مروری بر حوادث ایران در چهارشنبه 13 مهر 1390

حکم اعدام متجاوز به ۳۷زن و دختر در اصفهان اجرا می‌شود

فارس نوشت: دادستان عمومی و انقلاب اصفهان از اجرای حکم اعدام مرد ۶۷ ساله به اتهام آزار و اذیت ۳۷ زن و دختر، معروف به روباه پیر تا سه روز آینده در اصفهان خبر داد.
محمدرضا حبیبی اظهار داشت: حکم اعدام پیرمرد 67 ساله معروف به روباه پیر که چندی پیش مورد تایید دیوان عالی کشور رسید به زودی اجرا می‌شود.
وی با بیان اینکه موضوع روند این پرونده به علت لزوم رفع پاره‌ای از نواقص از سال 85 تاکنون به طول انجامیده است، گفت: دستگاه قضایی به منظور حفظ کیان و آبروی شهروندان در بدو امر مجاز به بیان جزئیات پرونده‌ها به ویژه پرونده‌های دارای جرایمی همچون اعمال منافی عفت نیست و همین امر سبب می‌شود شهروندان تصور کنند این دستگاه نسبت به پرونده‌های این چنینی بی‌اهمیت است اما این موضوع صحیح نیست و دستگاه قضایی برای احقاق حقوق مردم با کسی مماشات نمی‌کند.
وی با اشاره به تأخیر در بررسی پرونده این متهم افزود: پرونده با اعتراض مرد تبهکار به دیوان عالی کشور رفت و قضات دیوان نیز پرونده را برای رفع نقص به دادگاه بازگرداند که پس از رسیدگی دوباره، پرونده بار دیگر به دیوان عالی کشور فرستاده شد که این بار حکم اعدام تأیید شد.
وی با اشاره به اینکه این پرونده با پیگیری جدی مسئولان قضایی استان به سرانجام رسید، افزود: اما زنان و دختران نیز باید به این موضوع توجه داشته باشند که افراد شیاد و سودجویی در جامعه وجود دارند که به دنبال سوءاستفاده از آنان هستند و باید ضمن رعایت کامل هوشیاری به مبانی اصولی و اعتقادی نیز اهمیت داده که یکی از ارکان این موضوع حفظ حجاب و عفاف است.
احمد (روباه پیر) فرد تبهکار این پرونده که دو همسر دارد خود را مأمور امنیتى، وکیل، مأمور بهزیستى و عناوین دیگر معرفى کرده است و این در حالى بود که با تلاش مأموران و پس از بررسى پرونده و بازجویى از متهم، ۳۷ زن و دختر که در دام متهم گرفتار شده بودند را نیز شناسایى کردند که به دادسرا احضار شدند.
این فرد در پرونده خود اتهام آزار و اذیت زنان و رابطه نامشروع داشته است که در این رابطه حدود 100 ساعت فیلم از رابطه‌های متعدد این مرد با زنان و دختران کشف و مورد بررسی قرار گرفت.
متهم بر رای صادر شده اعتراض داشته است که به دلیل اعتراض متهم پرونده به دیوان عالی کشور فرستاده شد که در نتیجه با موافقت قضات دیوان با حکم صادر شده، حکم اعدام این متهم تایید و به دادگستری اصفهان ارجاع و سه روز دیگر اجرا می‌شود.
 

 

 

جنایت در پاتوق معتادان

روزنامه شرق نوشت: پرونده دسیسه دو مرد معتاد که برای تصاحب اموال معتادی دیگر، او را به قتل رسانده‌اند، در دادگاه کیفری استان خراسان‌رضوی رسیدگی می‌شود.
روز پانزدهم فروردین امسال به ماموران کلانتری طبرسی شمالی مشهد خبر رسید، جوان ناشناسی در محلی که پاتوق معتادان است به قتل رسیده است. زمانی که افسران پلیس به محل جنایت رسیدند با جسد خونین جوانی حدودا 30ساله روبه‌رو شدند که بر اثر اصابت ضربه چاقو به گردنش جان باخته بود. صاحبخانه به ماموران گفت: «مدتی است بخشی از خانه‌ام را به معتادان منطقه اختصاص داده‌ام. آنها برای مصرف مواد به خانه‌ام آمده و بعد از مصرف مواد به من پول می‌دادند. تا به حال هیچ مشکلی در این مورد پیش نیامده بود، اما هنگام حادثه دو نفر از معتادان با یکدیگر درگیر شدند و یکی از آنها به قتل رسید.» از آنجا که این اظهارات مشکوک به نظر می‌رسید، مرد صاحبخانه بازداشت شد. این در حالی بود که هویت مقتول نیز بر کارآگاهان پوشیده بود و گروهی از ماموران موظف شدند برای شناسایی این جوان تلاش کنند.
چند روز پس از این حادثه در حالی که هنوز اطلاعات چندانی در این‌باره به دست نیامده بود، 20 نفر از معتادانی که به این پاتوق رفت‌وآمد داشتند، به پلیس آگاهی احضار شدند. از آنجا که امکان داشت این افراد از جزییات جنایت با خبر باشند یک‌به‌یک تحت بازجویی قرار گرفتند، تا اینکه یکی از آنان اطلاعات بیشتری در این‌باره فاش کرد. او گفت فرد معتادی به نام رضا قاتل است که بعد از این حادثه به روستای دور افتاده‌ای فرار کرده. به این ترتیب کارآگاهان به ردیابی متهم به قتل پرداختند و دو ماه بعد او را در مخفیگاهش واقع در روستای شترگلو بازداشت کردند.
همزمان با دستگیری رضا، معلوم شد جوان کشته شده فرشید نام دارد. رضا در جریان بازجویی‌ها اتهام قتل را پذیرفت و گفت مرد صاحبخانه او را برای کشتن فرشید تحریک کرده است. با این حال صاحبخانه همچنان دست‌داشتن در این قتل را انکار می‌کرد. او در این‌باره گفت: در خانه تنها نشسته بودم. همسر و پسرم بیرون بودند. رضا و دو نفر دیگر برای مصرف موادمخدر وارد خانه شدند. قرار بود آنها زود کارشان را تمام کنند و بروند. نیم ساعت از ورود آنها گذشته بود و هنوز کارشان تمام نشده بود. در همین حال فرشید که پیش از این او را ندیده بودم وارد شد و گفت می‌خواهد در خانه‌ام مواد مصرف کند. من هم او را راه دادم. رضا که به دلیل مصرف شیشه حالت عادی نداشت با دیدن جوان تازه‌وارد، عصبانی شد و به طرفش حمله کرد تا گوشی تلفن همراهش را زورگیری کند، اما او گوشی را محکم گرفته بود و مقاومت می‌کرد. رضا هم یک کارد را که در آن نزدیکی بود برداشت و شروع به تهدید کرد. من تلاش کردم او را آرام کنم، حتی چاقو را هم از دستش گرفتم؛ اما این کار فایده‌ای نداشت و او دوباره به سوی جوان تازه‌وارد حمله کرد و با چند ضربه او را کشت و فرار کرد.
باوجود این اظهارات رضا ادعا کرد، مرد صاحبخانه هم در کشتن مقتول دست داشته است. او روایت دیگری از این جنایت مطرح کرد و گفت: چند دقیقه از ورود من و دوستانم به محل حادثه گذشته بود که تلفن خانه زنگ خورد و صاحبخانه آن را جواب داد. او سپس رو به من کرد و گفت تا چند دقیقه دیگر یک مشتری تازه‌وارد می‌رسد که من می‌توانم اموالش را سرقت کنم. ما هم در گوشه‌ای پنهان شدیم و وقتی او وارد شد با علامت صاحبخانه غافلگیرش کردیم. ابتدا چند سیلی به او زدم تا بترسد و هرچه دارد بدهد اما این کار نتیجه‌ای نداشت؛ تا اینکه مرد صاحبخانه کاردی به من داد و خودش هم دست او را گرفت و من هم که عصبانی بودم چند ضربه به سمت چپ گردنش زدم و او را کشتم. به دنبال ثبت جزییات این جنایت، متهم، صحنه جنایت را بازسازی کرد و این پرونده به زودی با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست به دادگاه کیفری استان خراسان‌رضوی ارسال می‌شود.

 

 

مرگ مرموز تولیدکننده شیشه در میان آتش

روزنامه شرق نوشت: تولیدکننده ماده مخدر شیشه که متهم است شریک خود را در لابراتوار زیرزمینی سوزانده‌ و به قتل رسانده، اتهام آدم‌کشی را انکار کرد.
عطار نماینده ‌دادستان تهران در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد در توضیح کیفرخواست گفت: ماموران پلیس کرج 28مهر سه سال قبل باخبر شدند مردی به نام عباس بر اثر آتش‌سوزی به شدت آسیب دیده است. بلافاصله ماموران در محل حاضر شدند و عباس را در حالی‌که به شدت سوخته‌بود پیدا کردند. آنها متوجه شدند خانه‌ای که عباس در آن سوخته در واقع یک لابراتوار تولید شیشه است.
ماموران در بررسی‌های بعدی فهمیدند لحظاتی قبل از حادثه مردی به نام حسن نیز که در تولید شیشه شریک عباس بود در لابراتوار حضور داشت، به همین خاطر پلیس تحقیقات خود را برای دستگیری حسن آغاز کرد و این مرد بعد از چند روز بازداشت شد. هرچند در ابتدا اتهام او آتش زدن عباس بود اما یک هفته بعد وقتی عباس فوت شد اتهام حسن از آتش‌زدن به قتل تغییر کرد. او در بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت چون عباس آدم ‌بدی بود، وی را کشته ‌است.
پس از آن پرونده به شعبه 80 دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستاده شد و مورد رسیدگی قرار گرفت. حسن در دفاعیات خود مدعی شد که آنچه در اداره آگاهی ‌گفته دروغ است و او دست به قتل عباس نزده و یک اتفاق باعث سوختن او شده‌است. با این وجود او به قصاص محکوم شد. سپس دیوان‌عالی کشور رای صادره را نقض کرد اما دادسرا همچنان بر نظر خود مبنی بر گناهکار بودن حسن اصرار دارد زیرا مدارکی علیه او در پرونده وجود دارد؛ اول اینکه مقتول در قسمتی از اعترافات خود گفته‌است من مقتول را نکشتم اما اگر می‌توانستم این کار را می‌کردم چون او آدم بدی بود. همچنین شاهدانی هستند که گفته‌اند حسن در برابر آنها به قتل اعتراف کرده ‌است. او همچنین یک‌بار به قتل اقرار کرده و جزییات آن را توضیح داده ‌است. بنابراین دوباره بر کیفر‌خواست صادره تاکید می‌کنم و درخواست مجازات متهم را دارم. در ادامه اولیای‌دم مقتول در جایگاه حاضر شدند و برای متهم درخواست صدور حکم قصاص کردند.
در ادامه‌ متهم از خودش دفاع کرد و با رد اتهام قتل گفت: من و عباس با هم دوست بودیم و رابطه خوبی داشتیم. مدت‌ها بود که با هم شیشه تولید می‌کردیم. کار از من بود و سرمایه از او. داشتیم خوب کار می‌کردیم و چون خودمان تولید‌کننده بودیم شیشه هم زیاد مصرف می‌کردیم. من و عباس شریک دیگری هم داشتیم که مواد را توزیع می‌کرد مدتی قبل از این حادثه متوجه شدم که یوسف شریک دیگرمان با همسر من رابطه دارد. از این موضوع خیلی ناراحت شدم و به عباس گفتم به یوسف بگوید اگر دست از سر زندگی من برندارد او را می‌‌کشم. عباس از من خواست آرام باشم او قول داد با یوسف صحبت کند و حتی گفت حاضر است برای محکوم کردن یوسف مدارکی هم برای من به دست بیاورد.
متهم ادامه داد: «چند هفته‌ای گذشت و خبری نشد تا اینکه روز حادثه عباس به آزمایشگاه آمد. او دو شیشه متانول همراه داشت. من فکر کردم آن را برای کار آورده ‌است. دو ساعتی بود که داشتم شیشه می‌کشیدم فندک هم روشن بود معتادان حرفه‌ای تا زمانی که شیشه کشیدنشان تمام نشود فندک را روشن نگه می‌دارند. در همان حالت از عباس پرسیدم مدارک چه شد چرا نیاوردی تا من از یوسف شکایت کنم. جواب داد حالا بعدا می‌گویم. یکدفعه متوجه شدم گوشی عباس روشن است و صدای من را ضبط می‌کند گفتم چرا این کار را می‌کنی او یک عکس را نشانم داد که در آن مردی عریان بود عباس مدعی شد به همسر آن مرد تجاوز کرده و بعد هم خود مرد را عریان کرده و از او فیلم گرفته و تهدید کرده‌است در صورتی که شکایت کند فیلم را منتشر خواهد کرد.
عباس بعد من را هم تهدید کرد و گفت اگر بخواهی کاری بکنی تو را هم می‌کشم گفتم نمی‌توانی. عصبانی شد و در حالی‌که روی زانو نشسته ‌بود دو ظرف متانول را سمت من گرفت تا رویم بریزد من هم با دستم ظرف را به سمت خودش برگرداندم و متانول همه جایش را آغشته کرد. عباس روی زمین افتاد و چند ثانیه بعد در حالی‌که فندک روشن بود عباس آتش گرفت. دست خود من هم سوخت. خیلی سریع خودم را خاموش و بعد هم فرار کردم.
متهم در پاسخ به این سوال که چرا به مقتول کمک نکرد گفت: من ترسیده‌ بودم چون اگر مقتول بلند می‌شد می‌توانست من را بکشد هیکل او دو برابر من و خیلی قوی بود. او همچنین درباره اینکه چرا در ابتدا به قتل اعتراف و بعد آن را رد کرد گفت: اول که بازداشت شده‌ بودم کسی حرفم را قبول نمی‌کرد. با اینکه ماموران دیدند که دستم سوخته اما باز هم من را متهم کردند من برای اینکه تحت‌فشار نباشم اعتراف کردم. بعد از متهم، یوسف در جایگاه حاضر شد و در مورد اختلافاتی که با متهم داشت توضیح داد. سپس هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.

