این ویژگی شهید بهشتی باعث شده تا باب تقطیع و تحریف صحبتهای ایشان نیز باز بماند. نمود عینی این مواجهه مصادرهای را میتوان در رفتار گروههایی دانست که از شهید بهشتی صرفا به سخنرانیهای یک دقیقهای اکتفا کرده و باب استفاده از ظرفیت عمیق ایشان را میبندند. گروهی با هدف اینکه وضعیت نامطلوب اقتصادی کشور را استدلالی برای عدم مشروعیت نظام اسلامی جلوه دهند صرفا این جمله را از شهید بهشتی بازنشر میدهند: «هنوز در جامعه ما سیرها و خیلیسیرها با گرسنهها و خیلیگرسنهها باهم در جامعه دیده میشوند. تا وقتی چنین است جامعه ما اسلامی نیست.»
حال آنکه در همان زمان شهید بهشتی بهعنوان رئیس قوه قضائیه همان جمهوری اسلامی فعالیت میکرده که نسبت به وضعیت اقتصادیاش رضایت ندارد. شهید بهشتی در همین سخنرانی همچنین از لزوم آغاز کردن حرکتی سخن به میان میآورد که منجر به پایان دادن فاصله سطح زندگی در جامعه شود.
گروه دیگری از طیف مقابل بدون اینکه اظهارات صریح و عدالتطلبانه شهید بهشتی را مورد توجه قرار دهند صرفا نگاه ایدئولوژیک ایشان ازجمله در مورد مساله حجاب را بازنشر میدهند. نگاهی که شهید بهشتی آن را در اظهار مخالفت با گروهی که آزادی را کنار گذاشتن پوشش تعریف میکنند، اینگونه ابراز میدارد: «زنها و مردها با شیوهها و لباسهای نامطلوب و ناموزون بیایند در جامعه راه بروند. یک زن متدین است خودش نرود، خودش نکند. یک جوان متدین است، خودش چشمش را زیر بیندازد. اگر خانمها با هفتقلم آرایش و طنازی از اینسو به آنسوی خیابان راه میروند، او آزاد است، این هم آزاد است. او آزاد است اونجوری راه برود، این هم آزاد است نگاه نکند. نه آقاجان، ما اینجور آزادی را نفی میکنیم... چرا؟ برای اینکه در یک محیط اجتماعی که دائما زیر فشار اشعه مرئی و نامرئی جاذبههای جنسی قرار دارد، انسان واقعا آنجا آزاد نیست.»
اینکه گروهی بدون توجه به شخصیت چندبعدی شهید بهشتی صرفا با هدف تحقق ایده خود چنین اظهاراتی را مورد توجه قرار داده و بیلبوردهای تبلیغاتی شهر را مملو از آن کند، باعث میشود تا شهید بهشتی از یک شخصیت پیچیده و مملو از تجربه در زمینه حکمرانی در اذهان عمومی به یک شخصیت تکبعدی تقلیل یابد. تقلیل یافتن جایگاه شهید بهشتی از جایگاه یک شخصیت توانمند نظری و عملی در اذهان عمومی به یک شخصیت تکبعدی باعث میشود تا این شخصیت وجهه تاریخی خود را از دست داده و نظرات مصلحانهاش کمتر مرجعیت پیدا کند. لذا چنین مواجههای اولا جفا در حق شخصیتی است که واجد یک منظومه فکری منسجم است و نظراتش میتواند در زمینههای مختلف کاربرد داشته باشد و ثانیا وجهه تاریخی این شخصیت را نیز خدشهدار کرده و با کاستن از اثر صحبتهای وی، هدف مصادرهکنندگان را نیز محقق نمیکند. شهید بهشتی به لحاظ فکری یک ذخیره قابل اتکا برای انقلاب محسوب میشود که اولین شرط برای بهره بردن از این ظرفیت، شناساندن این ظرفیت به جامعه و مرجعیت اجتماعی بخشیدن به شخصیت ایشان بهعنوان یک شخصیت پیچیده و توانمند است. این مرجعیت نیز جز با پرداختن غیرگزینشی به وجوه مختلف شخصیتی و نظری ایشان محقق نخواهد شد. با چنین هدفی در ادامه مروری بر برخی از مهمترین اظهارات شهید بهشتی درمورد مسائل مختلف داشتهایم.
نظر شما