گفت و گو با کاپیتان معصومی درباره عملیات نجات بندر عباس

به گزارش سامانه خبری سازمان بنادر، دو سال پیش خبری عجیب در محافل دریانوردی پیچید. شرح ماجرا به نجات کشتی مربوط می شد که با 160 هزار تن فولاد در نزدیکی های بندرعباس تنها چند قدم تا پایان کار خود و بندر فاصله داشته است. کاپیتان داوود معصومی، سر راهنما به شرح اقدامات خود برای نجات کشتی پرداخته است. گفت وگوی او را می خوانید:
داستان چطور شروع شد؟
یک کشتی با طول بیش از 300 متری با 160 هزار تن فولاد نزدیکی بندر عباس شده بود. براساس قواعد من برای راهنمایی و هدایت کشتی تا اسکله ایرانی به محل کشتی رفتم. پیش از آنکه به آنجا برسم، کشتی در جایی توقف کرده بود.
همان جایی که باید باشد؟
خیر، متاسفانه جریان آب کشتی را چند مایل از محل مورد نظر دورتر کرده بود. بنابراین شرایط سختی شده بود. وقتی رسیدم، متوجه شدم که کشتی سرجای اصلی نیست. از همانجا با بی سیم به واحد کنترل اطلاع دادم که چنین اتفاقی رخ داده و بنابراین من نمی توان مسوولیت قبول کنم.
مگر مسوولیت با شما بود؟
یک قاعده وجود دارد که می گوید تحت هر شرایطی ناخدای کشتی مسول است. اما در این موارد بعد از ناخدا، سرراهنما هم مسول است. وقتی کشتی به بندر ایرانی نزدیک می شود، سرراهنمای ایران کشتی را به صورت رسمی از ناخدا تحویل می گیرد. این بار هم همینطور بود.
بعد چه اتفاقی افتاد؟
گفتند حالا که رفتی به کشتی برو و ببین چه خبر است و اگر می توانی کاری انجام بدهید.من هم به کشتی رفتم. این نکته را هم بگویم. در صد متری جایی که کشتی قرار داشت، مرکزی زیر آب دریا واقع شده که مانند آهن روبا کشتی را به سمت خود می کشد. این بخش از نظر زمین شناسی اسم علمی خاصی دارد. خلاصه کشتی هم در چند متری همین مرکز قرار گرفته بود. گفتم با چنین شرایطی دیگر اصلا کاری نمی شود صورت داد.
بالاخره به کشتی رفتید؟
بله. همین که وارد شدیم، دیدم آسانسور هم خراب است. من باید به طبقه دهم کشتی می رفتم. اگر قرار بود از پله ها بالا برویم، زمان زیادی صرف می شد و عملا تا ما برسیم، کشتی از بین می رفت. افسری که همراه من بود به سرعت دنبال حل مشکل می رود. خلاصه 7 دقیقه طول کشید تا به طبقه مورد نظر رسیدم.
اداره کشتی را در اختیار گرفتید؟
بله. کاپیتان کشتی هم بود. به او گفتم که خیلی نزدیک این مرکز شده اید و عملا کار نمی شود صورت داد ولی بالاخره حالا ما یکسری اقداماتی می کنیم. دستور دادم که قدرت موتورها را به حداکثر برسانند. در حالت عادی اگر قدرت موتور چنین کشتی هایی به حداکثر برسد، عملا مانند جت حرکت می کند. همزمان کشتی هم به سمت قطب آهن ربایی کشیده می شد. یک لحظه متوجه شدیم که کشتی به سمت قطب آهن ربایی کج شده است. مدتی بعد خبر دادند که تقریبا کشتی در حالت کج قرار دارد. به سرعت دستور دادم چند درجه به سمت راست منحرف شویم. همزمان جریان آب هم به کمک ما آمد. ولی بازهم شرایط طوری نبود که بتوانیم از این شرایط خارج شویم. به سرعت از مرکز تقاضای یدک کش کردم. یدک کش های ما هم خیلی توان بالایی ندارند. تنها چند یدک کش در اختیار وزارت نفت بود که خوب آنها کیفیت بالاتری داشتند. یدک کش ها به سمت ما آمدند و ما هم همزمان از تمام قدرت برای خروج استفاده کردیم. خلاصه با سختی زیاد توانستیم کشتی را جابه جا کنیم.
اگر جابه جا نمی شد چه اتفاقی می افتاد؟
کشتی به صورت کامل کج می شد و بعد هم غرق می شد. بار کشتی هم فولاد بود. به این ترتیب حدود 16 کانتینر فولاد در آب می ریخت و عملا مسیرهای نزدیک به بندرعباس بسته می شد.
مسیرها را نمی شد باز کرد؟
برای بازکردن چین مسیری حداقل به دو سال زمان نیاز بود.

/3131

کد خبر 176832

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۵:۴۳ - ۱۳۹۰/۰۷/۱۷
    0 0
    این راه نما حتما ابادانیه

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین