۰ نفر
۵ مرداد ۱۳۹۰ - ۰۵:۰۴

جام جم نوشت:

براساس مقاله‌ای که در آخرین شماره نشریه دیسکاوری منتشر شده خطر ابتلا به اسکیزوفرنیا بین شهرنشینان 2 برابر بیشتر از افرادی است که در محیط‌های آرام مانند روستاها زندگی می‌کنند. همچنین خطر اختلالات اضطرابی 20 درصد و خطر ابتلا به افسردگی و سایر اختلالات روانی 40 درصد در ساکنان شهرها بالاتر است.

شاید این سوال به وجود بیاید که چرا زندگی شهری می‌تواند روی ذهن انسان تاثیر منفی داشته باشد. در پاسخ به چنین سوالی باید گفت در حالی که به عنوان مثال در یک خیابان شلوغ قدم می‌زنید مغزتان مرتب باید مراقب اطراف باشد، از برخورد با عابران اجتناب کند و وضعیت ترافیک و حرکت ماشین‌ها را مد نظر بگیرد. با این که شاید در نظر شما این موضوع چندان آشکار نباشد، اما این نظارت آشکار به محیط اطراف می‌تواند عملکرد بخشی از قسمت‌های مهم مغز را مختل کند و در واقع درست است که مغز مانند یک ابرکامپیوتر بزرگ است، اما نیاز به توجه مداوم، بخش مهمی از انرژی آن را صرف خود می‌کند.

محققان دانشگاه میشیگان برای بررسی این موضوع دست به تحقیق جالبی زده‌اند، به این صورت که گیرنده‌های GPS به خود متصل کردند تا مسیر حرکت هر روزه آنها تحت نظر قرار گرفته شود. در نهایت پس از مدتی متوجه شدند آنهایی که از قسمت‌های شلوغ و پرترافیک شهر عبور می‌کردند در تست‌های توجه و حافظه نتایج بسیار ضعیف‌تری کسب کرده‌اند.

البته رفت وآمد در محیط‌های شهری فقط قسمت بسیار کوچکی از زندگی روزانه شهرنشینان را شامل می‌شود چرا که اگر موارد دیگری مانند استرس، نگرانی‌های مداوم، هزینه‌های بالا و بسیاری فاکتورهای دیگر را در نظر بگیرید شاید متوجه شوید که چرا زندگی شهری در درازمدت انسان‌ها را در معرض بیماری‌های روحی و روانی قرار می‌دهد. همه این مشغولیت‌های ذهنی باعث می‌شوند تا شهرنشین‌ها فعالیت بیشتری در آمیگدالای مغز ـ که مسوول پاسخ فرار یا گریز، ‌اضطراب و افسردگی است ـ نشان دهند. البته هر چه شهر محل سکونت بزرگ‌تر باشد، این فعالیت‌ها هم بیشتر می‌شود. نکته جالب این است که جدا از محل سکونت فعلی، به طورکلی افرادی که در شهرها متولد و بزرگ شده بودند، فعالیت بیشتری در پی.ای.سی.سی مغز خود دارند و هر چه زمان بیشتری را در شهر مانده باشند،‌ فعالیت این قسمت بیشتر می‌شود.

البته توصیه نمی‌شود که مردم از شهر بگریزند، ‌چون زندگی در شهر از سوی دیگر فوایدی هم برای سلامت جسمانی و روانی دارد، ‌مثل محیط غنی‌تر و دسترسی بهتر به خدمات بهداشتی و درمانی. اما به طور کلی پیشنهاد می‌شود افرادی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند بیشتر مراقب سلامت روانی خود باشند، چرا که شرایط زندگی آنها چندان با شیوه‌ای که مغز برای آن تکامل یافته است، سازگار نیست.

مغز در شهرها بیش‌فعال می‌شود

پیش‌بینی می‌شود تا سال 1430 حدود 75 درصد از جمعیت سیاره زمین در مناطق شهری زندگی کنند. محققان معتقدند شاید شهرنشینی منجر به دسترسی به امکاناتی مانند منابع مالی بیشتر، و خدمات بهداشتی بهتری باشد، اما زندگی در شهرهای بزرگ خطر افزایش اختلالات مزمن ناشی از قرارگیری در محیط‌های اجتماعی استرس‌زا و اختلالات روحی روزافزون‌تری را نیز در بر دارد.

