غلامحسین حسنتاش با تاکید بر تعامل فعال میان بخش انرژی و سیاست خارجی ایران گفت: سیاست خارجی ایران بدون شناخت نفت و گاز نمیتواند اهداف خود را ترسیم کند؛ همچنین بخش انرژی نیز بدون تعامل با سیاست خارجی نمیتواند موفق عمل کند.
غلامحسین حسنتاش ـ استاد دانشگاه ـ ظهر چهارشنبه در نشست "دیپلماسی انرژی ایران؛ فرصتها و چالشها" در دفتر موسسه دیپلماسی ایرانی با بیان این که نفت و گاز پدیدههای ژئوپلتیکی هستند، اظهار کرد: 63 درصد از ذخایر نفتی جهان در خاورمیانه بوده و به طور مجموع بالای 80 درصد از منابع گازی جهان در خاورمیانه و آسیای میانه است؛ نفت و گاز 54 درصد از سهم سبد انرژی جهان را شامل میشود که بر اساس گزارش سال 2001 آژانس بینالمللی انرژی، پیشبینی شده است 50 درصد سهم سبد انرژی جهان در سال 2035 به نفت و گاز تعلق دارد.
او با اشاره به تاریخچه انقلاب صنعتی گفت: از سال 1973 کشورهای صنعتی تلاش کردند وابستگی خود را به نفت و گاز به حداقل برسانند و به زغالسنگ روی آوردند اما با این وجود باز هم نفت و گاز در سبد انرژی جهان سهم بیشتری را به خود اختصاص داده است.
وی با اشاره به موقعیت ژئوپلتیکی ایران ادامه داد: اگر ایران منابع نفت و گاز نیز هم نداشت باز هم به دلیل موقعیت ژئوپلتیکیاش به عنوان قلب انرژی در خاورمیانه و جنوب آسیای میانه محسوب میشد.
او با اشاره به ذخایر نفتی و گازی ایران افزود: با توجه به منابع نفتی و گازی ایران و موقعیت جغرافیایی این کشور باید میان بخش انرژی و سیاست خارجی تعامل فعال برقرار کرد زیرا سیاست خارجی ایران با نفت گره خورده است.
این استاد دانشگاه افزود: این موضوع برای ایران هم تهدیدها و هم فرصتهایی ایجاد کرده است که برای کاهش تهدیدها از قبیل توسعهطلبی فرامنطقهیی، تمایل برخی از کشورها برای تصاحب منابع نفتی و گازی نیاز به تعامل فعال و سرمایهگذاری حجیم در حوزههای نفت و گاز است.
حسنتاش افزود: از مصادیق تعامل انرژی با سیاست خارجی در صحنه جهانی میتوان به رفاقتها و رقابتهای کشورها و تحولات تحت تاثیر انرژی اشاره کرد. اکنون آمریکا در خلیجفارس با کنترل مسیرهای رفت و آمد اهرمهای سلطه خود را در این منطقه میگستراند، از سوی دیگر آمریکاییها تلاش میکنند وابستگیهای خود را به حداقل رسانده و در مقابل کنترل و نظارت خود را به حداکثر برسانند و به رقبا این مهلت را ندهند که بازی انرژی را در دست بگیرند.
وی ادامه داد: از مصادیق دیگر در صحنه جهانی میتوان به روسیه اشاره کرد که از زمان دومین دور ریاست جمهوری پوتین، اهرمهای فشار شوروی بار دیگر در این کشور احیا شده است و از صادرات گاز به اروپا به عنوان اهرم فشار استفاده کرده و تاکنون دو بار گاز را قطع کرده است. در واقع روسیه تمایل دارد انحصار گاز را در اروپا بر عهده گیرد؛ اما در مقابل اروپا تلاش میکند مسیرهای تامین انرژی خود را متنوع کند. بر همین اساس تلاشهای روسیه و اروپا مهمترین موتورهای متحرکه تحولات در جهان هستند.
