به گزارش خبرآنلاین، درباره اینترنت؛ مزایا و معایب آن کتاب و مقالات بسیاری نوشته شده است که بیشتر آنها روی این موضوع تاکید داشتند که دنیای مجازی تا چه اندازه میتواند روی زندگی و دنیای واقعی تاثیر داشته باشد و اینکه انسانهای واقعی در دنیای مجازی چه میخواهند و یا اینکه این دنیاهای مجازی برای پیشرفت و بهبود دنیای واقعی خوب است یا اینکه باید آن را محدود کرد. در میان تمام نویسندههای این دنیاهای مجازی به نظر میرسد «الی پاریسر» مدیر سابق یکی از بزرگترین سازمانهای وکالت در آمریکا درباره اینترنت و شبکههای مربوط به آن اظهار نگرانی کرده است. ولی چرا؟
پاریسر که در کارنامه تقریباً مجازی خود ساخت تیزرهای تبلیغاتی و اینترنتی برای کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا مثل جرج بوش و کلینتون را دارد، میگوید اگر بخواهی یک کلمه یا چیز خاصی را در گوگل جستجو کنی نتیجه جستجو در شهرها یا کشورهای مختلف به طرز شگفت انگیزی تفاوت دارد و اگر به این موضوع شک دارید میتواند در تماس با یکی از دوستانتان در شهر یا کشور دیگر آزمایش کنید. به طور حتم گوگل یا شرکتهای اینترنتی دیگر جستجوی شما را بر اساس محل و کشور مورد نظر تغییر میدهند و به عبارت دیگر نتایج آن را بر اساس اشخاص مورد نظر در آن کشورها اصلاح میکنند.
در حقیقت شاید این گفته لری پیج، مدیر کل گوگل کمی به واقعیت شبیه باشد که گوگل خواسته و معنای مردم مناطق مختلف را تشخیص میدهد و شاید این گفته اریک اشمیت، مدیر اجرایی گوگل زمانی تحقق یابد که در آینده این سایت میتواند خواسته و تمایلات مردم را برای کتاب خواندن یا ذائقه آنها در انتخاب دانشگاه و محل زندگی تشخیص دهد. البته همانطور که پاریسر در کتاب جدید خود مینویسد این مورد تنها یک نمونه کوچک از شخصی سازیهای اینترنت محسوب میشود.
پاریسر به عنوان یک مدیر تبلیغات آنلاین در این کتاب با عنوان «حباب فیلتری: اینترنت چه چیزی از شما پنهان میکند» این پیشرفتهای مورد ادعای مدیران گوگل و دیگر شرکتها را یک روند و توسعه خطرناک در عرصه دنیای واقعی خطاب میکند و اعتقاد دارن هرچند آمازون، پاندورا و نتفلیکس قادر باشند تمایل و گرایش فرهنگی اجتماعی مردم کشوری را تشخیص دهند و یا حتی بفهlند مردم یک کشور از چه نوع فیلمها و کتابها و موسیقی لذت میبرند ولی نمیتوانند و نباید در نوع تصمیم گیری آنها دخالت داشته باشند که در حال حاضر بر اساس منافع خود این کار را انجام میدهند.
فیس بوک در صفحات شخصی شما وارد میشود و آن کسی که بیشتر با او ارتباط داشتید را شناسایی میکند و بقیه را کم رنگ میکند و در حقیقت برای شخص مورد نظر تصمیم میگیرد که با کسی ارتباط داشته و با چه کسی نداشته باشد. فیس بوک حتی اشخاصی را که کمتر با آنها مراوده داشتهاید، فیلتر میکند و برای ورود به صفحه شما از آنها کد یا هر چیزی شبیه آن درخواست میکند.
نویسنده این موضوع را در کتابش ذکر میکند و مینویسد وقتی دیدم یکی از دوستان قدیمیام از صفحه فیس بوک حذف شد موضوع را پیگیری کردم و متوجه شدم فیس بوک خودش به طور اتوماتیک شخص مورد نظر را از صفحهام پاک کرده است. در حقیقت سایتها و شرکتهای اینترنتی نوعی فیلتر در تفکر و ارتباط مردم ایجاد کردهاند که برای هر کدام از ما که در سرزمینهای مختلف زندگی میکنیم بخش خاصی از اطلاعات را در نظر میگیرند و به عبارتی اجازه نمیدهند از تمام اطلاعات استفاده کنیم که نویسنده این روند سیاست آنلاین را یک پروپاگاندای مخفی خطاب میکند که با استقاده از نظریات خودمان مسائلی را به ما تلقین میکند که بیشتر به سود شرکتهای اینترنتی تمام میشود.
البته پاریسر این مسئله را تصدیق میکند که این فیلتر کردن اطلاعات در وقت صرفه جویی میکند و در بسیاری مواقع به نفع کاربر اینترنتی است ولی این حبابهای فیلتری از نوع اینترنتی نوعی مرزهای نادیده بین مردم کشورهای مختلف ایجاد میکند که بیشتر ارتباط آنها را با یکدیگر نشانه گرفته است آن هم در دنیایی که هر روز وسایل ارتباطی بیشتر میشوند ولی پلهای ارتباطی هر روز کاهش مییابند.
تاسف بارتر اینکه اینترنت هر روز به مهمترین و اصلیترین منبع اطلاعات مردم و بیشتر جوانان زیر ۳۰ سال تبدیل میشود ولی همچنان باید بعضی از مطالب و اطلاعات در آن سانسور و به اطلاع بعضی از اقشار نرسد که پاریسر در کتاب خود از آن به عنوان تجارت مخفی صاحبان شرکتهای اینترنتی یاد میکند.
اکونومیست/ ۳۰ ژوئن/ ترجمه محمد حسنلو
6060
نظر شما