اینجا «فقر» هم اشک می‌ریزد / رضا و طاووس سه روز به برادر فوت شده‌شان «لقمه» می‌دادند

خواهر و برادر کم‌توان ذهنی تا چند روز پس از مرگ برادرشان از او در خانه نگهداری و تلاش می‌کردند به جنازه او آب و غذا بدهند تا اینکه پس از چند روز یکی از همسایه که گاهی برای‌شان غذا می‌آورد از راه می‌رسد و متوجه موضوع می‌شود.

رویا بابائی: یک خواهر و برادر کم‌توان ذهنی که ساکن قزوین و تنها بازماندگان خانواده‌ای هستند که همه اعضای آن دارای معلولیت بودند، از سوی نهادهای دولتی و حمایت‌گر مانند بهزیستی شناسایی نشده‌ و با داشتن به ترتیب بیش از ۴۰ و ۶۰ سال سن هیچ حمایتی دریافت نکرده‌اند.

آنها وقتی با جنازه برادر بزرگترشان که در خانه مرده بود مواجه می‌شوند مرگ او را تشخیص نمی‌دهند و تا چند روز با این تصور که او قهر کرده یا خوابیده به جنازه‌ آب و غذا می‌دادند.

پدر و مادرشان را سالها پیش از دست داده‌اند. سال و علت فوتشان را نمی‌دانند اما می‌گویند یکی از برادرها در سال‌های دور از دنیا رفته و برادر دیگرشان که چند روز پیش فوت شده، کارگری می‌کرده و مخارج خانه با او بوده است.

ظاهرا، هم دو برادر فوت شده و هم پدر و مادر خانواده همگی معلولیت ذهنی داشته‌اند. پس از فوت والدین این چهار نفر تنها و بدون سرپرست و بدون برخورداری از حمایت دولت زندگی می‌کردند تا اینکه دو تا از برادرها هم از دنیا می‌روند. این درحالی‌ست که افراد با معلولیت ذهنی، صلاحیت داشتن زندگی تنها و مستقل ندارند و نباید به حال خود رها شوند و طبق قانون یک فرد عاقل و یا سازمان بهزیستی باید قیمومیت آنها را بر عهده‌ بگیرد.

اینجا «فقر» هم اشک می‌ریزد/ رضا و طاووس سه روز به برادر فوت شده‌شان «لقمه» می‌دادند

خانه دود گرفته

خانه محقرشان زنگ ندارد، بعد از ۲۰ دقیقه کوبیدن مدام‌ به در کوچه، بالاخره مردی با ریش بلند و موهای ژولیده در را باز کرد. در همه جای حیاط چوب و هیزم روی هم تلنبار شده. زیر دیوارها و حتی بین توده‌های هیزم بشکه، لوله، جعبه، کیسه و هر چیزی که دورانداختی است به چشم می‌خورد. از میان‌ هیزم‌ها و وسایل داخل حیاط به زحمت راهی برای عبور پیداست.

وارد هال که می‌شوی سقف و دیوارهای دود گرفته‌ در چشمت فرو می‌رود، موکتی که به زحمت نشان می‌دهد روزگاری نارنجی رنگ بوده وسط هال پهن است، موزاییک‌های چرک و کثیف دورتادور هال از بغل موکت بیرون مانده‌اند. موکت هیچ ضخامتی ندارد. از بس که سالهاست برداشته و شسته نشده در خورد زمین فرو رفته و انگار بخشی از کف خانه است.

سقف خانه از چند جا نم داده، در انتهای هال کنار ورودی سرویس بهداشتی باز دو بشکه قرار دارد. با چند قابلمه و وسایل دورریز دیگر. می‌گویند: آن برادرمان که چند روز پیش مرد کارگر ساختمان بود. این بشکه‌ها وسایل کار اوست.

کمی آن‌طرف‌تر یک میز تلویزیون چوبی قدیمی که سرتا پایش را خاک گرفته به اضافه دو تلویزیون و یک یخچال قدیمی که مشخص است حتی روشن نمی‌شوند، قرار دارد. یکی از اتاق‌ها حتی همان موکت را هم ندارد. کف اتاق لخت است. چند وسیله دور ریز اتاق را شبیه انباری کرده است.

