گپ خودمانی طرفداران با اشکان دژاگه/من آقای دینامیتم!/در پلی‌استیشن رئال‌مادرید را انتخاب می‌کنم

اشکان دژاگه در وولفسبورگ به شهرت رسید. وقتی در هرتا بود، زیاد بازی نمی‌کرد. تک و توک به زمین می‌رفت ولی در وولفسبورگ با سختگیری‌‌های فیلیکس ماگات شد اشکان دژاگه. بازیکن معروفی که کمتر کسی است او را نشناسد، حتی اگر فوتبالش ملاک نباشد، اتفاقاتی که در زندگی‌‌اش افتاد، به‌ویژه امتناع از سفر به اسرائیل، اشکان را مشهور کرد. این جدیدترین گفت ‌و گوی اوست با طرفدارانش در یک سایت اجتماعی. دژاگه که می‌گوید دوست دارد همیشه با آنها ارتباط داشته باشد، خیلی راحت و پوست کنده سؤالات حاشیه‌ای آنها را جواب می‌دهد.

برای همه ما شگفت‌انگیز بود که او دوباره به تیم بازگشت. فکر می‌‌کنم این اغراق نباشد که بگویم همه بازیکنان از بازگشت دوباره ماگات به تیم خوشحال بودند. به خوبی پیدا بود پشت این بازگشت موفقیت پنهان است. هیچ‌کس از آموزش‌های سخت او نمی‌ترسد. همه ما به این آموزش‌ها عادت کرده‌ایم، ولی کتمان نمی‌کنم که وقتی داشت به تیم بازمی‌گشت همه از سختی‌های کار با فیلیکس ماگات می‌گفتیم.

من یک بار زیر‌نظر او کار کردم که در آن دوره ما قهرمان مسابقات بوندس‌لیگا شدیم. امیدواریم این اتفاق دوباره تکرار شود. من در حال حاضر تنها سعی می‌کنم از او کار یاد بگیرم. انگار پشت یک ماشین نشسته‌ام، باید روی پدال سرعتم بیشتر فشار دهم تا با سرعت بیشتری جلو بروم!

شما درست می‌گویید. در حال حاضر باشگاه وولفسبورگ روی بازیکنان جوان و آماتور زیاد کار می‌کند. من خودم جزو بازیکنانی بودم که ابتدا در آماتورها بازی می‌کردم و بعد تبدیل به یک فوتبالیست حرفه‌ای شدم. استعدادهای بسیار زیادی در آلمان وجود دارد. با این استعدادها برای فوتبال این کشور آینده بسیار بزرگی متصور می‌شوم. درباره بازیکنانی هم که نام بردید می‌توانم بگویم راه زیادی در پیش دارند.

وقتی من به اینجا (وولفسبورگ) آمدم می‌خواستم شماره 16 را به تن کنم چون سال‌ها با این شماره بازی می‌کردم ولی وقتی رسیدم دیر شده بود و شماره 16 در اختیار بازیکن دیگری قرار داشت، حالا می‌توانم بگویم این شماره مورد علاقه من است و دوست دارم آن را به تن کنم.

بازیکن مورد‌علاقه من همیشه تیری آنری بازیکن آرسنال بوده است. من با بردار بزرگتر خود همیشه به فوتبال می‌رفتم و مسابقات فوتبال را تماشا می‌کردم. در آن دوره سن بسیار کمی داشتم اما کم‌کم به سمت فوتبال کشیده شدم و بعدها توانستیم به هرتا‌برلین بروم.

من تمایل زیادی دارم تا با آنها به‌صورت مستقیم در تماس باشم. دوست دارم نوع ارتباط ما طوری باشد که هر دو طرف لذت ببریم. طرفداران در فوتبال بسیار مهم هستند و من همیشه برای آنها احترام خاصی قائلم. در حال حاضر از طریق سایت‌‌های اجتماعی یا در تمرینات با آنها در ارتباط هستم.

فابین جانسون. او 23 ساله است و با هم ارتباط خیلی نزدیکی داریم. فقط دوست داشتم او هم در خط حمله بازی می‌کرد ولی افسوس که مدافع است! (خنده)

بله، همان‌طور که گفتم من با فابین جانسون ارتباط خیلی نزدیکی دارم. به همان اندازه نیز با آلکی مادلونگ نزدیک هستم. آنها خیلی خوب من را درک می‌کنند و اغلب زمان‌ها با هم هستیم. بیرون از فوتبال ارتباط زیادی داریم و آنها جزو دوستان خیلی خوبم هستند.

