روانپزشکی قانونی، تعداد زیادی از متهمان جرایم خشن اجتماعی را پس از انجام معاینات تخصصی، بیمار روانی می داند

امیدسلیمی بنی: خشونتهای خیابانی در سالهای اخیر، رشد فراوانی داشته، هر چند آماری رسمی در این باره منتشر نشده، ولی گفته می شود بیشترین پرونده های دادگاه ها، مربوط به ضرب و جرح عمدی و غیر عمدی است. اخبار مربوط به خشونتهای اجتماعی مانند دعواهای خیابانی و قتلهای اتفاقی پس از درگیریهای تصادفی، این روزها در رسانه ها موج می زند.

سرپرست بخش روانپزشکی در سازمان پزشکی قانونی معتقد است شیوع این درگیریها، نشان دهنده فشار فراوانی است که بر روان شهروندان وارد می شود. به گفته دکتر مهدی صابری، هر قدر فرد، مقاوم باشد، نهایتا این فشارها باعث بروز رفتارهای خشونتبار می شود. این روانپزشک و عضو هیات علمی دانشگاه می گوید نزدیک به 40 درصد از مراجعانی که به دلیل رفتار خشونت بار به روانپزشکی قانونی، ارجاع می شوند، بیمار تشخیص داده می شوند و بیشترین تشخیص مربوط به آنها "اضطراب و افسردگی" است.

علت شیوع رفتارهای خشن توسط مردم، خصوصا دعواهای خیابانی چیست؟

اولین مسئله دارای اهمیت، شرایط اجتماعی و فشارها و تنشهای ناشی از زندگی جمعی است. جامعه با تنشهای متعددی مواجه است، از فشارهای اقتصادی گرفته تا تنظیم روابط فرد با افراد دیگر در جامعه، افزایش سرعت زندگی در شهرها، افزایش جمعیت و آسیبهایی که از لحاظ اجتماعی به افراد وارد می شود، مطلبی است که میزان تحمل و مقاومت افراد را نسبت به استرس کاهش می دهد. افزایش استرسهای محیطی تا حدی می تواند مقاومت و تحمل افراد را در پی داشته باشد و بعد از آن افراد با هر میزان تحمل و قدرت، مقاومتشان از بین می رود و طبیعتا در برابر این استرسها و تنشهای عکس العمل نشان می دهد. عمده ترین این عکس العمها به صورت پرخاشگری و تهاجم نسبت به افراد دیگر نمود می یابد.

جنبه دیگر مسایل شخصی افراد است که به ویژگیهای شخصیتی افراد باز می گردد. این ویژگیهای شخصیتی، ناشی از مسایل منحصر به فرد نسبت به هر نفر است و زمینه هایی مانند وضعیت خانوادگی و آموزشهایی که هر فرد در طی دوران کودکی و نوجوانی دریافت کرده.

آیا سلامت روان مردم کاهش یافته که شاهد پرخاشگریهای بیشتر در محیطهای اجتماعی هستیم؟

یک بعد این پرخاشگری برمی گردد به آنچه جامعه به رشد ویژگیهای شخصیتی و تکمیل آنها کمک کرده. شخصیتهای ضد اجتماعی در جامعه به دلایل مختلفی افزایش پیدا کرده. از لحاظ شخصیتی، این افراد، عده ای هستند که رفتارها و ویژگیهای ضداجتماعی دارند که در حد شدیدش اختلال "شخصیت ضد اجتماعی" است. این افراد با تمایلاتی مواجه هستند که به طور مکرر در آنها عاملی برای زیر پا گذاشتن قوانین و مقررات می شود.

آنها مکررا تمایل دارند قوانین و مقررات را زیر پا بگذارند و به موازین و آداب اجتماعی توجه نکنند و قوانین را سخت می دانند. تحمل نمی کنند و برای کسب لذت و منافع شخصی این قوانین و مقررات را نادیده می گیرند و به حقوق دیگران تعرض می کنند. این ویژگی مهمی در افراد ضد اجتماعی یا افراد سایکوپات می گویند که با جامعه سرستیز دارند و با قوانین سرناسازگاری دارند. در رفتارهایی که در دوران کودکی و نوجوانی داشته اند، نیز رفتارهای ضد اجتماعی دیده می شود. این افراد در دوران کودکی، ناسازگاری با والدین و همسالان، فرار از مدرسه و برخوردهای شخصیتی را تجربه کرده اند. مدرسه یکی از محیطهایی است که مقررات را باید بچه ها رعایت کنند و اولین برخورد شخصیتهای ضد اجتماعی با قوانین در مدرسه شکل می گیرد.

