این روزها نمایش «آقای اشمیت کیه؟» به کارگردانی داوود رشیدی در تماشاخانه ایرانشهر، روی صحنه است. با او درباره این تئاتر و داوود رشیدی بودن گفتوگو کردهایم.
متن نمایش «آقای اشمیت کیه؟» چطور انتخاب شد؟
هر از چندگاهی، پسرم از سوییس و فرانسه، نمایشنامههای مطرح یا جدید را برایم میفرستد. نمایشنامه «آقای اشمیت کیه؟» هم همینطور به دستم رسید. آن را خواندم و خیلی پسندیدم. به نظرم دنباله همان خطی بود که تئاتر قبلیام، «منهای دو» داشت.
دراماتورژی هردو، پیرو دراماتورژی جدیدی است که در غرب پیدا شده و ساختار کلاسیک را دنبال نمیکند. متن از یک ساختار غیرمنطقی و عجیب بهره میبرد که من آن را خیلی دوست داشتم. به اضافه اینکه از اکثر کارهای قبلیام جمع و جورتر بود. مدتی بود دلم میخواست کاری را در خانه هنرمندان (تئاتر ایرانشهر) روی صحنه ببرم، با مدیریت آنجا صحبت کردیم و برای نمایش تئاتر «آقای اشمیت کیه» وقت گرفتیم.
انتخاب اول شما همین بازیگرانی بودند که روی صحنه میدیدیم؟
تقریبا، البته انتخاب من برای نقش اول مرد، رضا بابک بود. کار را هم شروع کردیم اما متاسفانه رضا برای کار دیگری قرارداد داشت از اواسط کار دیگر نتوانست ادامه دهد. سیامک صفری که آن روزها درگیر کار دیگری بود، گفت دوست دارد نقش را بازی کند.
خود من هم شخصا هم به لحاظ شخصی و هم بازی سیامک را دوست داشتم. بنابراین تمرینها را به صورت فشرده شروع کردیم. بقیه همه اولین انتخاب من بودند. به جز پسری که مثلا فرزند اینها بود. برای این نقش کسی را در نظر نگرفته بودم ولی بعد از دیدن چند نفر اشکان خیلنژاد که خودش از بازیگران و کارگردانهای جوان تئاتر است را انتخاب کردم.
از استقبال مخاطبان راضی بودید؟
شب اول اجرا که پر بود. اما شب دوم و سوم، سالن کمی خلوت شده بود. من خیلی نگران بودم که نکند ما اشتباهی در کارمان داشتهایم و مردم آن را دوست نداشتند، اما سیامک صفری مدام میگفت که نگران نباشید، چنین کاری جایش را بین مخاطبان باز خواهد کرد و مردم حتما از آن خوششان میآید.
خوشبختانه از شب سوم به بعد، نه تنها سالن همیشه پر بوده، بلکه خیلی وقتها بعضی از تماشاگران مجبور شدند روی زمین و پلهها هم بنشینند و با حضورشان من و گروه را دلگرم کنند. اما آن دو شبی که میگویم که البته باز هم دو سوم سالن پر بود، کمی نگرانم کرد.
در طول اجرا هم مدام شما، از بالا یا پایین کار را نگاه میکردید و حواستان به صحنه بود. این به خاطر همین نگرانی بود؟
من همیشه در همه اجراها سعیام این است که کار را تماشا کنم. آن بالا مینشینم و یادداشت بر میدارم. اگر چیزی دارد از خطش خارج میشود یا غلو شده به نظرم میرسد یا ریتم کند است، مینویسم و به دوستان تذکر میدهم. هر شب هم این یادآوریها نسبت به شب گذشته کمتر و کمتر میشود.
دوست نداشتید خودتان هم در این کار به عنوان بازیگر حضور داشته باشید؟
من در خیلی از کارهای خودم بازی کردهام، اما ترجیحم این است که وقتی کارگردانی میکنم، بیرون از صحنه حضور داشته باشم. چون عیبها و محاسن را بهتر میبینم. موقع بازی آدم خودخواهتر میشود و خودش را مرکز میپندارد. خصوصا الان که سنم بالا رفته، ترجیح میدهم تمرکزم را روی یک کار بگذارم. البته قطعا اگر یک تئاتر خوب، با کارگردانی حرفهای به من پیشنهاد شود با کمال میل خواهم پذیرفت، اما ترجیح من این است که هردو را با هم انجام ندهم.
به کارگردانی برای تلویزیون، مدیومی که بیشترین کارهای تصویریتان در غالب بازیگر آنجا دیده شده، فکر نمیکنید؟
من چند تلهتئاتر برای تلویزیون کارگردانی کردهام، اما بدبختانه از بین این همه کانال تلویزیونی، به جز شبکه چهار، تئاتر فضای دیگری برای پخش ندارد. آن هم تازگیها شنیدهام که فقط نمایشهای ایرانی اجازه پخش خواهند گرفت!
اینها به نظر من به شدت سیاستهای نادرستی است و آقایان ضرغامی و دارابی باید فکری به حال آن بکنند. حتی چندین ماه قبل پیشنهاد ساخت چهار تله فیلم را دادم برای تلویزیون که هنوز که هنوز است کسی جوابی به من نداده و هر وقت هم که پیگیری میکنم، میگویند، هنوز جواب نیامده. این پیچ و خمهای تلویزیون آدم را خسته و گاهی حتی منصرف میکند.
خیلی از مردم، با شنیدن اسم داوود رشیدی، فیلمها و سریالهایی که بازی کردهاید به یاد میآورند، ترجیحتان این است که به عنوان بازیگر شناخته شوید یا کارگردان؟
من خیلی بیشتر دوست دارم که من را به عنوان یک آدم تئاتری بشناسند، اگرچه بعدی که سینما و تلویزیون دارند را ندارد، ولی به عقیده من تئاتر تاثیرگذارتر است و فرهنگ را بالاتر میبرد.
فکر میکنید کدام یک از نقشهایی که شما بازی کردهاید، امضای شما را پای خودش دارد؟
همیشه سعیام این بوده که برای هر کدام از نقشهایی که کار کردهام، بیشترین توان ممکن را بگذارم، اما بعضی کارها بیشتر خودش را نشان میدهد و مردم بهتر با آن ارتباط برقرار میکنند. بنابراین بهترین نقشها آنهایی هستند که مردم بیشتر دوستشان داشتهاند. مثلا خیلیها هنوز شش انگشتی را به خاطر میآورند. یا نقش خوجه ممد که در فیلم شیلات بازی کردم، یا نقش رئیس جمهور ایندولند در سریال تلویزیونی «یکی از این روزها» را مردم دوست داشتهاند.
58301
نظر شما