یک‌دفعه اتفاق افتاد. (خنده) گاهی اوقات یک تصمیم می‌گیری اما دامنه‌دار می‌شود. تصمیم من برای خالکوبی نیز همان‌طور بود. ابتدا نامم را فارسی روی دستم خالکوبی کردم اما بعد تصمیم گرفتم برلین و تهران را نیز به زبان آلمانی خالکوبی کنم. این داستان ادامه پیدا کرد و شاید هم ادامه داشته باشد! (خنده)

من پلی‌استیشن 3 بازی می‌کنم ولی بدم نمی‌‌آید ایکس باکس را هم امتحان کنم. خیلی دوست دارم با تیم وولفسبورگ بازی کنم ولی متأسفانه تیم خوبی برای ما درست نکرده‌اند به همین خاطر با رئال‌مادرید بازی می‌کنم! (خنده)

در هر صورت من یک مرد هستم و باید مرد خانواده باشم! تا آنجا که بتوانم با آشنایان و اقوام دیدار می‌کنم. اغلب دوستان خانوادگی ما در برلین هستند و معمولاً همدیگر را می‌بینیم. این برای من فوق‌العاده مهم است که بتوانیم با هم ارتباط نزدیک داشته باشیم. تعداد زیادی از اقوام ما نیز در ایران حضور دارند و چند سالی است که خود من با آنها دیداری نداشته‌ام ولی خانواده‌ام گاهی به ایران می‌روند.

بله، من یک سگ دارم که از‌ نژاد بولداگ است. نام او را تیکا گذاشته‌ام. (خنده)

این نام را طرفداران در ابتدای حضور در وولفسبورگ برای من انتخاب کردند. فکر می‌کنم طرفداران بیشتر به‌خاطر عکس‌‌های من این نام را رویم گذاشتند، ولی اگر به یاد داشته باشید در همان فصل برای مارسلو، دنیل بایر و ریکاردو کوستا هم اسم‌‌هایی انتخاب شد. هر کدام اسم مستعاری داریم و خیلی خوشحالم که طرفداران به من می‌گویند آقای دینامیت!

اولین و مهمترین چیز این است که بتوانم به تیم کمک کنم. وقتی به این هدف برسم، خوشحالم می‌شوم. البته همه بازیکنان دوست دارند بازی کنند، من نیز ولی هیچ‌گاه بابت نیمکت‌نشینی به مربیان خودم خرده نگرفته‌ام، البته خانواده من برای تمام بازی‌های خانگی به استادیوم می‌آیند و می‌گویند دوست دارند من همیشه در ترکیب باشم. (خنده)

مربی تصمیم می‌گیرد که من چه زمانی بازی کنم یا نه ولی هر زمانی که به زمین بروم دوست دارم با تمام قدرت در خدمت تیم باشم. اصلاً برایم مهم نیست دقیقه یک در زمین باشم یا 90. باید مثل یک دینامیت عمل کنم. (خنده)

فقط با خواب! من عاشق خواب هستم و هر وقت بتوانم می‌خوابم چون می‌تواند به طولانی‌تر شدن عمر بازیگری‌ام کمک کند. نوع خوابیدن ما هم در اردوها مهم است. مربی بدنساز تیم توصیه کرده هنگام خواب کمی پاهای خود را بالاتر بگذاریم و عضلات را رها کنیم!

ما دوست داریم یک بازی هجومی و رو به جلو ارائه دهیم. تنها در این حالت فوتبال برای طرفداران ما جذاب می‌شود، مخصوصاً در بازی‌های خانگی باید برنده باشیم. در کنار این مهمترین هدف ما رسیدن به یک مسابقه بین‌المللی است؛ لیگ قهرمانان یا یورو‌لیگ.

دوست دارم امسال بیشتر برای تیم بازی کنم و بیشتر برای تیم گل بزنم. این مستلزم آن است که بتوانم نمره قبولی را از فیلیکس ماگات بگیرم. امسال شرایط برای تیم ما خوب پیش رفته و همگی دوست داریم موفق باشیم.

 

43 43