 

 

آدم‌رباها 2 پاکستانی را در باغ زندانی کرده بودند

روزنامه جام جم نوشت: 3 مرد ایرانی که به قصد اخاذی میلیونی، 2 تبعه پاکستانی را ربوده بودند، از سوی ماموران پلیس آگاهی شهرستان رباط‌کریم دستگیر شدند.
رسیدگی به این پرونده چند روز پیش با شکایت یک تبعه پاکستانی مبنی بر ربوده شدن 2 پسرعمویش از سوی مردان غریبه در دستور کار پلیس آگاهی رباط‌کریم در استان تهران قرار گرفت. شاکی به پلیس گفت: روز حادثه قرار بود 2 پسرعمویم مهمان من باشند؛ اما خبری از آنها نشد. در تماس تلفنی با یکی از آن دو، مرد غریبه‌ای پاسخ داد و مدعی شد پسرعموهایم را به گروگان گرفته و باید برای آزادی آنها چندین میلیون تومان پول پرداخت کنم، به حرف‌های مرد غریبه توجهی نکرده و دقایقی بعد دوباره تماس گرفتم اما او صدای ناله و کمک‌‌خواهی آن دو را از پشت گوشی تلفن برایم پخش کرد و دیگر اطمینان یافتم که آنها ربوده شده‌اند. شاکی افزود :چند دقیقه بعد مرد آدم‌ربا بار دیگر با تلفن همراه من تماس گرفت و تهدید کرد باید هرچه زودتر پول‌ها را تحویل دهم، در غیر این صورت هردو گروگان را خواهد کشت. در پی این شکایت، تحقیقات ماموران آغاز شد.
اخاذی میلیونی از مرد پاکستانی
در حالی که این جستجوها ادامه داشت، شاکی با حضور دوباره در پلیس آگاهی گفت که آدم‌رباها از او خواسته‌اند 50میلیون تومان برای آزادی گروگان ها پرداخت کنم. ماموران با‌ آموزش به شاکی از او خواستند در تماس بعدی آدم‌رباها، در محل ملاقات حضور پیدا کند تا بتوانند آدم‌رباها را دستگیر کنند.
تحقیقات پلیسی همچنان ادامه داشت تا این‌که در مرحله بعدی معلوم شد آدم‌رباها مبلغ پول را کاهش داده و این بار درخواست 20 میلیون تومانی ارائه کرده‌اند. به این ترتیب در آخرین تماس یکی از آدم‌رباها با شاکی، او با هماهنگی ماموران به محل ملاقات با آدم‌رباها در یکی از محله‌های جنوبی شهرستان رباط‌کریم رفت و ماموران محل را تحت نظر قرار دادند.
دستگیری نخستین متهم
پس از محاصره محل، ماموران متوجه شدند مردی از درون یک باغ در آن حوالی بیرون آمد و در چندقدمی شاکی ایستاد. او قصد برداشتن ساک پول را داشت که ماموران او را دستگیر کردند. با تحقیق اولیه از متهم، او گفت که 2 همدستش درون باغ پنهان شده‌اند و 2 مرد ربوده شده را در اتاقکی در این محل زندانی کرده‌اند.
نجات 2 گروگان پاکستانی
در پی اظهارات متهم، ماموران با هماهنگی قضایی وارد باغ شدند و 2 آدم‌ربای دیگر را که مقابل اتاقکی نگهبانی می‌دادند، دستگیر کردند. با دستگیری آدم‌رباها، ماموران وارد اتاقک شدند و 2 تبعه پاکستانی ربوده شده که با طناب و زنجیر، دست و پای آنها بسته شده بود، را نجات دادند. مردان ربوده شده سپس همراه 3متهم به آدم‌ربایی به پلیس آگاهی منتقل شدند.
گروگان‌ها از ربوده شدن خود گفتند
ابتدا گروگان‌ها بازجویی شدند و گفتند روز حادثه در پایانه مسافربری تهران منتظر تاکسی بودند تا به منزل پسرعموی دیگرشان بروند. در همان موقع یک خودروی پراید مقابلشان توقف کرده و با گفتن مقصد سوار خودرو شده‌اند. در مرحله بعدی معلوم شد دقایقی پیش از حرکت خودرو، مردی دیگر به عنوان مسافر سوار شده و دقایقی بعد، همان مسافر با چاقو آنها را به مرگ تهدید کرده و از راننده می خواهدحرکت کند. در میانه راه راننده که با مرد چاقو به دست همدست بود، خودرو را در حاشیه جاده متوقف کرده و با کمک همدستش دست و پای 2 مسافر را با طناب و زنجیر بسته و به باغی در جنوب شهر منتقل می‌کند و همدست سوم متهمان در آنجا به آنها ملحق شده است.
سردار اکبرشاهی، فرمانده انتظامی استان البرز در این زمینه گفت: در مرحله بعدی ماموران به تحقیق از آدم‌رباها پرداختند و معلوم شد متهمان روز حادثه با دیدن 2 تبعه پاکستانی در پایانه مسافربری تصمیم به ربودن و اخاذی از خانواده آنها گرفته‌اند و در حال حاضر بررسی در خصوص سوابق متهمان ادامه دارد. اکبرشاهی افزود: آدم‌رباها با قرار قانونی روانه زندان شده‌اند. تحقیقات تکمیلی از آنها برای کشف دیگر جرایم ادامه دارد.

