*موضوع افزایش تعطیلات کشور، با تصویب لایحه افزایش تعطیلی عید فطر در جلسه 9 خرداد ماه هیأت دولت و ارسال آن به مجلس شورای اسلامی جهت بررسی، وارد مرحله اقدام شده است.
*بنابه گفته معاون امور مجلس رئیس جمهور، این لایحه با پیشنهاد خود رئیسجمهور در جلسه هیأت دولت مطرح شد و با قید یک فوریت به تصویب رسید. براساس همین گزارش، این لایحه با قید فوریت به مجلس ارائه میشود تا موضوع افزایش تعطیلی عید فطر از همین امسال به مرحله عمل برسد.
*آنچه در لایحه مورد نظر رئیسجمهور پیشنهاد شده افزایش یک روز به تعطیلی عید فطر است ولی این تبصره نیز به آن اضافه شده که درصورت مصادف شدن دومین روز شوال با تعطیلی رسمی یا هفتگی، روز بعد از آن یعنی سوم شوال نیز تعطیل خواهد بود. بدین ترتیب، اگر این لایحه در مجلس به تصویب برسد، تعطیلات عید فطر در بعضی سالها به بیش از دو روز خواهد رسید.
*این اقدام دولت که مستقیماً از نگرش شخص رئیسجمهور به موضوع تعطیلات کشور ناشی میشود، مسبوق به سوابق عملی و نظری است. از آغاز دولت نهم، کشور با مسائلی از قبیل کاهش ساعات کار ادارات با نظر رئیسجمهور به شکلها و مناسبتهای مختلف و حتی با تعطیلی یک یا چند روزه کشور به دلایلی از قبیل گرما یا آلودگی هوا مواجه بود. این اقدامات بارها مخالفت صاحبنظران و در مواردی مخالفت مجلس شورای اسلامی را برانگیخت و حتی در پارهای موارد متوقف شد، لکن اظهارات چندی قبل رئیسجمهور و اقدام اخیر مبنی بر تصویب لایحه افزایش تعطیلات عید فطر نشان میدهد این قصه سر دراز دارد و آقای احمدی نژاد، مصمم است نظر خود را به کرسی بنشاند کما اینکه در مورد کاهش ساعات کار ماه مبارک رمضان این کار را کرده است.
*اقدام عملی برای کاهش ساعات کار ادارات به هر دلیل، برخلاف قانون است، زیرا براساس قانون، هر کارمند موظف به انجام 44 ساعت کار در هر هفته میباشد و کاهش آن به کمتر از 30 ساعت در هفته توسط دولت، فاقد مبنای قانونی است. توجیهی هم که برای کاهش ساعات کار در ماه مبارک رمضان توسط دولت ارائه شده، دقیقاً برخلاف روح این ماه و فلسفه تشریع روزه است. روزه داری، در بخش جسمانی کم خوردن است که موجب راحتی جسم میشود و در بخش معنوی روی آوردن به دعا و پالایش روح است که آن نیز موجب چالاکی و آمادگی بیشتر روزهدار برای کار میگردد. بنابر این، کاهش ساعات کار در ماه مبارک رمضان به بهانه روزه، نوعی متهم کردن روزه به عوارض منفی برای روزهدار است، چیزی که درست در نقطه مقابل فلسفه روزه قرار دارد.
* تجربهای که از کاهش ساعات کار ادارات به دست آمده، نارضایتی ارباب رجوع، به تعویق افتادن کارها و انباشته شدن پرونده هاست. این واقعیت تلخ، هنگامی ملموستر خواهد بود که بدانیم طبق خوشبیانهترین ارزیابیها ساعات مفید کار روزانه در ایران فقط یکساعت و 4 دقیقه در بخش دولتی و دو ساعت و 6 دقیقه در بخش خصوصی است. این، یعنی در ادارات ما که قرار است هر هفته 44 ساعت کار مفید انجام شود فقط 6 ساعت و 24 دقیقه کار مفید انجام میشود درحالی که هم اکنون در ژاپن میزان کار مفید هفتگی 40 تا 60 ساعت و در کره جنوبی 54 تا 72 ساعت است. این وضعیت منفی، کشور ما را از نظر سرانه کار مفید سالیانه تا 800 ساعت پائین آورده بطوری که در فهرست جهانی فقط از کویت و عربستان بالاتر هستیم و در ردیف سوم از آخر قرار داریم. برای درک صحیح این فاجعه، خوب است بدانیم سرانه ساعات کار مفید سالیانه در ژاپن 2420 ساعت، کره جنوبی 1900 ساعت و آلمان 1700 ساعت است. قابل تأمل اینکه از این نظر حتی افغانستان نیز از ایران جلوتر است بطوری که سرانه ساعت کار در افغانستان 950 ساعت یعنی 150 ساعت بیشتر از ایران است. علت اینکه فقط کویت و عربستان جایگاهی پائینتر از ایران دارند اینست که آنها بیش از ایران به نفت وابسته هستند. آیا با توجه به این جایگاه پائین که کشور ما از نظر ساعات مفید کار و سرانه کار مفید سالیانه دارد، ظلم نیست که ساعت کار ادارات را کاهش و میزان تعطیلات را افزایش دهیم؟!
* از نظر تعالیم دینی نیز کاهش ساعات کار و افزایش تعطیلات، قابل توجیه نیست. در روایاتی که از معصومین علیهمالسلام دردست داریم، مردم به کار کردن تشویق شدهاند اما هرگز به کم کردن ساعات کار و افزودن بر تعطیلات ترغیب نشدهاند. در جهت عکس، روایات و توصیههای دینی زیادی داریم که از تنبلی، کسالت و فرار از کار مذمت میکنند و افرادی را که دارای چنین ویژگیهائی هستند فاقد ایمان یا دارای ایمان ضعیف میدانند. یکی از معانی آیه شریفه "لیس للانسان الاماسعی" نیز اینست که انسان باید به کار و تلاش روی بیاورد تا به جائی و چیزی برسد. اینکه در سه دهه گذشته، مسئولان نظام جمهوری اسلامی، که از نظر تسلط بر مبانی اسلامی بسیار جلوتر از مسئولین فعلی بودند و افرادی از قبیل امام خمینی و حضرت آیتالله خامنهای در میان آنها حضور داشتند، هرگز درصدد کاهش ساعات کار ادارات در ماه مبارک رمضان و افزایش تعطیلات در مناسبتهائی از قبیل عید فطر بر نیامدند نیز نشان میدهد این اقدام فاقد وجهه دینی است و حداقل اینکه نباید به آن رنگ و لعاب دینی و مذهبی زد
* یکی از نکاتی که آقای رئیسجمهور در اظهاراتی که اخیراً در توجیه تعطیل کردن پنجشنبهها و همچنین افزایش تعطیلات رسمی کشور داشتند آمده، اینست که با افزودن این تعطیلات بر تعطیلات کنونی مردم فرصتی برای کنار خانوادههای خود بودن و رفتن به مسافرت پیدا خواهند کرد. این سخن ممکن است به مذاق عدهای از مردم خوش بیاید، اما آیا با واقعیت نیز منطبق است؟ و آیا مصالح عمومی و منافع کشور را نیز در نظر گرفته است؟پاسخ این سؤالها را میتوان از اطلاعات آماری که از تعداد تعطیلات در اختیار داریم به دست آورد. هم اکنون مجموع تعطیلات قابل استفاده سالیانه برای هر فرد کارمند یا کارگر 107 روز است (25 روز مناسبتهای ملی و مذهبی، 52 روز جمعه و 30 روز مرخصی استحقاقی). این رقم، بسیار بیشتر از مقدار مورد نیاز افراد برای سفر، در کنار خانواده بودن و انجام همه کارهای لازم شخصی و خانوادگی است. اگر 52 پنجشنبه را نیز به این رقم بیافزائیم و بعضی تعطیلات پیشنهادی دولت را نیز اضافه کنیم، تعداد ایام تعطیل در هر سال از 160 روز بیشتر میشود یعنی نزدیک نصف سال! این، یعنی ظلم به کشور و مردم.
/29217
نظر شما