به گزارش خبرآنلاین، مجموعه شعر «یلدای درد» شامل چهار دفتر شعر شامل 221 قطعه شعر گزیده از اشعار محمد عباسی طی سالهای 1373 تا 1389 است که در 152 صفحه با قیمت 3700 تومان از سوی نشر افراز روانه بازار نشر شد.
«دل شکسته» نام دفتر شعر نخست است که در قالب مثنوی است. «روزگار من» عنوان دفتر دوم این مجموعه است که اشعار آن در قالب غزل سروده شده اند. دفتر سوم «یلدای درد» نام دارد که شامل دوببتی های شاعر طی سالهای 1373 تا 1389 است. «سیب حمید» نام چهارمین دفتر شعر است که مجموعه از اشعار نیمایی و سپید شاعر است.
این نخستین مجموعه شعر این شاعر است که دو مجموعه شعر «بانوی سبزپوش» و «مردتنها» را در دست چاپ دارد که مجموعه «بانوی سبزپوش» به اشعار مذهبی این شاعر جوان اختصاص دارد.
مجموعه شعر «یلدای درد» از دو منظر شکلی و محتوایی قابل بررسی است. در بررسی شکلی مجموعه، اولین نکته ای که مهم به نظر می رسد ترتیب اشعار است که به نظر می رسد در صورتی که بجای مثنوی ها، «دوبیتی ها» در ابتدای مجموعه آورده می شد مخاطب زودتر با مجموعه ارتباط برقرار می کرد اما از نظر محتوا نیز، اشعار پیچیدگی خاص خود را دارد که به صورت خلاصه می توان گفت این مجموعه شامل ترکیبی از شعرهایی با مضامین عاشقانه، روایی، اعتراضی و اجتماعی است که بخش قابل توجهی از آنها خطاب به دوستان نادان و دشمنان است که شاید به همین دلیل است که نوعی اعتراض در اغلب شعرهای او حتی در اشعار عاشقانه اش دیده می شود.
شاعر در دفتر سوم تکلیف خود را با سیاست روشن کرده است و می نویسد:
سیاست کار مردای فقیره
سیاست سهم دلهای حقیره
سیاست یعنی اینکه تو قنوتت
دروغ صدتا بگی شاید بگیره
بنابراین گزارش، زبان شعر در این مجموعه در نوسان است به طوری که اگرچه شاهد استفاده از شاخصهایی همچون «می»، «شاهد»، «بت» و «خرقه» هستیم با مواردی مواجهایم که به صورت شکلی و محتوایی به زندگی روزمره است همچون:
تصور کن میون آسمونی
به فکر دو تا چشم مهربونی
یهو پیک اجل میاد کنارت
که شرمنده نمیتونی بمونی
شاعر در این مجموعه همچنین تلاش کرده است که کمتر به تصویرسازی های متعارف بپردازد و اغلب اشعار به بیان ساده یک یا احساس پرداخته است هرچند در مواردی به نظر می رسد از برخی اظهار نظرها در این مورد گلهمند است. شعر شماره 39 این مجموعه تحت عنوان «جواب یک توهین» نشانه این اعتراض است:
دعوا که نداریم در این شعر، هنر نیست
در طبع من از وهم خیال تو خبر نیست
از سایه لرزان شکسته لب دیوار
همراه سکوت تو در این راه گذر نیست
لرزیدن سنجاقک تنها لب دیوار
در شعر من از هیمنه و ترس پدر نیست....
این درحالی است که به نظر می رسد شاعر در تقابل با فضای سنتی شعرخوانی نیز دچار تعارضهایی بوده است در شعر 13 این مجموعه تحت عنوان «انجمن ادبی» شاهد این اعتراض تلخ شاعر هستیم:
الا ای قوم شاعر ای ادیبان
که شعرو شورتان در بند اوزان
به جای آزمونهای خیالی
سرودن یک غزل با وزن عالی
به جای شعر گفتن با در و چوب
سخن با چشم ساعت جای محبوب
غزلسازی و استقبال اشعار
کتک خوردن ز سنگ کوی دلدار
سرودن شعر نو در وصف شیشه
نشستن با گذشته تا همیشه
...
تمام درد من وزن است و موزون
فراموشی گرفتم مثل مجنون
...
من از جنس شما میترسم آقا
اگر فرصت بود رفتم از اینجا
هموطنان تهرانی برای تهیه این کتاب کافیست با شماره 88453188 سامانه اشتراک محصولات فرهنگی؛ سام تماس بگیرند و کتاب را در محل کار یا منزل _ بدون هزینه ارسال _ دریافت کنند.
291/60
نظر شما