پس از تشکیل نظام جدید، اتفاقات دیگری مانند برنامه انجام کودتای نقاب (معروف به نوژه) توسط برخی از عناصر ارتش، موجب بدبینی بیشتر نسبت به بعضی از افراد ارتش گردید که لزوم تصفیه وفاداران به رژیم شاهنشاهی در ارتش را افزایش داد.
2 ـ توسعة توان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
به محض آغاز جنگ، سپاه تلاش کرد تا با حضور در میدان دفاع از تمامیت ارضی کشور از یک نیروی شهری به یک مجموعة کامل نظامی با فرهنگ اسلامی تبدیل شود. سپاه در سال دوم جنگ سازماندهی تیپهای رزمی را آغاز کرد و توانست در چهار عملیات مهم انجام شده در سال دوم جنگ استعداد خود را با کمک نیروهای داوطلب بسیجی به بیش از توان رزمی ارتش بجز در حوزة سلاحهای سنگین برساند.در اثنای جنگ و به منظور افزایش و توسعة مجدد قدرت نظامی ایران، امام خمینی(ره) دست به ابتکار جدیدی زده و تدبیر تشکیل نیروهای سه گانه زمینی، دریایی و هوایی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در تاریخ 26 شهریور ماه سال 1364 اعلام کردند. در آن زمان بعضی از مسئولین کشور از جمله رئیسجمهور با داشتن نیروی هوایی و نیروی دریایی مستقل از ارتش از سوی سپاه موافق نبودند20. امام خمینی(ره) با استناد به قانون اساسی طی حکمی به فرمانده کل سپاه، دستور تشکیل نیروهای زمینی، دریایی و هوایی را در سپاه صادر فرمودند و تأکید نمودند که این نیروها باید «قوی» و «سریع» تشکیل شوند. این امر موجب شد تا توان رزمی سپاه در سالهای پایان جنگ نسبت به ارتش افزایش یابد گرچه ارتش از نظر سلاحهای سنگین همچنان برتری داشت.
3 ـ تشویق حضور داوطلبانة مردم در جنگ
امام خمینی(ره) دفاع از کشور را واجب میدانستند و حضور در جبهههای جنگ را برای همة کسانی که قدرت جنگیدن داشتند واجب کفایی اعلام کردند. ایشان در سخنرانی 8 مهر ماه سال 1359 میفرمایند: «دفاع یک امر واجبی است بر همه کس. بر هر کس که هر مقدار قدرت دارد، باید دفاع بکند از اسلام... چه پیروز بشویم و چه نشویم، دفاع باید بکنیم.» ایشان همچنین در پیام 12 مهرماه سال 1359 میفرمایند: «... بر تمام مسلمین، چه زن و چه مرد، دفاع از اسلام و قرآن کریم واجب است.»
حضرت امام پنج روز پس از آغاز جنگ، طی نامهای در 5/7/1359 به علما و نمایندگان مجلس، از آنان خواستند که در هر نقطه که هستند، مردم را برای جنگ و درگیری با آمریکا و اذناب خونخوارش چون عراق آماده کنند که جنگ، جنگ است و عزت و شرف میهن و دین ما در گرو همین مبارزات است و میهن از جان عزیزتر ما، امروز منتظر است تا یکایک فرزندان خود را برای نبرد با باطل مهیا سازد. ما برای میهن عزیزمان تا شهادت یکایک سلحشوران ایرانی مبارزه میکنیم و پیروزی ما حتمی است. امروز، روزی است که تمام مردم باید از شهرهای خود دفاع کنند و به شهرهای جنگ زده کمک کنند. امروز روزی است که بر تمام ملت واجب است با سربازان و پاسداران اسلام و ایران، همکاری لازم و نزدیک داشته باشند.
