رضا استادی

«مسعود میّمی» مدیر برنامه​ریزی سریال مختارنامه یکی از این افراد است که در طول 7 سال، کار برنامه​ریزی این سریال پیچیده و سخت را به عهده داشت. او نیز مانند برخی از عوامل پشت صحنه سریال «مختارنامه»، از سوی میرباقری انتخاب شد تا نقشی را مقابل دوربین این سریال تلویزیونی ایفاء کند.

میّمی در قسمت 34 «مختارنامه» در نقش «جاسوس» آل زبیر ظاهر شد. همان فردی که از سوی مُهلب مامور به نفوذ در سپاه مختار و ایجاد تفرقه می​شود اما خیلی زود شناسایی، دستگیر شده و گوش و زبان و چشمش را از دست می​دهد. این نقش در پاییز سال 1386 ایفاء شد و مانند اغلب اتفاق​های این سریال تلویزیونی حواشی جالب و خواندنی زیادی دارد.

 بد نیست بدانید گریم صورت گرفته برای این نقش یکی از سنگین​ترین گریم های سریال مختار است. برای به تصویر کشیدن چهره شخصیت «جاسوسی» که چشم​هایش کور، زبان و گوش​هایش بریده می​شود، باید ماسکی برای بازیگر آن ساخته می​شد و لازمه ساخت این ماسک این بود که مایعی که مخصوص گریم است، روی صورت او ریخته شود. این مایع باید در حالی که بازیگر 45 دقیقه با چشم بسته و بدون حتی حرکت میّمیک صورت روی صندلی نشسته بود، بر چهره او آرام آرام شکل می​گرفت. به جز این، برای این شخصیت 18 بار تست گریم صورت گرفت تا آنچه که در نهایت دیدید، به قطعیت رسید.

 آن​طور که میّمی می​گوید، پیش از آنکه او برای ایفای این نقش انتخاب شود، اتفاقی جالب برایش افتاد. سال 1386 میّمی به عنوان رییس کانون برنامه ریزان و دستیاران کارگردان از وزارت فرهنگ و ارشاد برای این کانون تقاضای سهمیه حج کرد. وزارت ارشاد یک سهمیه به کانون اختصاص داد و اعلام کرد باید ظرف 48 ساعت فردی برای سفر معرفی شود. میّمی به عنوان رییس کانون شروع به مشورت با اعضای قدیمی تر کرد و از این فهرست اولین اسمی که خط زد اسم خودش بود.

در نهایت یکی از اعضای قدیمی با مشورت سایرین انتخاب و روانه حج شد و میّمی هم به همراه گروه سازنده مختار به آبادان آمد و مشغول کار شد. مدتی بعد همزمان با بازگشت حجاج، روزی عبدالله اسکندری مشاور کارگردان و مدیر جلوه​های ویژه گریم مختارنامه او را صدا زد و گفت:« میرباقری نقشی برایت تعیین کرده»!مدیر برنامه​ریزی سریال مختارنامه ابتدا با ناباوری با این مسئله برخورد کرد اما پیش از ایفای این نقش به دو نکته اشاره کرد که خودش در توضیح آن می​گوید:« گفتم من بازیگر نیستم و فقط کارم را که دستیاری و برنامه​ریزی است بلدم. این نقش روزی فرد دیگری است و بهتر است فرد دیگری آن را ایفاء کند».

این شرط بلافاصله رد و تاکید شد که خودش باید این نقش را ایفاء کند. پس از آن بود که میّمی گفت: « اگر قرار است من این نقش را بازی کنم از من نخواهید به عنوان بازیگری حرفه​ای مقابل دوربین بروم و انتظار بازیگری حرفه​ای را از من نداشته باشید»!
این شرط پذیرفته می​شود و میّمی که تا آن روز بارها برای بازیگران آفیش «تست گریم» نوشته بود، این​بار خودش را برای تست گریم آفیش می​کند و روز بعد راهی اتاق گریم می​شود. همان ابتدای کار «مسعود ولد بیگی» طراح چهره پردازی سریال موهای او را با ماشین می​زند و در پاسخ به تعجب میّمی می​گوید: «برای این نقش باید کچل بشی»

پس از اولین تست گریم، هنگامی که میّمی به سمت محل اقامت خود می رود، مردی در خیابان با دیدن سر تراشیده او می گوید:«حاجی! حجت قبول» در طول راه این اتفاق چند بار دیگر هم می افتد تا اینکه او به مغازه​ای رفته و با خرید کلاهی آن را بر سر می​گذارد تا بیش از این بابت سفر نرفته تبریک و تهنیت نشنود!

روز بعد در محل غذاخوری، میّمی در کنار «مرحوم باقر آشتیانی» مدیر تولید پروژه که به تازگی از سفر حج بازگشته بود، دوباره با تبریک حج مواجه می​شود. گوینده این​بار یکی از بازیگران فرعی سریال است. میّمی واکنشی نشان نمی​دهد اما لحظاتی بعد همکاران دیگر بازیگر به او می​گویند که اشتباه کرده و میّمی به حج نرفته است. بعد از پایان فیلم​برداری بازیگر به سراغ او می​آید و بابت بیان این حرف عذر خواهی می​کند. میّمی او را می​شناسد و می​داند این بازیگر فردی مذهبی است و روحیات خاصی دارد. بازیگر برایش توضیح می​دهد که پیش از آمدن به آبادان، شبی خواب دیده میّمی مانند فرفره دور خانه خدا می​چرخد و در جایی دیگر شیطان را سنگ می​زند و برای همین به او تبریک گفته است. وقتی میّمی برای او توضیح می​دهد که خود به حج نرفته اما فرد دیگری را مکه فرستاده، او میّمی را در آغوش گرفته و شروع به گریه و زاری می کند. او حتی در خواب دیده بود که میّمی تسبیحی که سوغات مکه بوده به او داده و در همان لحظه، میّمی تسبیحی را که از مرحوم آشتیانی گرفته بود به این بازیگر هدیه می​دهد.

شگفتی​های «حج نرفته» میّمی به اینجا ختم نمی​شود. چند روز بعد که در نقش این فرد جاسوس مقابل دوربین می​رود، گوسفندی در صحنه ذبح می​شود. این گوسفند برای یکی از صحنه​های فیلم دبح می​شود که شما حتما آن را در تصویر دیده​اید اما این آخرین پازل حجی است که میّمی نرفته بود اما انگار به حسابش نوشته شد!

 مدیر روابط عمومی سریال مختارنامه

5757

کد خبر 158174

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۴:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۳/۳۰
    0 2
    تو این دوره زمونه با مردم هزار رنگ، این جور اتفاقها بسیار جالب و تاثیرگذار میباشد

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین