ظاهراً در کمیسیون قضایی مجلس مطرح شده که سیاه‌نمایی و القای احساس نا امنی به جامعه توسط رسانه‌ها جرم تلقی شود.

لذا بر همه اصحاب رسانه واجب است که روی همه اخبار و گزارش‌ها ماست بمالند تا سفید جلوه کند. یعنی دیگر همه عوض «سیاه‌نمایی» باید به امر مهم و حیاتی «ماستمالی» بپردازند.

حالا چند خبر فرضی برایتان می‌نویسم و بعد به شیوه‌ای که باید بعد از این اخبار مخابره شوند بریتان ماستمالی می‌کنم.

خبر اول: قتل یک ورزشکار
یکی از ورزشکاران مشهور و محبوب کشور همراه دوستش در اتومبیل بود که سه نفر جوان به آن‌ها توهین کردند. به محض توقف اتومبیل حامل ورزشکار بزرگ ایرانی یکی از جوان‌ها با ضربات چاقو به او حمله کرد و او را به قتل رساند.

خبر اول بعد از ماستمالی: اون شب که بارون اومد
شب گذشته که ترنم باران تابستانی لطافت خاصی به هوا بخشیده بود، یکی از ورزشکاران با اتومبیل خود از خیابان خلوت می‌گذشت. در همین حین یک اتومبیل دیگر که سرنشینانش سه نفر از جوانان غیور، خوش اخلاق و سختکوش مملکت بودند به اتومبیل حامل ورزشکار معروف نزدیک شدند.

آن‌ها با دیدن ورزشکار قهرمان گل از گل شان شکفت و از وی خواهش کردند تا با آن‌ها عکس یادگاری بیندازد. وقتی ورزشکار پیاده شد، یکی از جوانان که سر از پا نمی‌شناخت با عطوفت و مهربانی او را در آغوش کشید و اشک ریخت.

در جریان این برخورد عاطفی قهرمان کشورمان به شدت متاثر شد از لطف آن جوانان غیور و عرض ارادت‌شان. لذا متاسفانه سکته قلبی کرد و بر اثر جراحات وارده به خاطر اصابت جسم تیز جان باخت.

بدین‌وسیله از مسئولان فرهنگی کشور که روز به روز در جهت تعالی اخلاق می‌کوشند ممنونیم و از فوت قهرمان ورزشی نیز متاسفیم. ولی ممنونیت‌مان از مسئولان قطعا از تاثرمان بیشتر است.

خبر دوم: مردی در میدان سعادت‌آباد مرد دیگری را با ضربات چاقو کشت و مردم و ماموران هم فقط نگاه کردند.

خبر دوم بعد از ماستمالی: شمس و مولانا در میدان سعادت‌آباد

دیروز برای مردم ناحیه سعادت‌آباد تهران روزی به یادماندنی و فراموش‌نشدنی بود. دو دوست مهربان و دو یار دبستانی پس از چهل سال یکدیگر را ملاقات کردند. یکدیگر را در آغوش کشیدند و اشک شوق ریختند و عشق و عاطفه را معنایی تازه بخشیدند.

مردم و مامورین نیروی انتظامی هم با دیدن این لحظات به شدت تحت تاثیر قرار گرفتند. به قدری که همه با رعایت کامل موازین شرعی یکدیگر را در آغوش کشیدند.

اما متاسفانه از شدت هیجان یکی از دو یار دبستانی، سکته قلبی کرد و به دلیل اصابت جسم نوک تیز و خون‌ریزی از جراحات واده جان سپرد. بدین‌وسیله از کلیه مسئولان فرهنگی و غیرفرهنگی و مردم مهربان و با اخلاق آن محله بالاخص ماموران سختکوش نیروی انتظامی تشکر می‌نماییم.

خبر سوم: دو بیمار بد حال و بی‌بضاعت که توان پرداخت هزینه‌های بیمارستان را نداشتند با یک آمبولانس به بیابان‌های حاشیه شهر برده و بی‌کس و تنها رها شدند.

خبر سوم بعد از ماستمالی: ای طبیب من، ای حبیب من (2 بار)
دیروز دامان پاک سبزه‌زار‌های حاشیه تهران میزبان بیماران بدحال و بی‌بضاعت بود. مسئولان سختکوش یکی از بیمارستان‌های پایتخت وقتی متوجه افسردگی دو بیمار بدحال و بی‌بضاعت شدند فورا دستور دادند تا آن‌ها را با یک آمبولانس به پیک‌نیک ببرند که روحیه از دست رفته‌شان را بازیابند.

پرستاران سختکوش و مهربان بیمارستان فورا دستور را اجرا کردند و بیماران را با پتو به پیک‌نیک بردند. جوجه کباب درست کردند، هندوانه قاچ کردند، CD «همه چی آرومه» گذاشتند و دست زدند و جوک گفتند و خندیدند.

وقتی غروب شد، هرچه پرستاران سختکوش و مهربان خواهش و تمنا کردند که بیماران به آغوش گرم بیمارستان و بخش مربوطه برگردند، بیماران رضایت ندادند. آن‌ها می‌گفتند: «ما همین‌جا در آغوش پر مهر طبیعت می‌مانیم. حال و روزمان هم خوب است. شما نگران نباشید و بروید به سایر بیماران رسیدگی و مهربانی نمایید.»

پرستاران نیر بالاجبار به جهت رفاه حال بیماران مذکور کلیه دستگاه‌های مراقبت‌های ویژه را به همراه چندین پرستار مربوطه به چمنزار منتقل کردند تا بیماران در دامان پاک طبیعت بهبود یابند. بدین‌وسیله از همه متشکریم.

242

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 165222

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 59
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۵:۴۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    عالی بود
  • بدون نام IR ۰۵:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    عمو شهرام چرا دیر به دیر مطلب مینویسی؟؟
  • حسن بک IR ۰۶:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    نیستی آقا؟!! ناامید شده بودیم!
  • بدون نام IR ۰۶:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    بسيار جالب بود ممنون
  • بدون نام IR ۰۶:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    بميري شكيبا. مردم از خنده
  • Mehdi from Qazvin IR ۰۶:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    دمت گرم شهرام . راستی هم بزودی چشم باز میکنیم و میبینیم که روزنامه ها مون همینجوری مینویسند. البته صفحات آموزش آشپزی و گلدوزی هم برامون میزارند.
  • بدون نام IR ۰۶:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    آقا خیلی توپ بود
  • علي IR ۰۷:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    اميدوارم اين طنز را آقايون مسئولين ... هم بخونند. زنده باشي جناب شكيبا
  • بدون نام IR ۰۷:۲۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    دقيقادرست وبه جاراستي كاش نوشته بودي كه نمايندگان مجلس هم ازبس فكرمردم هستند حالشون داره بدميشه قطعاازنگراني ازپيروزي رقيب نيست
  • سید اصغر US ۰۷:۵۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    خوب بود ولی بیمارارو پرستارا نبردن آقای شکیبا
  • راشد IR ۰۸:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    سلام شهرام خان یک هفته ای بود که میرفتم تو وبلاگ و پیدات نمیکردم کلافه شده بودم خوشحالم این سرویس جدید رو راه انداختید امیدوارم پرکار تر از گذشته بنویسی این مطلب بالا هم شروع خیلی خوبی بود کلی لذت بردم موفق باشی
  • حسن IR ۰۸:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    بسیار عالی. دمت گرم.
  • بدون نام MY ۰۸:۳۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    che ajab belakhare yechizi neveshti jenabe shakiba!
  • مهتاب IR ۰۸:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    آقاي شكيبا از ته دل گريه كردم. ميدوني به چي بايد خنديد به يه قلبي كه از بدي سياه شده بايد خنديد.
  • جاسم IR ۰۹:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    دمت جییییززز
  • بدون نام IR ۰۹:۲۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    بعد از این همه عیبت این دفعه با یه طنز خوب برگشتی. لبت خندون. نمیشد در مورد ماستمالی تجاوزها مطلب بنویسی؟؟
  • مصطفي IR ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    خيلي كولاك بود. معركه بود.
  • شنبليله IR ۱۰:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    سياهنمايي:مردي در نروژ 90 نفر را به قتل رساند ماستمالي:در نروژ 100 نفر تصميم گرفتند ابتدا از يك حلقه آتش بپرند و سپس جهت آبتني به درون يك درياچه نيلگون شيرجه بزنند .متاسفانه طي اين عمليات صددرصد تفريحي تعداد محدودي حدود 90 نفر به دلايل نا معلومي جان باختند.و هزاران بار شك ربه درگاه باريتعالي 10 نفري هم مصدوم شدند كه همگي مرخص و روانه قبرستان و خانه شدند
  • بدون نام A1 ۱۰:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    بسیار عالی. دقیقا همینه. سیاهنمایی نکردن یعنی دروغ گفتن یا راست را نگفتن