ساعت ۵ غروب است. در یکی از اتاق‌های خواب با اینکه لامپ سوخته و اتاق تاریک است چند دست رخت‌خواب‌ پهن شده دیده می‌شود. می‌گویند: از وقتی مادرمان مُرد رخت‌خواب‌ها را جمع نکرده‌ایم.

اینجا «فقر» هم اشک می‌ریزد/ رضا و طاووس سه روز به برادر فوت شده‌شان «لقمه» می‌دادند

به بهزیستی می‌گویم اقلاً لامپ‌هایمان را ببندد

طاووس در حالیکه به دیوار رنگ و رو رفته هال تکیه داده و مدام سرش را می‌خاراند، ‌می‌گوید: «من ۱۰ سال دارم، شاید هم ۱۵ سال. وقتی ۵ ساله بودم مامان مرا در حمام شست، بعد از او دیگر حمام نرفتم. تنهایی می‌ترسم.»

بخاری هیزمی وسط هال قرار دارد. رضا می‌گوید: «الان گرم‌مان است. هر وقت برف ببارد روشنش می‌کنیم. لامپ‌های خانه هم سوخته، لامپ داریم‌ها اما من بلد نیستم عوض کنم یعنی قدم هم نمی‌رسد.همسایه‌ها می‌گویند برو بهزیستی اما من نمی‌دانم بهزیستی کیست و کجاست. او هم تا حالا به خانه ما نیامده. اگر بیاید می‌گویم اقلاً لامپ‌هایمان را ببندد.»

فکر کردیم قهر کرده اما مرده بود

طاووس درباره مرگ برادرش می‌گوید: «سه روز بود وسط‌ هال افتاده بود. با چشم باز. فقط سقف را نگاه می کرد. رویش پتو کشیدم تا سردش نشود. صبح‌ها هم توی دهانش دو تا لقمه‌ کوچک‌ می‌گذاشتم، نمی‌خورد. کمی چای‌ در گلویش می‌ریختم آن را هم قورت نمی‌داد و چای از دهانش برمی‌گشت‌. خیلی دل‌نازک بود. فکر ‌کردم قهر کرده. یک‌ شب نصفه‌های شب رفتم بالای سرش، آرام پرسیدم چرا بلند نمی‌شوی؟جواب نداد. همان‌طور با چشم‌ باز خوابیده بود. یک‌ لحظه احساس کردم نگاهم می‌کند، یکبار هم انگار لبخند زد اما دوباره به سقف خیره شد. من هم خوابیدم.

فردا صبح زود با صدای انگشتر خانم همسایه که تندتند روی شیشه در هال می‌کوبید بیدار شدم. خیلی در زده بود، ما نشنیده بودیم. نگران شده بود. پسرش را از بالای در فرستاده بود داخل، در را باز کرده بودند و آمده بودند توی حیاط. گفتم داداش چند روز است وسط هال خوابیده، تکان نمی‌خورد، غذا هم که توی دهانش می‌ریزم پس می‌ریزد. شوهرش را صدا کرد، آمدند بالای سر داداش. کمی نگاهش کردند بعد پتو را روی سرش کشیدند.

بعد آمبولانس آمد. یک دکتر و چند نفر دیگر هم آمدند. پلیس هم بود، داداش را بردند، گفتم نبرید، او خوابیده، گفتند رفته پیش خدا.»

اینجا «فقر» هم اشک می‌ریزد/ رضا و طاووس سه روز به برادر فوت شده‌شان «لقمه» می‌دادند

گاز خانه سالهاست قطع است

یکی از همسایه‌های قدیمی می‌گوید: «خانه‌ای که در اختیار این خانواده‌ است بیش از ۴۰ سال پیش توسط یک فرد خیر از طریق کمیته‌امداد به آنها داده‌اند اما تاکنون ندیده‌ام کسی از بهزیستی سراغشان بیاید. زنگ در خانه مدت‌هاست خراب است، هر وقت همسایه‌ها بخواهند به این خانواده غذایی چیزی بدهند باید در را بکوبند که گاهی فایده ندارد و بعضی از همسایه‌ها از در خانه بالا می‌روند.

تا چند ماه پیش برق خانه چند سالی بخاطر بدهی قطع بود. با همسایه‌ها یک پولی جمع و برق را وصل کردیم ولی باز خانه تاریک بود. الان هم تاریک است. همه لامپ‌ها سوخته بود. ما چند تا لامپ خریدیم و برایشان بستیم ولی جز لامپ هال بقیه روشن نشدند. گویا سیم‌کشی خانه مشکل دارد.