این استاد دانشگاه با بیان این که روسیه دو برتری نسبت به آمریکا در زمینه انرژی دارد، اضافه کرد: اولین برتری این کشور وجود منابع عظیم نفتی و برتری دیگر اتصال به شرق و غرب جهان است، بر همین اساس آمریکا تلاش میکند برتری دوم روسیه را از بین برد. همچنین چین مهمترین چالش سیاست خارجی آمریکاست که از طریق به دست گرفتن منابع تامین انرژی چین رشد اقتصادی این کشور را کنترل کند؛ اما چین نیز تلاش میکند که در مناطقی مانند آفریقا سرمایهگذاری کند تا به متنوعسازی و جایگزینیابی برای تامین انرژی بپردازد.
او با تاکید بر تعامل فعال میان بخش انرژی و سیاست خارجی ایران گفت: سیاست خارجی ایران بدون شناخت نفت و گاز نمیتواند اهداف خود را ترسیم کند و همچنین بخش انرژی نیز بدون تعامل با سیاست خارجی نمیتواند موفق عمل کند؛ اما متاسفانه در گذشته در ایران این تعامل به وجود نیامده است.
حسنتاش با اشاره به وجود 28 میدان نفتی مشترک میان ایران با کشورهای مختلف همسایه اضافه کرد: از میادین انرژی ایران میتوان به پارس جنوبی اشاره کرد که قطریها از آن بهرهبرداری میکنند اما ایران متاسفانه هیچگونه تولیدی از این میدان ندارد، همچنین در میدان نفتی مشترک ایران با عراق نیز حدود 295 هزار بشکه عراق تولید کرده و در مقابل تولید ایران 130 هزار بشکه است و این در حالی است که عراقیها بیشتر پروژههای خود را به مناقصههای بینالمللی گذاشتهاند و بر همین اساس تولید آنها افزایش مییابد.
وی اضافه کرد: در میادین مشترک با امارات، طرف مقابل 136 هزار بشکه و ایران تنها 56 هزار بشکه تولید داشته و در میادین مشترک با عربستان سعودی 450 هزار بشکه طرف مقابل و ایران 42 هزار بشکه تولید دارد و در میادین مشترک با ترکمنستان، این کشور تولید بیشتری دارد؛ اما سوال اصلی این است که در این باره بخش انرژی تعاملی با سیاست خارجی داشته است یا نه؟ مطالعات نشان میدهد که تنها قبل از انقلاب تعاملاتی در این زمینه وجود داشته و دو طرف نشستهای فنی برگزار میکردند.
او با اشاره به تخمین بسیاری درباره جایگزینی عربستان سعودی به جای لیبی در تامین نفت خام غرب گفت: اگر ایران میدانست که عربستان سعودی امکان تولید این مقدار نفت خام را ندارد میتوانست برای تامین نفت خام از خود چراغ سبزی نشان دهد و از سازمان اوپک بخواهد که سهم تولید را برداشته و این موضوع میتوانست به نفع افزایش قیمتها باشد.
وی ادامه داد: با توجه به شرایط خاص ایران، بسیاری از کشورها که در همکاری با ایران هستند در واقع قصد همکاری نداشته بلکه قصد امتیازگیری از قدرتهای غرب هستند.
حسنتاش در ادامه اظهاراتش افزود: برای توسعه دیپلماسی فعال میان بخش انرژی و سیاست خارجی ایران باید مسایلی مانند تدوین و تبیین راهبردهای کلان و سیاستهای استراتژیک در بحث انرژی، آشنایی با حوزه نفت و انرژی در بطن سیاست خارجی و نظام آموزشی دیپلماتها باور افراد دخیل در تعامل انرژی و سیاست خارجی به این تعامل، اعتماد و اطمینان دو طرف از یکدیگر و برگزاری نشستهای مشترک و هماندیشی در این زمینه باید مورد توجه قرار گیرد.
/3131
نظر شما