خوش خیالی کردیم که اگر کاشانی از پرسپولیس برود همه چیز درست میشود. خوش خیال بودیم اگر میگفتیم اگر کاشانی برود پرسپولیس زنده میشود. سیستم همان است. یک آدم سیاسی و غیر فوتبالی رفت و یک آدم سیاسی و غیر فوتبالی دیگر آمد. هیچ یک از فضای فوتبال ما اطلاعی نداشتند و ندارند. نتیجه این میشود که دیدیم و میبینیم.
کاشانی آمد و به این دلیل که میترسید از جانب سکوها تهدید شود، عرصه را از همه سو برای بوقچیها باز کرد. آنقدر این فضا فراخ شد که آنها فکر کردند میتوانند مربی بیاورند، مربی عزل کنند و برای باشگاه تصمیم بگیرند. البته در زمان مدیر قبلی اتفاقات بسیاری افتاد و آش آنقدر شور شد که دایی نتوانست جلوی خودش را بگیرد و تمام ماجراهای پشت پرده را فاش کرد.
آن مدیریت باعث شد تمام ورزشگاههای ایران فریاد سر دادند که کاشانی باید برود. با قبول استعفای او فوتبالدوستان امیدوار شدند که وضعیت این تیم پرطرفدار بهتر میشود؛ اما با استقرار هیات مدیره و دیدن شرایط تازه همه متوجه شدند هیچ چیز در این باشگاه عوض نشده. اولین حکم رویانیان نشان میدهد او تا چه اندازه با فوتبال فاصله دارد. انتخاب مدیر رسانهای باشگاه نشان داد او هیچ کس را در این فوتبال نمیشناسد و دوست دارد آبروی خود را به خطر بیندازد. اگر قرار بود باشگاه با همان سیاست و همان آدمهایی که همیشه به جان باشگاه افتادهاند، اداره شود، پس چرا تغییرات انجام شد. همان آدم قبلی بود و باشگاه را میگرداند.
وقتی قرار نیست اوضاع مرتب شود و بهبودی نبینیم، چرا این همه ما را معطل کردید برای این تغییرات؟ آش که همان است، پس چرا ما را منتظر گذاشتید و قول دادید ذائقه ما را عوض میکنید؟
شاید بهترین کلام در این ارتباط را دکتردادکان گفته باشد. آقای رویانیان شما فوتبال را نمیشناسید. در این فوتبال هم آبرویتان را میبازید و هم آرزویتان را.
43 43
نظر شما