گاز خانه سالهاست قطع شده، برای گرم شدن و همان غذای مختصری که گاهی درست می‌کنند هیزم استفاده می‌کنند. این بچه‌ها کسی را ندارند.»

اینجا «فقر» هم اشک می‌ریزد/ رضا و طاووس سه روز به برادر فوت شده‌شان «لقمه» می‌دادند

بهزیستی، از جغرافیای فعالیت خود آگاه نیست

یکی از کارشناسان سازمان بهزیستی که نخواست نامش ذکر شود، به خبرآنلاین می‌گوید: معلولان حتی اگر تحت پوشش کمیته‌امداد هم باشند باز وظیفه شناسایی و اطلاع از وضعیت آنها با سازمان بهزیستی است.

بی‌خبری چندین ساله بهزیستی از وضعیت این خانواده، اهمال، غفلت و کوتاهی اداره کل بهزیستی استان قزوین محسوب می‌شود و نشان می‌دهد این اداره کل به جغرافیای فعالیت خود احاطه و اشراف ندارد.

استاندار باید در این مسأله با جدیت ورود کند، هضم چنین خطایی فقط با عزل مدیرکل بهزیستی ممکن است چرا که بهزیستی قرار است با رسیدگی به جامعه هدف خود خیال نهادهای فرادست را از این قشر راحت کند درحالیکه هنوز خانواده‌هایی هستند که پس از ۴۰ سال حتی شناسایی هم نشده‌اند و این یعنی این دستگاه درست کار نمی‌کند. و خیال هیچکس نباید راحت باشد.

بیشتر بخوانید:

بی‌توجهی مجلسی‌ها به تجمع معلولان/ «ما ۱۰۰ الی ۱۵۰ نفر بودیم اما به اندازه نصف ما مامور بود»

اعتراض معلولان به حذف حمایت از معلولان در قانون توسعه هفتم/ حذف سالانه ۲۰ درصد از مددجویان اتفاق می‌افتد؟

