شاید بد نباشد بعد از 32 یا 33 سال، یک نفر در واحد مرکزی خبر رسانه ملی، در نشستی شفاف با اصحاب رسانه _ حتی نمایندگانی از رسانه های خودی! _ گزارشی از تیمهای اعزامی به سراسر جهان، بیلان کاری خبرنگاران مستقر در کشورهای مختلف و همچنین تحلیل وضعیت موجود و افق پیش رو ارائه دهد.
یعنی بعد از 33 سال وقت آن نرسیده، یک نفر به طور صریح به هموطنان ایرانی توضیح دهد که بیت المال این کشور که از چاه های نفت سر سفره صداوسیما سرو میشود تا نمایندگانی از رسانه ملی در سراسر جهان مستقر شوند، چگونه و با چه محصولی از امواج رادیویی و تلویزیونی به قاب جادوی خانگی میرسد؟
آیا وقت آن نرسیده که واحدمرکزی خبر، نمایندگیهای خود را به طور کامل تعطیل کند و به جای اعطای نمایندگی به عنوان یک «پاداش» و یا فرصتی برای «هواخوری» آن را به معبری برای افزایش برد رسانهای کشورمان تبدیل کند؟
آیا واقعا وقت آن نشده که رسانه ملی از خودش بپرسد، چند درصد گزارش های روزانه باکسهای متعدد و متنوع خبری اش را محصولات ارسالی نمایندگانش از بیرون کشور، تامین میکند و چند درصد اخبار ترجمه شده از رسانههای دیگر است؟
اصولا پاسخ دادن به این سوال ها محال به نظر میرسد...وگرنه همه میدانند که در کشور ما اصولا اگر رسانه ملی کاری خارج از قواعد روزمره انجام دهد، علاوه بر پخش ویژه در همه بخش های خبری، به شکل ویژهتر و در نشست های «صمیمی» تقدیر میشود که مثلا در پوشش اخبار جریان ایکس ما سنگ تمام گذاشتیم و خیلی خوب بودیم و در کل دنیا نمونه نداشتیم و بعد هم نامه صدو چند نماینده مجلس در تقدیر از رسانه ملی و بعد هم ...در واقع به نظر میرسد خود رسانه ملی و واحد مرکزی خبر هم میدانند چه آشی پختهاند و از این آش به هیچوجه نذری برای ملت در نمیآید!
در چنین وانفسایی که خبرنگاران محترم واحد مرکزی خبر در سفرهایی سیاحتی - زیارتی در کشورهای مختلف قاره های 5گانه دنیا حضور دارند، اصولا کار خبری معنایی ندارد جز یک گزارش در طول ماه و شاید حتی سال! بالاخره تلویزیون الجزیره و یورونیوز و رویترز و کمی هم پرستیوی و العالم هستند و نیازی به تولید گزارش و خبر اختصاصی نیست! تحلیل و نگاه خبری خودمان را هم با نشست های بعد از خبر ردیف میکنیم! (ببخشید که برخی مدیران به همین نیت، فکر می کنند مخاطب به خاطر برنامه های اینچنینی بعد از خبر، دیگر سراغ رسانههای غیر بومی را نمیگیرد!)
عرض می کردم! که در چنین وانفسایی یک نفر پیدا شده که در بزنگاهی خبری، خودش را به مرکز خبر رسانده و حتی الامکان مخاطب ایرانی را نه با ترجمه روی تصاویر ماهواره ای دیگران (پخته خواری تصویری) بلکه با تصاویر خودش، نگاه خودش، روایت خودش که دست بر قضا نماینده ملت است در آن نقطه به سمع و نظر ما میرساند.
اعزارم «کامران نجف زاده» به لیبی و ارسال گزارش هایی از آنجا چند معنی واضح دارد:
خود نجف زاده به این نکته پی برده که مخاطب تلویزیونی از او به خاطر عملکرد چند وقت اخیرش زیاد راضی نیست و همان نجفزاده جسور و خلاق را می خواهد نه نجف زاده کارمند و مجری.
او ریسک سفر به لیبی بحران زده را به جان خریده تا هم ضعف سایر نماینده های رسانه ملی و خواب خرگوشی سالیانهشان را برجسته کند و هم خاطره خوش روزهای گذشته را با نگاه ظریفش به دنیای خبر، زنده کند.
او در لیبی است تا واحد مرکزی خبر برای بار دیگر بداند و بفهمد که دنیای رقابت رسانه ای، دنیای تحلیل کارمندی کارشناسان ساختمان شیشه ای جام جم نیست که در برنامه زنده حاضر شوند و برای اخبار سیما، هورا بکشند برای مثلا پوشش خیلی فوق العاده حمله به غزه.
خاطرتان هست که در جریان جنگ 33روزه لبنان و بعد تر هم غزه، رسانه ملی یک نماینده فعال در آن سرزمین داشت که کمی چاق بود و عربی هم حرف میزد(!؟) و فاصله اش با کانون اتفاقات حدود چهار - پنج کیلومتر بود؟!
حالا اما نجف زاده _ بدون شک با اصرار خودش _ در لیبی است تا نشان دهد میشود، میشود میلیون ها دلار سالیانه را که خرج نمایندگی های فعال(!) خود در سراسر جهان می کند، صرف اعزام و ساخت مستندهای روز و کوتاه از سرزمین هایی کند که برای مردم جنبه سرگرمی، خبری و همذات پنداری دارند؛ کاری که برنامه «پارک ملت» به خوبی با دوسه نفر درباره کشورهای مختلف دارد انجام می دهد و واحد مرکزی خبر ما سالهاست بلد نیست و شاید نمی خواهد که بلد شود و یا انجام دهد.
خدا را شکر که رسانه ملی همین نجف زاده را دارد. و البته بعلاوه آن یک عدد خبرنگار دلاوری که یک هفته در میان از دیدنش ذوقزده میشویم؛ هم از دیدارش و هم از حیاتش!
راستی اگر خبری از آقایان امامی، مرآتی، اوجی، روحانی نژاد و ...داشتید، ما را بی خبر نگذارید، خب شاید اصلا در کشورهایی که این دوستان آنجا هستند، اتفاقی نمی افتد که حالا بیت المال را هزینه کنند از این همه فاصله گزارش ارسال کنند، هر وقت نیاز بود، از اینجا اعلام می شود که چه باید برسد! حالا سالی یکدفعه و یا ماهی یکدفعه! بعد هم وقتی خبری با ارزش خبری فوق العاده بالای «طناب زنی دسته جمعی سگها در ژاپن» از اخبار سراسری پخش میشود نوبت به نمایندگیها و نمایندهها نمیرسد با گزارشهایی که معلوم نیست به پای این طناب زنی برسد!
ضمنا از اینکه ذوق زدگی خبر سیما در پخش یک خبر داغ(!؟) با عنوان تسخیر سفارت امریکا در لیبی توسط مردم از سوی کامران نجف زاده به یخ تبدیل شد، از رسانه ملی ممنونیم؛ نجف زاده با ارسال گزارشی از طرابلس به بنده های خدا در تلویزیون فهماند که اینجا اصلا خبری نیست و خبر شما برای سه چهار ماه پیش بوده است!
60
نظر شما