پرونده بالینی بیمار را برای بررسی علت مرگ و تعیین میزان قصور کادر درمانی در اختیار کارشناس کمیسیون پزشکی قانونی قرار دهند.
هیأت سه نفره پزشکی قانونی هم پس از بررسی پرونده مرگ سرباز جوان اعلام کردند: به محض بستری شدن بیمار، درمان به شیوه کشش پوستی شروع شده و سه روز بعد نیز او تحت عمل جراحی قرار گرفته است. جراح ارتوپد نیز برای ثابت کردن استخوان شکسته سرگرم ترمیم شکستگی با پیچ و پلاک بوده که ناگهان بیمار دچار شوک ناشی از کاهش حجم خون شده و به توصیه کارشناس بیهوشی پس از مکث چند دقیقهای عمل جراحی ادامه یافته است. اما بیمار هنگام عمل دچار ایست قلبی - تنفسی شده و تلاش برای احیای او نیز بینتیجه مانده است.
از سوی دیگر هیأت کارشناسی اعلام کرد: به دلیل سپردن این جراحی مهم و پیچیده به دستیاران ارتوپدی کمتجربه و نظارت نکردن متخصص ارتوپدی، رگ اصلی ران پاره و بیمار دچار خونریزی شدید شده است. ضمن آنکه همزمان با شوک، باید متخصص بیهوشی دستور توقف عمل جراحی را میداد تا پس از ثابت شدن کامل وضع بیمار، جراحی در زمان دیگری صورت میگرفت. بنابراین متخصص ارتوپدی در این حادثه 25 درصد و متخصص بیهوشی 15 درصد مقصر شناخته شدند. 60 درصد بقیه نیز مربوط به ذات بیماری بوده که جزو شکستگیهای کشنده بوده که بر عهده مقصر تصادف است.
بدین ترتیب قرار مجرمیت پزشک متخصص بیهوشی 58 ساله و متخصص ارتوپدی 46 ساله از سوی دادسرا صادر و پرونده به دادگاه عمومی تهران فرستاده شد.
قاضی شعبه 1043 پس از بررسی مدارک موجود، دو پزشک متخلف را به پرداخت دیه و 30 میلیون ریال جزای نقدی بدل از مجازات حبس محکوم کرد. اما با اعتراض متهمان، پرونده در اختیار قضات شعبه 39 دادگاه تجدید نظر استان تهران قرار گرفت.
هیأت قضایی دادگاه عالی پس از بررسیهای نهایی با رد اعتراض پزشکان، رأی صادره را مطابق موازین قانونی و قابل اجرا دانستند.
56282
نظر شما