کد خبر 1779635

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 52
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • . IR ۰۸:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    کار از کار گذشت
    • IR ۰۹:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      113 2
      اگر کسای دیگه بودند بهشون کلی کمک شده بود
    • IR ۱۰:۲۹ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      171 7
      از سید محرومین سوال کنید وعده های انتخاباتی اش چی شد.
    • IR ۱۰:۴۰ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      141 2
      اگر با هزار بدبختی برای خودشان کسب و کاری و درآمدی ایجاد می کردند دولت و شهرداری و .....بلافاصله آنها را شناسایی می کردند تا از آنها مالیات و عوارض و جریمه و ..... دریافت کند
    • IR ۱۱:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      149 4
      عیب نداره، مهم اینه قطار پیشرفت رو به جلو هست و ما قدرت اول منطقه هستیم.
    • شهرام IR ۱۱:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      8 14
      حالتون خوبه؟
    • IR ۱۳:۳۷ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      19 95
      الان سر و کله ی پرویز پرستویی با چنتا گونی آرد پیدا میشه
    • امیر NL ۱۳:۵۱ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      118 3
      تو این مملکت مسئول با غیرت به اندازه انگشت های یک دست نیست...وسط هزاران مسئول وزیر و نماینده...مملکت رو آب برده هنوز واسه حجاب و کوفت و زهر مار میزنید تو سر هم...نون نیست مردم بخورن..یک چهارم جامعه از اعتیاد رنج میبره و......
  • وحید زنجان اوغلی IR ۰۸:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    276 5
    از شدت غم و گریه دارم میمیرم،اینجا فقر هم اشک میریزد
  • IR ۰۸:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    59 3
    عجب...
  • یاهووووووو IR ۰۸:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    228 6
    به مقدسات قسم تاریکترین سلولهای وجودم به لرزه درآمد...
    • IR ۱۰:۱۷ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      164 4
      دوست عزیز به خدا باور کن گریه کردم دارم دیوانه میشم واقعا تو این مملکت همچین اتفاقاتی میفته اوف بر مسولین ما...
  • بچه سید IR ۰۸:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    182 7
    خدا از سر تقصیر و کوتاهی و بی توجهی امثال من بگذرد.کاری به حاکمیت ندارم .چگونه نام خود را انسان میگذاریم
  • محسن IR ۰۸:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    تقصیر دشمن است
  • IR ۰۸:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    90 3
    غم فقط همین
  • شایان IR ۰۸:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    206 5
    متاسفم فقط همین و میتونم بگم واقعا از کشور ثروتمند ایران که سرشار از نفت و معادن و غیره است سهم اینها چقدره؟؟؟ بهزیستی با کلی کارمند حقوق بگیر و دفتر و دستک کارش چیه؟؟ پشت میز بشینن حقوق بگیرن همین!!؟
    • نصرالله IR ۱۱:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      24 4
      مثل اینکه ما رو نشناختی! اولویت همیشه با ما بوده و هست و خواهد بود........
  • IR ۰۸:۳۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    سلام یا صاحب الزمان ادرکنی
  • . IR ۰۸:۴۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    174 1
    آقای دکتر قادری کلاه تان کمی بگذارید بالاتر . از ریاست سازمان فقط ملاقات با نمایندگان مجلس و مدیران را بلد هستید
  • IR ۰۸:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    43 3
    ای بابا
  • مهدی IR ۰۸:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    97 2
    خدایا ما را ببخش
    • ایراندوست IR ۱۱:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      60 2
      خدای مهربان اگر ما را ببخشه، بدون شک مسئولین پر ادعای با شعار تکراری خدمتگذار را هرگز نمی بخشه.
  • IR ۰۹:۲۲ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    63 3
    هنوز مونده...
  • IR ۰۹:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    65 0
    لطفا از مسئولان پیگیری کنین این بنده خداها نجات پیدا کنن
  • جواد IR ۰۹:۲۷ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    76 1
    ای وای مغزم سوت کشید عجب بغضی گرفت منو
  • IR ۰۹:۳۱ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    109 4
    حالا پولی که حق این مردم هست با رانت اختلاس حقوق نجومی خرج کردن در اینور انور ....
  • IR ۰۹:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    120 4
    ما هم یکی از همسایگان. چرا به بهزیستی اطلاع ندادیم؟ همه مقصریم. ادای آدمای کاملو در نیاریم.
  • IR ۰۹:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    56 2
    روزهای سختی میگذرد
  • مریم IR ۰۹:۳۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    76 7
    اگه از غصه بمیریم حقه خدا میداند چه تعداد خانواده محروم در کشور وجود دارند که حتی شناسایی نشدند افسوس ، وظیفه مسئولین امر یک طرف و ما مردم هم یک طرف دیگه
    • IR ۱۲:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      52 2
      باید مسولین این وضعیت از غصه بمیرند .
    • IR ۱۲:۴۱ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      37 0
      باید مسولین این وضعیت از غصه بمیرند .
