اثر گرانبها و ارزشمند ابوالحسن صدیقی ـ نقاش و مجسمهساز مشهور ایرانی ـ که یکی از المانهای مطرح شهر تهران به شمار میآید، دو رنگ شده و به صورت تیره و روشن درآمده است!
اکنون به نظر میرسد مسوولان وقت سازمان زیباسازی شهر تهران که سالانه برنامههای مرمتی و شستوشوی آثار شهری را در برنامه کاری خود دارد، تنها به تمیز کردن بخشی از مجسمه فردوسی بسنده کرده اند و با گذشت یک سال، شستوشوی مجسمه به طور کامل انجام نشده است. البته این احتمال هم وجود دارد که در حین عملیات مرمت و شستشو متوجه تغییر فاحش رنگ مجسمه شده اند و برای پرهیز از ادامه این روند و مخدوش نشدن بیشتر اثر، کار را متوقف کرده اند.
در همین راستا تصمیم گرفتیم در ابتدا گفتوگویی با مجید قادری ـ معاون فرهنگی و هنرهای شهری سازمان زیباسازی شهر تهران ـ درباره علت این امر و برنامه این سازمان در راستای شستوشوی کامل مجسمه فردوسی داشته باشیم.
او پاسخ داد: درباره این مورد خاص حضور ذهن کافی ندارم، ولی در سازمان زیباسازی تهران، برای مرمت، شستوشو و جا به جایی آثار شهری، برنامه مرمتی مستمر داریم و به ندرت چنین اتفاقاتی رخ میدهد؛ چون یا یک اثر را مرمت و تمیز نمیکنیم و یا به طور کامل کار را انجام میدهیم. اگر هم این اتفاق افتاده باشد به خاطر تغییر مدیریت و کوتاهی پیمانکار است. ولی به هر حال پس از بررسی لازم، شستوشو و حفظ این اثر را در اولویت قرار خواهیم داد.
پس از توضیحات این مقام مسوول، صحبتی هم با مهدی سبحانی ـ مدیر اداره آثار حجمی سازمان زیباسازی تهران ـ که به تازگی به این سمت منصوب شده است، داشتیم. او نیز گفت: یکی از بحثهای اداره آثار حجمی، مرمت آثار و ساماندهی المانهای حجمی است و کار مطالعاتی آن در حال انجام است. باید دید برنامهای که مشاوران مجسمهساز قرار است تنظیم کنند، به چه صورت خواهد بود که برای این مجسمه هم برنامه ریزی شود؛ چون این یک کار کارشناسی است. ولی شستوشوی صحیح این اثر در برنامه کاریمان قرار میگیرد.
در مرمت هم به اصل اثر وفادار باشیم
پس از گفتوگو با قادری و سبحانی، پای صحبت بیژن غنچهپور، هنرمند مجسمه ساز نشستیم که در ابتدا این اتفاق توسط خود او مطرح شده بود.
غنچهپور گفت: ابتدا باید بگویم از جزییات این طرح مرمت، اینکه چه زمانی اتفاق افتاده، مجری چه کسانی بودهاند و مرمت به شیوه شستوشو بوده یا روشهای دیگر، چیزی نمیدانم؛ بلکه صرفا به عنوان مجسمهساز میگویم که وضعیت حال حاضر مجسمه دست بردن به ایده سازنده و مخدوش کردن تصویر آن است.
او توضیح میدهد: مجسمهساز هنگام ساخت احجام مجسمهاش، تیره و روشنیها و خاکستریهای مجسمه را کنترل میکند. حال اگر پروسه مرمت باعث به هم ریختن این خاکستریها شود و بخشهایی از مجسمه به طور گزینشی لایهبرداری شود، همین طور که برای مجسمه فردوسی رخ داده، عملا طراحی و ایده مجسمهساز نادیده گرفته شده است.
غنچهپور همچنین درباره توضیح قادری که گفته بود ممکن است علت این امر تغییر مدیریت باشد، بیان کرد: متاسفانه گاهی مدیران ما متوجه نیستند که به جز پیش بردن طرحها و ایدههای خود، وظیفه دارند طرحهای نیمه تمام مدیران پیش از خود را نیز به اتمام برسانند. در سالهای اخیر چندین بار روسا و معاونان سازمان زیباسازی جابهجا شدند که متاسفانه هیچ یک نه تنها با حوزه هنر آشنا نبودند، بلکه اعتقادی هم به مشورت با متخصصان نداشتند که این امر خسارتهای بسیاری به حوزه شهری به ویژه مجسمهسازان زد.
او ادامه داد: طرحها و قراردادهای زیادی که در ادوار پیش تا مراحل مختلفی ساخته شدهاند، همچنان بلاتکلیف ماندهاند. قراردادهای مجسمهسازان مسکوت مانده و دوسالانه مجسمههای شهری چندین سال است که برگزار نشده است. حتی دهمین سمپوزیوم مجسمه سازی تهران که بین المللی هم بوده علیرغم اعلام فراخوان و انتخاب آثار و هنرمندان و حتی خرید سنگها معلق مانده است که این امر هم خسارت به بیت المال و تضییع حقوق شهروندی و هم آسیب به هنرمندان منتخب در سمپوزیوم است.
این هنرمند در پایان درباره این نوع مرمتها گفت: من متخصص حوزه مرمت نیستم و نظر تخصصی ندارم اما میدانم مرمتکاران هنگام مرمت باید به تصویری که خالق اثر خلق کرده وفادار باشند و تغییری در اصل آن به وجود نیاورند. در شرایط فضای باز که گرد وغبار و آلودگی باعث میشود مجسمه به مرور زمان تیره شود، در صورت اقدام برای شستوشو یا لایه برداری، این عمل باید به طور یکدست و هماهنگ در سرتاسر مجسمه رخ دهد تا شاهد چنین اتفاقی برای یک اثر ملی و ارزشمند نباشیم.
4747
نظر شما