  • بدون نام IR ۱۰:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    به به عمو شهرام ،رفتی صفا تو طبیعت ای ول عمو شهرام دوباره گل کاریت شروع شد واقعا گل کاشتی آينه چون نقش تو بنمود راست خود شکن آئينه شکستن خطاست
  • مسیح IR ۱۰:۴۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    مثل همیشه مُردم از خنده.موفق باشید آقای شکیبا.
  • مرسده IR ۱۰:۵۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    حرف نداشت مرسی.
  • بدون نام US ۱۱:۰۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    دلمون برات تنگ شد بود شهرام خان. خبرآنلاین بی شما صفایی نداره
  • پرویز ملکی ورنامخواستی IR ۱۱:۵۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    جناب آقای شهرام شکیبا شما خجالت نمی کشید در کنار یک درخت نامحرم عکس گرفته اید؟!
  • پرویز ملکی ورنامخواستی IR ۱۱:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    جناب آقای شهرام شکیبا شما خجالت نمی کشید در کنار یک درخت نامحرم عکس گرفته اید؟!
  • پرویز ملکی ورنامخواستی IR ۱۲:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    1 0
    جناب آقای شهرام شکیبا شما خجالت نمی کشید در کنار یک درخت نامحرم عکس گرفته اید؟!
  • جهان IR ۱۳:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    اصلا معلومه کجایی؟ نکنه تو هم شکم سیر شدی ؟دیگه محتاج این ستون پیزوری! تو خبر آنلاین نیستی نه؟آره دیگه یارانه میگیری نوش جون میکنی حق داری
  • بدون نام IR ۱۳:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    حتماً تصور میشه با پاک کردن صورت مسئله مشکل حل میشه
  • بدون نام IR ۱۳:۲۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    لايك!
  • بدون نام US ۱۴:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 1
    ♦خجالت بکشید. خودتون برای مطلب خودتون کامنتها میذارین میخواهید نشون بدید مردم استقبال کردند! شرم بر شما باد. (بنده متخصص در زمینه تشخیص دست خط و نوشتار هستم.اکثر این کامنت ها توسط یک نفر نوشته شده.)
  • ئ US ۱۴:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    ♦خجالت بکشید. خودتون برای مطلب خودتون کامنتها میذارین میخواهید نشون بدید مردم استقبال کردند! شرم بر شما باد. (بنده متخصص در زمینه تشخیص دست خط و نوشتار هستم.اکثر این کامنت ها توسط یک نفر نوشته شده.)
  • بدون نام CH ۱۴:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    مثل هميشه عالی، فقط چرا اينقدر دير به دير مينويسيد؟ به طنز شما دلخوشم، بيشتر بنويسيد
  • بدون نام IR ۱۶:۰۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    دوست عزیز متخصص خط شما از روی فونت Tahoma چطوری متوجه خط یک نفر شدی! بعد شما تخصصتون رو از اکسفورد گرفتید یا ... خوب راست می گه دیگه آقای شکیبا یه چیزی بنویس ماستش از مانیتور بریزه بیرون دوستان بی نصیب نمونن
  • بدون نام IR ۱۸:۰۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    ممه را لولو برد؟؟؟ کجا برد؟؟؟ چرا برد؟؟؟
  • بدون نام US ۱۸:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    هیچ کاری ازدستم برنمیاد جز اینکه دعایت کنم وکارهات رو به بقیه معرفی کنم موفق وپیروزباشی
  • بدون نام US ۲۰:۲۱ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 1
    جناب آقای شهرام شکیبا متاسفانه با خبر شدم عده ای از جوانان فریب خورده که به قصد آب بازی به بوستان آب و آتش رفتند دوباره دست ّبه کار شده این اغدام شنیع را تکرار کردند، که البته این بار توسط نیروی انتظامی بازداشت و به مراجع قضایی تحویل داده شدند. بر شماست که با پرداختن به این موضوع کاری فرهنگی برای پیش گیری از این اقدامات انجام دهید
  • بدون نام DE ۲۰:۲۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    بابا ما هر روز به خاطر تو به این وب سایت داغون سر می زنیم . بشین مثل بچه آدم بنویس خب .
  • mahmood IR ۲۱:۳۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    goooooddddd
  • هومان IR ۲۳:۰۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    با اجازه توی فیس بوک منتشر شد! خبر آنلاین که لینک فیس بوک را بر خلاف تابناک و دیگر سایت ها برداشته! البته باعث میشه کلی بازدید را از دست بده!