  • IR ۰۹:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    49 0
    یکی به اینها کمک کنه
    • نادر IR ۱۱:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
      28 1
      آقاتوروخدایکی ازوضعیت الان اینهابگه ...درضمن چطورمیشه به ایناکمک کرد؟
  • IR ۰۹:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    60 2
    مسائل دیگه مهمتره
  • IR ۰۹:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    45 2
    مسئولین رسیدگی کنند
  • IR ۱۰:۲۱ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    29 1
    کم مونده گریه کنم
  • حمیدرضا CA ۱۰:۲۳ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    87 6
    چیزی مهمی نیست بالاخره ما قدرت اول موشکی منطقه هستیم. پیش میاد. اینا دسیسه های دشمن است.
  • علیرضا IR ۱۰:۴۵ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    57 1
    در اینکه بهزیستی کم کاری کرده شکی نیست ولی واقعا همسایه ها هم بی تفاوت بودن. یعنی رفتن به بهزیستی و آوردن یک مددکار و مشاهده شرایط این عزیزان کار سختی بوده که انجام ندادند.
  • پرسپولیسی IR ۱۰:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    52 1
    ای وای، هی روزگار....واقعا متاسفم برای این همه بی مدیریتی و... این همه معادن و ثروت ملی ولی افسوس.ایکاش همسایگان این بنده خداها زودترازین این موضوع رو به رسانه ها حداقل اعلام میکردن .اهالی مسجد اون محله هیچ کاری نکردن؟!؟!؟!...ایکاش....
  • IR ۱۰:۵۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    49 0
    توی این مملکت هر کی پول و زور داره، داره زندگی میکنه. همین دیروز طرف150 هکتار زمین وکلی چیزهای دیگر از موقوعات یزد گرفته اجاره ماهی یک میلیون اون وقت ما دم از اسلام ومسلمانی میزنیم.
  • IR ۱۱:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    6 55
    به نطر من با عقل جور در نمیاد همساسه ها که معلول نبودن عقل شون میرسید یه گزارش به بهزیستی میدادن یا تحویل یه نهادی می دادن چطور بهشون غذا میدادن ولی....من خیلی ها رو میشناسم که بد سر پرست هستن ولی تحت پوشش بهزیستی یا تو بهزیستی زندگی میکنن مگه میشه بی خیال یه همسایه با این شرایط داشت و فقط عذابشو تیتر رسانه کرد واقعا جای تاسف برای پخش کننده این خبر داره فقط میخوان مسولین رو زیر سوال ببرن و........
  • هادی آقا IR ۱۱:۰۸ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    49 1
    قرار بود با درآمد اداره اوقاف کل فقر رو از کشور ریشه کن کنن . الان کل کشور و منابع و درآمدش دستشونه ، در عوض کل کشور رو فقیر کردن
  • IR ۱۱:۱۱ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    52 0
    بهزیستی خسته نباشید بینیاد مستضعفان خسته نباشید کمیته امداد امام خمینی خسته نباشید دولت خسته نباشید درکنار وزارتخانه های زیبایتان یک تنور تعبیه کنید تا اگر مرید حضرت علی هستید و فهمیدید غافل بودید سردر آتش تنور کنید!!!!!!
  • علیرضا IR ۱۱:۱۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    25 1
    خدا از سر تقصیرات و قصورات همه ما گذشت کند الهی آمین
  • مرده متحرک CH ۱۱:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    50 1
    صد بار موردم و زنده شدم ،از زنده بودنم خجالت کشیدم ،خیلی از خدا گله کردم ،درکشور من دولت به انسانیت آدما توجهی ندارد حمایت که نمی کند و آب و غذا هم نمی دهد ولی برق و گاز آن بیچاره ها را هم قطع می کند ،،خلاصه از بغض گلویم درد شدید گرفت و بزور گریه کردم ،،این گزارش و سرنوشت آن عزیزان را دنبال کنید
  • امید IR ۱۱:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    20 5
    تعجب اوره که اینهمه مدت یکی ازهمسایگان یابستگانشان به بهزیستی مراجعه نکردن تاانهارابه بهزیستی ببرند یابه شهرداری برای سرپرستی ساحتی خیریه های شهر آنها ببرند؟؟ کمی مشکوک میزنه!!
  • بهلول IR ۱۲:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    39 1
    مقام انسانیت !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
  • IR ۱۲:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    35 3
    چقدر غم انگیز، همسایه هاشون که میتونستن خبر بدن،،، خاک بر سر من که اسمم مسلمان است
  • حامد اورجینال IR ۱۲:۴۳ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    53 0
    دوستان عزیز، باور کنین من هم مثه همه ناراحت هستم. مگه مردم دست چند نفر رو میتونن بگیرن؟ میدونین چند هزار نفر مثه اینا وجود دارن؟ بخدا مردم هر چقدر هم همت کنن نمیشه... دولت و مسوول نه چندان محترم باید یه فکری بکنه. هر روز گرونی، هر روز تورم، هر روز فشار... هر روز هم میگن مردم بیان کمک کنن. مردم مالیات بدن، مردم بیمارستان و مدرسه بسازن، مردم دست هم رو بگیرن... پس شما چیکار میکنین؟ شما هم با دنیا دشمنی کنین و مردم رو بیشتر تحت فشار بذارین. مالیات رو هم بیشتر کنین. عوارضا رو هم بیشتر کنین...
  • محمدرضا IR ۱۲:۵۸ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    43 3
    خواستم یادآوری کنم اینا مستضعف نیستن و مستضعف مسئولین مظلوم و مورد هجمه ما هستن که تو قرآن بهش اشاره شده.
  • IR ۱۳:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۳/۳۰
    51 2
    پاسخ رئیس دولت: «آن‌ها که رسیدگی نکردند باید جواب دهند که آن سال‌ها چرا رسیدگی نکردند؟»
  • IR ۲۰:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۴/۰۳
    1 8
    تا جایی که ما شنیدیم خیلی از مواردش کذبه کاش که حداقل واقعی منتشر کنن