 

 

کلاهبردار حرفه‌ای در خیابان خودرو می‌فروخت

روزنامه جام جم نوشت: مرد سابقه‌داری که به بهانه فروش خودروهای لیزینگی بار دیگر کلاهبرداری از مردم را شروع کرده بود، تحت تعقیب پلیس تهران قرار گرفت.
روز اول مهرماه زنی با حضور در کلانتری 120 سیدخندان تهران از مردی به اتهام کلاهبرداری 9 میلیون تومانی شکایت کرد. با تحقیق از شاکی معلوم شد وی فریب مردی به نام مجید را خورده و قرار بوده در مدت یک هفته خودروی خریداری شده را به وی تحویل دهد؛ اما فروشنده ناپدید شده است. در پی این شکایت، پرونده برای تحقیقات در اختیار ماموران پایگاه چهارم پلیس آگاهی قرار گرفت.
زن شاکی در اظهاراتش به پلیس گفت: روز حادثه برای خرید یک گوشی تلفن همراه به مغازه‌ای در منطقه رسالت رفته بودم. هنگام خرید متوجه گفت‌وگوی مغازه‌دار با مردی شدم که در زمینه خرید و فروش خودروهای اقساطی فعالیت داشت. بعد از مکالمه آنها از دوست مغازه‌دار درباره خرید و تحویل انواع خودروها پرسیدم که مدعی شد، شرکت فروش خودرواش را به مکان دیگری انتقال داده است و در زمینه فروش خودروهای لیزینگی فعالیت دارد. شاکی اضافه کرد: با اعتماد به آن مرد، بعدازظهر همان روز دوباره با او ملاقات کردم و 9 میلیون تومان به او دادم و قرار شد یک هفته‌ای خودروی مدل بالایی را اقساطی به من تحویل دهد، اما دیگر خبری از او نشد.
به این ترتیب، ماموران صاحب مغازه فروش تلفن همراه را که با کلاهبردار فراری آشنایی داشت برای تحقیقات به پلیس آگاهی احضار کردند. در تحقیق از این مرد معلوم شد، کلاهبردار فراری پیش از این در نزدیکی محل کار او شرکت داشته و در زمینه خرید و فروش خودروهای لیزینگی فعالیت می‌کرده ولی چند ماه پیش مغازه‌‌‌اش تعطیل شده و دیگر از او خبری نداشته تا این که دوباره او را ملاقات کرده و از کلاهبرداری او بی‌خبر است. با به دست آمدن این اطلاعات روند رسیدگی به پرونده وارد مرحله جدیدی شد.
ماموران که احتمال می‌دادند متهم فراری یک سابقه‌دار باشد، به استعلام از سامانه پلیس پرداختند و مشخص شد متهم چند بار به اتهام کلاهبرداری دستگیر شده است. جستجوها برای دستگیری وی ادامه دارد، اما موفق به یافتن او نشده اند. بازپرس شعبه دوم دادسرای ناحیه 4 تهران با دستور قضایی مبنی بر چاپ تصویر کلاهبردار فراری بدون پوشاندن چهره در روزنامه از مردم خواست چنانچه از مخفیگاه او اطلاعاتی در اختیار دارند با پلیس تماس بگیرند.

 

 

شهروند موتور سوار منجر به دستگیری دزد خودرو شد

روزنامه خراسان نوشت: هوشیاری یک جوان موتورسوار در حالی منجر به متلاشی شدن باند دزدان خودرو در مشهد شد که تلاش پلیس برای دستگیری متهمان فراری با دستورات ویژه قضایی ادامه دارد.
سوم مهرماه جاری جوان موتورسواری در حال عبور از بولوار شهیدساجدی مشهد بود که ناگهان نگاهش روی دو جوان که به طرز مشکوکی در حال باز کردن در یک خودرو بودند، خیره ماند. او موتورش را در گوشه ای متوقف کرد و رفتار و حرکات آن ها را زیر نظر گرفت. دو جوان که به شدت نگران بودند و یکی از آن ها مدام اطراف خود را می پایید، بالاخره در خودرو را باز کردند و یکی از آن ها پشت فرمان نشست و خودرو را روشن کرد جوان دیگر نیز سوار بر موتورسیکلتی شد که در همان جا پارک شده بود و لحظاتی بعد هر دو نفر حرکت کردند. جوان موتورسوار که احتمال می داد آن دو جوان «دزد» باشند در حالی که فاصله خود را حفظ می کرد به تعقیب آنان پرداخت و در یک فرصت مناسب شماره موتورسیکلتی را که یکی از دو جوان مذکور سوار آن شده بود، یادداشت کرد. با این وجود برای اطمینان بیشتر همچنان به تعقیب خود ادامه داد و حتی رنگ و مدل موتورسیکلت را نیز نوشت و چهره 2 جوان را نیز به خاطر سپرد.
ماجرای تعقیب ادامه داشت تا این که در نزدیکی میدان شهیدفهمیده خودرو پژو پارس متوقف شد و راننده آن به نزد دوستش که سوار بر موتورسیکلت بود، آمد. پس از گفت و گویی کوتاه راننده خودرو سوار بر موتورسیکلت دوستش شد و او نیز پشت فرمان خودرو نشست و هر کدام به طرفی رفتند. موتورسواری که به تعقیب آن ها پرداخته بود دیگر ظن قوی داشت که دو جوان یاد شده خودرو را سرقت کرده اند، بنابراین او به بولوار شهیدساجدی بازگشت و در محل وقوع سرقت زنی را دید که هراسان به دنبال چیزی می گردد. بنابراین حدس زد که احتمالا خودرو مذکور متعلق به وی باشد اما می ترسید که اگر به طور ناگهانی به او بگوید که خودرویش را سرقت کرده اند و او ماجرا را دیده، خودش متهم به سرقت شود. جوان موتورسوار لحظاتی را در فکر فرو رفت، سپس در حالی که وانمود می کرد او نیز به دنبال شیء گمشده ای می گردد از آن زن پرسید من کیفم را در این جا گم کرده ام شما آن را ندیدید!
زن که از شدت ناراحتی صدایش به لرزه افتاده بود، گفت: همین الان خودروی مرا دزدیدند تو دنبال کیف می گردی؟ جوان موتورسوار که با شنیدن این جمله دیگر یقین پیدا کرده بود دو جوان از دزدان خودرو بودند، گفت: خودرو پژوپارس مال شما بود! زن جوان که با شنیدن این حرف برق شادی در چشمانش نمایان شده بود با خوشحالی پرسید: شما خودرو مرا دیده اید؟ جوان موتورسوار ادامه داد: 2 جوان که یکی از آن ها سوار بر موتورسیکلت بود سوار خودرو شما شدند و به طرف میدان شهیدفهمیده رفتند من آن ها را تعقیب کردم و شماره موتورسیکلت آن ها را نیز یادداشت کرده ام.
گزارش حاکی است: زن جوان با گرفتن شماره موتورسیکلت بلافاصله عازم کلانتری آبکوه شد و ماجرای سرقت خودرو را برای ماموران تجسس کلانتری شرح داد.
در پی اعلام این سرقت و به دستور سروان بهرام زاده (رئیس کلانتری آبکوه) ماموران تجسس تحقیقات پلیسی خود را برای شناسایی و دستگیری سارقان آغاز کردند. آنان در اولین مرحله از اقدامات خود و با استعلام از راهنمایی و رانندگی، آدرس مالک موتورسیکلت را به دست آوردند اما بررسی های ماموران مشخص کرد که او موتورسیکلت را چندی قبل به فرد دیگری فروخته است. شناسایی افراد دیگر نیز بیانگر آن بود که موتورسیکلت را حدود 6 نفر خریداری و سپس فروخته اند.
در حالی که تحقیقات پلیس برای شناسایی فردی که هم اکنون موتورسیکلت در اختیار اوست ادامه داشت، ماموران تجسس دریافتند که موتورسیکلت مذکور داخل یکی از بنگاه های معاملات موتورسیکلت در بولوار دوم طبرسی قراردارد بنابراین ماموران با کسب مجوز قضایی به بولوار دوم طبرسی رفتند و با مشاهده موتورسیکلت از مالک بنگاه سوالاتی را پرسیدند اما او مدعی شد که موتورسیکلت متعلق به اوست و در تاریخ سوم مهرماه نیز دست خودش بوده است. با اظهارات این فرد، ماموران انتظامی مراتب را به قاضی قربانی پور (دادیار شعبه 822 دادسرای عمومی و انقلاب) اطلاع دادند. مقام قضایی که به اظهارات فرد بنگاه دار مشکوک شده بود دستور انجام تحقیقات بیشتری را در این باره صادر کرد و از ماموران انتظامی خواست بررسی های خود را با شیوه های فنی و پلیسی از مرد بنگاه دار و یا افرادی که در آن محل مشغول به کار هستند ادامه دهند.
بنابراین گزارش، تحقیقات پلیس در این باره مشخص کرد یکی از شاگردان بنگاه دار از افراد سابقه دار است که حدود یک ماه قبل از زندان آزاد شده است بنابراین وی به دستور مقام قضایی بازداشت و بازجویی از این جوان 19 ساله آغاز شد. او که در ابتدا سعی می کرد خود را بی خبر از ماجرا نشان دهد وقتی مورد شناسایی موتورسواری که به تعقیب آن ها پرداخته بود قرار گرفت به ناچار لب به اعتراف گشود و گفت: یکی از دوستانم که «واسطه» خرید و فروش خودروها در خیابان گاز است آن روز به من گفت: بیا با هم برویم و یک خودرو بیاوریم او مبلغ 100 هزار تومان هم برای این کار به من داد و با هم به بولوار شهید ساجدی رفتیم اما خودرو را او سرقت کرد. متهم جوان که قبلا در زمینه مکانیکی خودرو اشتغال داشته است افزود: پس از سرقت خودرو در میدان شهید فهمیده از یکدیگر جدا شدیم.
گزارش حاکی است: با مشخصاتی که متهم در اختیار ماموران انتظامی گذاشت آنان به یکی از نمایشگاه های خودرو در خیابان گاز مشهد رفتند و خودرو مسروقه را در حالی به کلانتری منتقل کردند که برخی از قطعات آن سرقت شده است. اما تحقیقات ماموران در محل نمایشگاه خودرو نیز بیانگر آن بود که همدست متهم 19 ساله متواری شده است. بنابراین گزارش، به دستور قاضی قربانی پور، بررسی های ماموران انتظامی برای دستگیری همدست فراری متهم و دیگر اعضای احتمالی این باند با مشخصاتی که پلیس از آنان به دست آورده همچنان ادامه دارد.