  • Mahdi IR ۲۳:۵۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۰۹
    0 0
    از فردا لابد همه بايد خبرهاي خوب بسازند.
  • حجت IR ۰۴:۰۰ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    فقط باید گفت احسنت کاش مسئولان بجای این ماستمالی کردنها کمی چشمهایشان را میشستند و جور دیگری میدیدند. کاش کسی به درد مردم رسیدگی میکرد از شما هم سپاسگزارم بابت این مطالب زیبایتان که شاید تلنگری باشد بر مسئولان ولی در مثلی گویند: نرود میخ آهنی در سنگ
  • بدون نام IR ۰۴:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    عالي بود...مخصوصا" قسمت بيماران رها شده...
  • مصطفي IR ۰۴:۴۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    به نظرم اگه بتونيد سيستم لايك زدن براي نظرات رو هم راه بندازيد خيلي خوب ميشه. بعضي از نظرات خوانندگان خيلي باحالن!
  • بدون نام IR ۰۵:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    بسیار باذوق !
  • بدون نام IR ۰۵:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    ممنون لطفاًبیشتر بنویس.مسائلی که هرروز در کشور پیش می یاد جای طنز نوشتن داره.توجه کن!
  • بدون نام IR ۰۶:۲۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    چقدررررررررررر نبودي
  • بدون نام IR ۰۶:۳۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    خدایش مورد اول و دوم شبیه هم بودن مثله انشا یه بچه است بابا طنز پرداز شهرام بی شکیب
  • بدون نام IR ۰۶:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    چند تا از این نظرات مثبت رو خودت نوشتی استاد شکیبا اون عکست کنار بیل خیلی بهت می یومد با جارو هم بنداز
  • بدون نام IR ۰۷:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    وافعا؟ حالا بگو کامنت من شبیه کیه جناب «بدون نام» و «ی» جان. تو خجالت بکش که تخصص ات شبیه تخصص هم فکرهای مثل خودت است توهم توطئه. خبر آن لاین مدیونی اگر چاب نکنی. در پاسخ به بی نام یکشنبه9 مرداد
  • بدون نام IR ۰۷:۵۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    بابا ايول دمت گرم
  • مجید IR ۰۸:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    بسیار خوب بود. دوستان عزیزی هم که به نویسنده هی میگویند چرا کم می نویسی؟ همین که این دوست عزیز تا حالا از افسردگی در جو موجود دق نکرده بمیرد خودش هنر و امیدواری است! دست شما درد نکند.
  • :) US ۰۸:۰۳ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    خیلی خوب بود ....اما چه فاید...همتاسفم که این همه اتفاق عجیب غریب میوفته و چیزی ام که زیاده ماست و گاو و گوسفند...
  • ب IR ۰۸:۲۵ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    کو گوش شنوا
  • بدون نام IR ۱۰:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    ببین چگونه قوی ترین مرد ایران توسط ضعیفترین نامردهای ایران به قتل می رسد و دو هفته پس از آن، قهرمان سابق وزنه برداری به گونه ای مشابه. بله، خیلی سیاه است ولی نمایشش سیاه نمایی نیست.
  • کارآگاه CH ۱۰:۵۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    این دوست عزیزی که در یکشنبه 9 مرداد 1390 - 18:55:33 کامنت گذاشته دفعه اول بی نام دفعه دوم فقط(ی)ازش مونده یعنی حرف آخر از مشایی دیدین حلش کردم!!معلومه که با جادوگر های و غیب گوها در ارتباطه
  • بدون نام IR ۱۳:۲۹ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    سلام آق شكيب يه طنزهم درباره شناخت خط ازاون ور صفحه مانيتوربنويس كه اين آقاياخانم ادعاي تخصصش دارن حقيقتابيشترازطنزتو خنده داشت
  • حامد US ۱۹:۴۷ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۰
    0 0
    بسیار عالی و خنده دار بود
  • امير IR ۱۸:۳۴ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۱
    0 0
    بگيريد اين شكيبا رو اون مسئول گراني ماسته
  • کاوه IR ۰۴:۳۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۲
    0 0
    عمو جون خودت میدونی که الان چند وقتیه که ماست ها سیاه شدن، بنابراین شما اگه ماستمالی هم بکنی انگار که سیاه نمایی کردی ، اصلاً باید نتیجه گرفت با ماست سیاه دیگه مرزی بین ماستمالی و سیاه نمایی وجود نداره ، با این اوصاف نمیدونم چرا دوستان گیر دادن به این سیاه نمایی بهشون بگو برن یه سطل ماست بخرن تا گوشی بیاد دستشون