امروز روزی است که عشایر عزیز و غیور ما از مرزهای کشورشان باید دفاع نمایند... امروز، روزی است که روحانیون ما در شهرها باید روح شهامت و شجاعت و شهادت را در کالبد مردم بدمند.21 امام همچنین در 8 مهر 1359 طی سخنانی فرمودند: ملت ما باید مجهز باشند. جوانهای ما باید تدریب کنند،.... برای اینکه ممکن است در آتیه جنگهای طولانی تری داشته باشیم و برای اسلام باید جنگ کنیم.... باید همه افرادی که قدرتمند هستند.... پافشاری کنند، نگذارند از شهر خودشان بیرون بروند. این ضعف است. اسلام گفته است شما باید پایداری بکنید.... دفاع یک امر واجبی است بر همه کس. بر هر کس که هر مقدار قدرت دارد باید دفاع بکند از اسلام. الآن اینها هجوم کردند بر اسلام و ما باید دفاع بکنیم.... ما مکلفیم که جلوی آنها را بگیریم. چه پیروز بشویم و چه نشویم، دفاع باید بکنیم.22 بر همین اساس ایشان حضور در جبهههای جنگ را برای همه کسانی که قدرت جنگیدن و دفاع در برابر دشمن را داشتند، واجب کفایی میدانستند. تشخیص این امر را نیز بر عهده فرماندهان جبهههای جنگ قرار داده بودند.
این دیدگاه موجب شد تا سهم عظیمی از دفاع بر عهدة مردم قرار گیرد. با اعزام داوطلبان به جبههها، نیروهای بسیجی توان اصلی قدرت تهاجمی ایران را در همة عملیاتها تشکیل میدادند. ارسال کمکهای مردمی به جبههها علاوه بر تأمین بخشی از نیازمندیهای جبههها موجب افزایش روحیة رزمندگان میشد و بر قدرت مقاومت و سلحشوری آنها میافزود.
فرماندهی جنگ
چگونگی فرماندهی و ادارة جبههها به مقاطع مختلفی قابل تقسیم به شرح ذیل است:
1 ـ رئیسجمهور به عنوان فرمانده کل قوا
در 9 ماهة اول جنگ، فرماندهی کل قوا بر عهده رئیسجمهور وقت آقای ابوالحسن بنی صدر بود. ایشان تکیه زیادی بر بازسازی قدرت ارتش و بکارگیری یگانهای ارتش در دفاع و در عملیاتهای تهاجمی نظامی داشت. بر همین اساس، تلاشهایی برای بازپسگیری اراضی اشغالی با تکیه بر توانمندیهای یگانهای ارتش صورت گرفت. در آن ایام خوش بینی زیادی در مورد توان رزمی ارتش وناچیز شمردن قدرت نظامی عراق وجود داشت. در این راستا، چهار عملیات مهم آفندی با اسامی «پل نادری»، «جادة ماهشهر»، «نصر» و «توکل» از هفته دوم مهر ماه تا نیمه دی ماه سال 1359 از سوی ارتش جمهوری اسلامی طرحریزی و به مورد اجرا گذاشته شد.
چهار عملیات انجام شده در ماههای اول جنگ توفیق چندانی در آزادسازی مناطق اشغالی کشور نداشت.این ناکامی، موجب از دست رفتن تعدادی از جنگافزارهای ارتش وکاهش روحیة نیروهای خودی و اتخاذ راهبرد دفاعی از سوی ارتش شد. ارتش عراق هم تصور کرد که نیروهای مسلح ایران توانایی تهاجم گسترده به مواضع وی را ندارند و قوای متجاوز میتوانند در خاک ایران باقی بمانند23.
در طرحریزی مانور 4 عملیات انجام شده در 4 ماهه اول جنگ، اصول کلاسیک جنگ و روش علمی طرحریزی عملیات رعایت نشد و بررسیهای دقیقی از وضعیت ارتش عراق و توانمندیهای خودی به طور کامل و در حد لازم صورت نگرفت، بنابراین عملیاتهای مذکور با عدم موفقیت مواجه شدند. علل این ناکامیها را باید در عدم شناسایی کافی از زمین، عدم برآورد درست از استعداد، گسترش و آرایش دشمن در منطقة عملیاتی به علت تعجیل در طرحریزی و اجرای عملیات و نیز عدم شناخت کافی نسبت به راهبرد عملیاتی، تاکتیکها و شیوههای جنگی دشمن و همچنین نادیده گرفتن واقعیات میدان جنگ جستجو نمود.
در کنار نداشتن تجربه جنگی کافی برای یگانهای عمل کننده میتوان به عدم وجود یک راهبرد نظامی موفق برای نحوه رویارویی با قوای دشمن و نیز عدم بهرهگیری از تمامی امکانات و منابع موجود در نیروهای مسلح، به عنوان دلایل عدم موفقیت اشاره نمود. همچنین شیوههای رزمی نامناسب و عدم استفاده درست و بکارگیری اصولی توان رزمی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروهای داوطلب مردمی و بسیجیان پرانگیزه و گاهاً بکارگیری نادرست نیروهای سپاه و داوطلبان بسیجی میتواند از علل دیگر ناکامی این عملیاتها باشد.
به این صورت چهار عملیات طرحریزی شده در ماههای اول جنگ، با عدم موفقیت کافی مواجه شد. در این 4 عملیات، ارتش ایران نزدیک به 200 دستگاه از تانکها، نفربرها و سایر تجهیزات نظامی خود را از دست داد. بنابراین میتوان گفت « عدم رعایت اصول علمی نظامی و قوانین جنگ « به دلیل شرایط ویژة تفکرات حاکم بر اداره کنندگان جنگ و نیز «عدم تجربةکافی» آنان، موجب چنین وضعیتی شده بود.
مدیریت بنیصدر در جنگ
بنی صدر با مسائل نظامی آشنا نبود و تنها به دلیل مسئولیت ریاست جمهوری، فرماندهی کل نیروهای مسلح به او تفویض شده بود. بنابراین توقع داشتن یک تفکر نظامی مستقل و حرفهای از او، انتظار درستی نیست. او متکی بر ستاد ارتش، فرماندهی جنگ را دنبال میکرد. در آن زمان شهید ولی الله فلاحی جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش بود که با فرماندة نیروی زمینی اختلاف نظر داشت و به حفظ اهواز اهمیت بیشتری میداد. سرتیپ ظهیرنژاد فرماندة نیروی زمینی معتقد بود، حفظ دوکوهه بعنوان گلوگاه استراتژیک خوزستان در تقدم یکم دفاعی است. اگر دوکوهه یا تنگه فنی از دست میرفت، یگانهای کمکی و تجهیزات مورد نیاز جنگ، معلوم نبود که از کجا باید وارد خوزستان شود. بر همین اساس، بنی صدر میگفت اگر آبادان و خرمشهر به دست دشمن بیفتد، آنها را دوباره پس میگیریم. تصور او آن بود که تلاش اصلی ارتش عراق، تصرف جاده اهواز ـ اندیمشک از طریق پل نادری است تا بتواند خوزستان را به تصرف خود در آورد. بنابراین تلاش اصلی دفاعی نیروی زمینی ارتش را در منطقه دزفول قرار داده بود.24
منابع:
20. هاشمی رفسنجانی اکبر، امید و دلواپسی، کارنامه و خاطرات سال 1364، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، 1387، ص/199
21. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی(ره)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1378، جلد 13، ص/243
22. صحیفه امام، مجموعه آثار امام خمینی(ره)، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، 1378، جلد 13، ص/251
23. اظهارات سردار غلامعلی رشید به نقل از کتاب ما و جنگ، ص113
24. سخنرانی امیر حسنی سعدی در همایش بررسی نقش ارتش در روزهای اول جنگ، برگزار شده در مرکز اسناد دفاع مقدس در تاریخ 7/7/ 88 با حضور نویسنده
م
منبع: روزنامه اطلاعات
نظر شما