شاهد این مدعا هم نتایج مطالعاتی است که روی اسکن مغز افراد مختلف انجام و براساس آنها مشخص شده مغز افرادی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند، نسبت به مغز افرادی که در مناطق روستایی یا اطراف شهرها زندگی می‌کنند عملکرد متفاوتی دارد.در واقع 2 منطقه از مغز که وظیفه آنها تنظیم و متعادل‌سازی احساسات و اضطراب است، در میان شهرنشینانی که تحت استرس روزانه قرار دارند بیش‌فعال می‌شوند، رویدادی که می‌تواند منجر به افزایش میزان ابتلا به مشکلات و بیماری‌های روحی و مغزی در مناطق شهری شود. بر اساس همین نتایج، دانشمندان احتمال می‌دهند که همین بیش‌فعالی می‌تواند دلیل اصلی این موضوع باشد که شهرنشین‌ها نسبت به ساکنان مناطق آرام‌تر، 21 درصد بیشتر در خطر ابتلا به اختلالات اضطراب قرار دارند و خطر ابتلا به اختلالات روحی این افراد 39 درصد بیشتر از افراد روستایی است. ضمن آن‌که احتمال بالاتر ابتلا به شیزوفرنی در افرادی که در شهرهای بزرگ متولد شده و بزرگ می‌شوند هم می‌تواند یکی از عواقب بیش‌فعالی مغز باشند.

اپیدمی خاموش

سر و صدای بالای محیط شهری، هزینه‌های سرسام‌‌آور و استرس‌های مداوم اگرچه از موارد موثر در بروز اختلالات روحی و روانی در شهرنشینان محسوب می‌شود، اما تنها مشکلات زندگی شهری هم به شمار نمی‌روند چرا که کاهش روابط اجتماعی را هم می‌بایست یکی از مهم‌ترین عوامل ابتلا به بیماری‌های روانی دانست که امروزه به طور قابل توجهی در شهرهای بزرگ در حال افزایش است. از عوارض این موضوع می‌توان به احساس تنهایی، افسردگی و ناامیدی در میان عموم مردم شهرنشین اشاره کرد. در عین حال سازمان بهداشت جهانی، در گزارشی که درباره تأثیر آلودگی هوا بر سلامت‌ روانی مردم منتشر کرده، آلودگی را یکی از مهم‌ترین عوامل بروز افسردگی اعلام نموده و در نهایت هم از افسردگی با عنوان «اپیدمی خاموش» نام برده است.

بنابراین شاید خیلی عجیب نباشد وقتی بشنویم 30درصد مردم تهران به‌دلیل ترافیک، دچار افسردگی و اضطراب شده‌اند. البته به این مشکلات می‌بایست پیامدهای منفی و زیانبار ناشی از آلودگی صوتی را هم که به ‌طور کلی شامل نگرانی و ناراحتی عصبی، نگرانی همراه با خستگی و کاهش راندمان کار، دگرگونی‌های دائم یا موقت در رفتار زیستی از قبیل انقباض نایژک‌ها و تغییر ضربان قلب، ضایعه در دستگاه شنوایی و دیگر سیستم‌های حیاتی بدن می‌شوند را هم افزود.

از سوی دیگر، شایع‌ترین نوع سردرد در کشور ما سردرد میگرنی است؛ به طوری که حداقل یک‌سوم از زنان و نیمی از مردان سالی یک‌بار دچار سردردهای میگرنی می‌شوند. اگرچه میگرن زمینه‌ای ژنتیک در فرد دارد، اما عوامل محیطی دیگری چون آلودگی هوا، مصرف برخی از غذاها، سیگار و عوامل روحی و هیجانی و استرس می‌تواند در بروز این سردرد‌ها نقش داشته باشد.

47301

کد خبر 164614

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین