ویژه‌نامه بانی‌فیلم نوشت:

وقتی پس از نزدیک به دو دهه به ایران آمد،‌ خیلی، چشم انتظار تماشای دوباره‌اش در سینما بودند. وقتی «زنگی و رومی» تقوایی به جایی نرسید، «دوئل» درویش نقطه خوبی برای آغاز دوران تازه‌ای از حضور سعید راد در سینمای ایران شد.

پس از «دوئل» اما سال‌های بازی نکرد و این جمله را هم مرتب تکرار کرد که می‌خواهم از خودم مراقبت کنم. امروز می‌گوید از فیلم‌هایی که رد کرده پیشیمان نیست، چون تقریباً هیچ کدامشان آثار قابل‌قبولی نشدند.

وقتی پس از سال‌ها به ایران آمدید انتظار می‌رفت شما حضور پررنگی در سینما داشته باشید. به هر حال در دهه 50 و اوایل دهه 60 شما بازیگر موفق و البته پرکاری بودید. منتها در طول هشت سال فقط در «دوئل » درویش بازی کردید و البته اخیراً‌ بعد از سریال در «در چشم باد»، 2 فیلم سینمایی هم کار کردید. علت کم کاری‌تان صرفاً این بوده که پیشنهادهای مناسبی نداشته‌اید؟
من قبل از اینکه برگردم سینمای ایران را دنبال می‌کردم. فیلم‌ها را می‌دیدم که بین‌شان کارهای تحسین آمیزی هم بود. چه از فیلمسازانی که استادان من بودند مثل تقوایی و کیمیایی و چه کارگردان‌های جوانی که پس از انقلاب وارد این عرصه شده بودند. منتها وقتی برگشتم شاهد یک ریزش تأسف بار شدم. دیدم جای عمیق‌تر شدن همه چیز سطحی‌تری شده در حالی که نسبت به دوره‌ای که من فیلم بازی می‌کردم امکانات بهتری آمده بود، ولی تکنولوژی کمکی به رشد فکری سینما نکرده بود.

البته همان اوایل بازگشتم یک پیشنهاد فوق‌العاده از استاد تقوایی داشتم. رل خالو حسین در «زنگی و رومی» که استاد تقوایی به من داد باعث افتخار من بود، اما دیدید که آن فیلم با پشتوانه آن همه سواد و دانش و شور چه سرانجامی پیدا کرد. ما دو ماه و نیم ایستادگی کردیم و فیلم به سرانجام نرسید.

وقتی دیدم شرایط به گونه‌آی است که مؤلف بزرگی مثل تقوایی نمی‌تواند فیلم دلخواهش را بسازد افسرده شدم. حتی می‌خواستم برگردم که با پیشنهاد یک مؤلف دیگر مواجه شدم. احمدرضا درویش یک رل بی‌نظیر و چند لایه برایم در نظر گرفته بود که نمی‌شد ردش کنم. اسکندر را نمی‌شد رد کرد. از آن فرصت‌هایی بود که زیاد گیر یک بازیگر نمی‌آید. بعد از «دوئل» به هر حال متر و معیارهای داشتم که خیلی با معیارهای سینمای ایران همخوانی نداشت. من بازیگرم و دوست دارم بازی کنم، اما نه در هر فیلمی و با هر کیفیتی.

حتماً ‌قبل و بعد از «دوئل» پیشنهاد زیاد داشته‌اید، یعنی واقعاً همه‌شان بد بودند؟
نمی‌خواهم بگویم همه بد بودند، ولی یادم نمی‌آید از رد کردن هیچ‌ کدام از این پیشنهادها پشیمان شده باشم. فیلم‌هایی که من بازی نکردم به هر حال ساخته شدند، هر کدام را که دیدم پیش خودم گفتم خوب شد بازی نکردم. چون اغلب رل‌های پیشنهادی در سطح بودند. به اسم من ابزاری نگاه می‌کردند.

نقش کوتاهی در سریال «در چشم باد» بازی کردید که در نوع خود جالب‌توجه بود. نقششان با وجود کوتاهی مؤثر بود و دیده هم شد. چه شد که بازی در تلویزیون را قبول کردید؟
نقش را که مطالعه کردم دیدم که جای بازیگری تکنیکال را دارد. تألیف مسعود جعفری جوزانی این امکان را فراهم می‌کرد. نقش رضا شاه هم درست نوشته شده بود. جوزانی بهترین استفاده را از قابلیت‌هایم کرد و این نکته کلیدی است، هر جا حس کنم که از من به عنوان بازیگر با ویژگی و خصائصم قرار است بهره گرفته شود می‌روم. امتناع کردنم در بازی در فیلم‌ ها از سرلج‌بازی نیست از روی آگاهی و شناخت است.

از نسل بعد از خودتان کار چه کسانی را پسندیده‌اید؟
فریبرز عرب‌نیا یک جنس بازی در صورت و فرم دارد که کارش را متمایز کرده، جنم هم دارد. در «مختارنامه» کارش را پسندیدم و البته از داستان خوب و امکانی که کارگردان در اختیارش گذاشته خوب استفاده کرده، چیزی که از قهرمان و حماسه سال‌هاست درسینما نمی‌بینیم در «مختارنامه» هست و عرب‌نیا هم در نقش درستش نشسته و بازی‌‌اش چشمگیر است.

محمدرضا فروتن را در سه کار خیلی پسندیدم؛ «زیر پوست شهر»، «شب یلدا» و تئاتر «رمئو و ژولیت». نمی‌دانم چرا او هم که واقعاً ‌دوستش دارم، صبر نمی‌کند و مثلاً سر از «نوک برج» در می‌آورد که اصلاً از جنسش نیست.

جز عرب‌نیا و فروتن کار بازیگر جوان دیگر برایتان جالب نبوده؟
یک فیلم از امین حیایی دیدم به نام «شب» کار صدرعاملی. در نقش یک سرباز شمالی فوق‌العاده بود. باهاش تماش گرفتم و تبریک گفتم. تیپ فیلم‌هایی که حیایی بازی می‌کند اجازه نمی‌دهد استعدادش بروز پیدا کند. «شب» نشان داد اگر جز سینمایی که دنبال هندی بازی و لودگی است در سینمایی با هویت و قاعده‌مند حضور بیابد می‌‌تواند بازیگر خوبی باشد.

من دشمن سینمای تجارتی نیستم. سینما بایدگیشه‌اش شلوغ باشد، اما به شکل درستش. یک بازیگر در سینمای ایران داریم که سرمایه است ولی از او هم درست استفاده نمی‌شود، چون فیلم تجاری ما استاندارد ساخته نمی شود.

محمدرضا گلزار ذاتاً ویژگی‌هایی دارد که اگر از آنها درست استفاده شود خیلی هم خوب است. آناتومی صورتش مشخصاتی دارد که تماشاگر از دیدنش خسته نمی‌شود. یک جنس بازی صورت دارد که دلنشین است و البته از یک حدی نباید فراتر برود چون کمدی ناخواسته می‌شود. گلزار یک قابلیت است برای سینمای ایران ولی از او هم ابزاری استفاده می‌شود.

58301

کد خبر 159721

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 4 =