 

 

خودکشی پیرمرد 71 ساله در مشهد

روزنامه خراسان نوشت: پیرمرد 71 ساله ای در مشهد خود را حلق آویز کرد و جان سپرد.
شب سه شنبه گذشته تلفن همراه قاضی ویژه قتل به صدا در آمد و ماموران انتظامی از مرگ مشکوک پیرمردی در خیابان قائم مقام فراهانی خبر دادند.به دنبال دریافت این خبر، بلافاصله قاضی اسماعیل شاکر به همراه پزشک قانونی و اکیپ صحنه جرم به محل اعلام شده در یک واحد آپارتمانی عزیمت کردند. جسد مربوط به پیرمردی بود که با استفاده از یک رشته طناب خود را از میله های راه پله آویزان کرده بود.
همسر این پیرمرد درباره چگونگی وقوع حادثه گفت: همسرم از سال 81 و پس از یک تصادف، دچار ناراحتی های روحی و روانی شد و همواره داروهای اعصاب و روان مصرف می کرد. چند ساعت قبل از این حادثه من برای خرید به بیرون از منزل رفتم اما وقتی بازگشتم با پیکر آویزان شده او روی راه پله ها مواجه شدم. وی گفت: من که ترسیده بودم با چاقو طناب را بریدم و به اورژانس زنگ زدیم اما ماموران اورژانس پس از معاینه، اعلام کردند که او فوت کرده است.
پزشک قانونی نیز پس از انجام معاینات اولیه علت مرگ را خودکشی عنوان کرد. همچنین بررسی دفترچه درمانی پیرمرد نیز مشخص کرد که او داروهای اعصاب و روان مصرف می کرده است. به دستور مقام قضایی، جسد وی به پزشکی قانونی حمل شد و تحقیقات در این باره ادامه یافت.