ولی افراد زیادی که در خیابان دست به رفتارهای پرخاشگر می زنند، آدمهای عادی هستند که شخصیت ضد اجتماعی ندارند. آنها برای چه بر سر یک اتفاق ساده، با دیگران دست به یقه می شوند؟

تعدادی از افراد از لحاظ شخصیتی، رفتارهای ضد اجتماعی دارند. این افراد همیشه در معرض این هستند که با جامعه ستیز کنند و پرخاشگری کنند. اما مواردی هستند که ما به آنها "مجرمهای اتفاقی" می گوییم. این فرد، زندگی اجتماعی معمولی دارند و عموما مشکلی ندارند، ولی پس از یک مسئله کوچک مانند یک تصادف خودرو یا خرید کردن یا برخورد اتفاقی، کنترل خود را از دست می دهد و دست به خشونت می زنند. در این افراد، بیشتر "تنشهای اجتماعی" موثر است. همچنین اختلالات عصبی-روانی مانند افزایش سطح افسردگی در مردم به خاطر فشارها و تنشهای زندگی روزمره یا نوعی اختلالات عصبی-روانی که ما آن را "اختلال کنترل تکانه" می شناسیم، در رفتارهای پرخاشگرانه این افراد موثر است. شما آنها را دیده اید، اشخاص عادی هستند که میزان تحملشان پایین است و بر اثر کوچکترین مسئله ای خشم انفجاری پیدا می کنند. شایع ترین مشکلات آنها، افسردگی و اضطراب است.

وقتی پس از درگیری خیابانی، پای این افراد به مرجع انتظامی و قضایی می رسد، می گویند از شدت خشم ناگهانی، دست به جرم زده اند. آیا شما رفتار این افراد را موجه می دانید؟

واقعیت این است که بیشتر افرادی که درگیر مسایل خشونتبار و پرخاشگری می شوند این ادعا را دارند. آن چه برای ما مهم است بررسی زمینه های شخصیتی و رفتاری این افراد است که به چه میزان در گذشته مرتکب چنین رفتارهایی شده اند و چه اندازه زمینه ناراحتی اعصاب و روان در متهمان وجود دارد.

سوابق درمانی و پزشکی این افراد را در نظر می گیریم. بیشتر این موارد که افراد اظهار می کنند کنترل از دست دادیم، رد می شود. مشخص می شود این مشکل ناشی از بیماری اعصاب و روان نبوده، بلکه این بیشتر ناشی از مسایل شخصیتی و تنشهای اجتماعی است. به خصوص کسی که مکررا این موضوع را نشان می دهد، آن افراد را به عنوان بیمار روانی محسوب نمی کنیم، بلکه افرادی هستند که قادر به کنترل رفتار خود هستند، ولی به خاطر نفع شخصی و سریع رسیدن به اهداف و نفع خود، پرخاشگری را وسیله ای برای رسیدن به اهداف خود می دانند.

فراوانی متهمان پرخاشگری که با تشخیص شما بیمار، تلقی می شوند، در جامعه چقدر است؟

برخی از موارد ارجاع شده به ما نشان می دهد سابقه بیماری در افراد وجود دارد. البته باید به این نکته توجه داشت افرادی که به ما مراجعه می کنند، اکثرا اشخاصی هستند که قاضی یا پلیس یا بازپرس پرونده به این نتیجه رسیده که احتمالا در اثر تنش و فشارهای روانی یا بیماری دست به عمل خشونت آمیز زده باشند. افرادی که به ما ارجاع می شوند، بخشی از افرادی هستند که درگیر تنشهای خیابانی شده اند.

بیش از نیمی از افراد معرفی شده، سابقه ای از اختلالات عصبی و روانی ندارند و مسایلی که پیش آمده ناشی از مشکلات شخصیتی و مسایل اتفاقی بوده که رد پایی از استرس و فشار اجتماعی در آن مشهود است، ولی بین 30 تا 40 درصد افرادی که مراجعه می کنند، تایید می شود که دچار ناراختی روانی هستند و به خاطر مشکلاتی که ناشی از بیماری های عصبی-روانی است، خود و دیگران را دچار مشکل کرده اند.

47/233

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 163141

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 3 =