 

 

سرقت از زنان

روزنامه شرق نوشت: سارقانی که اقدام به 15فقره کیف‌قاپی از بانوان تبریزی کرده بودند، شناسایی و دستگیر شدند.
سرهنگ مداحی، رییس پلیس آگاهی استان آذربایجان‌شرقی درخصوص جزییات دستگیری متهمان گفت: کارآگاهان پس از دریافت چند گزارش درخصوص سرقت از شهروندان در محدوده خاصی از شهر تبریز با جمع‌آوری اطلاعات اولیه تلاش خود را برای شناسایی و دستگیری سارقان آغاز کردند. در بررسی چند صحنه جرم توسط کارآگاهان و انجام اقدامات اطلاعاتی سرکرده سارقان شناسایی و در یک عملیات ضربتی دستگیر و برای تحقیقات بیشتر به پلیس آگاهی انتقال داده شد.
سرهنگ مداحی اضافه کرد: متهم در بازجویی‌های انجام شده منکر ارتکاب هرگونه سرقت بود اما مواجهه حضوری با متهمان و شناسایی توسط آنان به 15فقره کیف‌قاپی با همدستی سه نفر از دوستانش که ساکن یکی از روستاهای اطراف بودند، اقرار کرد. به گفته این مقام انتظامی با اعترافات متهم، همدستان او نیز دستگیر شدند که همگی به جرم خود اعتراف کردند و پس از تکمیل پرونده با صدور قرار قانونی روانه زندان شدند.

56282

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 176691

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 11 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 11
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۱:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۳
    33 2
    یارو 37 نفر رو مورد تجاوز قرار داده ،بعد از 5 سال حکم اعدام واسش بریدن!!!!!!!!
  • بدون نام IR ۱۱:۴۸ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۳
    15 0
    67 ساله؟ یه چند سال دیگه صبر می کردند خودش می مرد. ضمناً این مردک اسمی ، عکسی چیزی نداره یا برای حفظ آبروی افراد و ...
  • طوفان جوانی IR ۱۳:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۳
    12 0
    حالا اگر کسی اختلاس 3000 میلیارد تومنی کنه جرمش چیه ؟؟؟؟؟؟؟ اگر فرد معمولی باشه ناشناس کسی نشناسش حبس ابدی اعدامی چیزی اما اگر آن فرد از دولت باشه آدم گردن کلفتی باشه از سمتش استعفاش میدن
  • بدون نام IR ۱۵:۱۷ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۳
    15 2
    کشف 100 ساعت فیلم از رابطه‌های متعدد با زنان و دختران- به نظر نمی یاد که این مجرم تنها به 37 زن و دختر تجاوز کرده. قطعا تعداد قربانیان خیلی بیشتره. آیا این قربانیان 24 ساعته در اختیار این مجرم بودندکه اینقدر فیلم کشف شده؟
  • بدون نام IR ۱۵:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۳
    12 3
    مجرمی که به 37 زن و دختر تجاوز کرده و 100 ساعت فیلم از رابطه هاش کشف شده باید چند بار اعدام بشه. آیا صدور حکم یک بار اعدام برای این جانور کم نیست
  • صابر IR ۲۱:۱۹ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۵
    1 2
    اگردراعمال آن زورگیری هست باید مجازات شود امااگر بارضایت میل انها مرتکب شده نوش جان بایدتبرئیه شود
  • بدون نام IR ۲۳:۲۶ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۵
    1 0
    عجب
  • بدون نام IR ۱۴:۴۲ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۷
    9 2
    ببينم اين كلاه برداره از كلاه برداد 3000 ميلياردي ما بدتر بوده كه اجازه دادن عكسش چاپ بشه؟!!!
  • کورش IR ۱۶:۳۶ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۷
    8 0
    اینهمه خود سانسوری برای چه؟ خلافکار خلافکاره چه کوچیک چه بزرگ مگر اینکه دولتی باشه و به یه جاهائی وصل باشه!!!!!!!!!!!! خبر آنلاین لطفا" پیامها رو سانسور نکن این شاید هزارمین پیام من باشه که میدونم ...
  • بدون نام IR ۱۴:۰۲ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۹
    4 0
    متاسفانه بر اثر نقص قوانین و ساده اندیشی قضات و نبود روشهای علمی و مناسب در کشف و جمع اوری ادله و مستندات جرم و ازاد کردن مجرمان بیشتر از پیش شاهد این ماجراها هستیم
  • بدون نام IR ۱۸:۱۴ - ۱۳۹۰/۱۱/۰۲
    0 0
    جوان در قفس و پیر در هوس پیرمرد شصت و هفت ساله این همه انرژی و انگیزه رو از کجا اورده بود جوانیاش چی بوده