سید صادق روحانی: پس از قطع روابط، ایران و آمریکا به دو دشمن در سطح بین الملل تبدیل شدند. اگرچه برخی دولتها نظیر رژیم صهیونیستی و برخی کشورهای عربی در پی منافع خود به آتش دشمنی ایران و آمریکا دمیدند اما در درون خود این کشورها هم نه تنها اراده ای برای بهبود روابط نبود که حتی منافع ملی و سیاست خارجی خود را هم با همین فرض «دشمنی» بنا نهادند.
دولت ایالات متحده آمریکا اما در طول این سی و دو سال در چند دوره ( که عموما دموکراتها بر سر کار بودهاند) تلاشهایی را برای مذاکره مستقیم با ایران داشت که البته همگی این تلاشها راه به جایی نبرد. تنها دو کشور در مورد مسئله عراق و افغانستان بود که توانستند به طور رسمی پشت میز مذاکره بنشینند.
اولین اعتراف

دیواری از بیاعتمادی که نریخت
این نخستین باری بود که آمریکا به دخالت مستقیم در امور داخلی ایران اعتراف میکرد. اگرچه به گفته مقام معظم رهبری، در هیچ کجای سخنان آلبرایت از ایران عذرخواهی نشد(6فروردین سال 79 در مشهد). در سوی دیگر این شطرنج سیاسی دولتهای ایران یکی پس از دیگری آمریکا را دشمن خود خواندند تا نوبت به دولت سید محمد خاتمی و شعار تنش زدایی در سیاست خارجی رسید. رئیس این دولت پس از سفر به آمریکا برای شرکت در اجلاس عمومی سازمان ملل و مصاحبهای که با کریستین امانپور مجری سی ان ان انجام داد و در آن از دیوار بلند بی اعتمادی بین دو کشور صحبت کرد، بسیاری به آینده روابط امیدوار شدند. اما گویا این دیوار بی اعتمادی در دولت او فرو نریخت. سخنان خاتمی نه فقط در بعد بین المللی که در بعد داخلی هم تباعات متعددی داشت و بسیاری او را به سازشکاری متهم کردند. به طوری که بعدها حتی او مجبور شد مواضع تندی نسبت به آمریکا بگیرد. به عنوان مثال در 16 آذر سال 78 در دانشگاه علم و صنعت گفت: "وقتی می گوییم میان ما و آمریکا دیوار بلند بی اعتمادی برقرار است, شعار نمیدهیم. آیا ملت ایران حق ندارد زیان ها و تحقیرهایی که در این مدت دیده را ناشی از سیاست نادرست آمریکا بداند ما امروز در چنین موقعیتی قرار داریم."
در دوران اصلاحات، یکی از گروگانهای سفارت ایران با گروگانگیر خود دیدار کرد. باری روزن افسر مطبوعاتی سفارت آمریکا 19 سال پس از ماجرای گروگانگیری در جلسهای که به منظور بررسی روابط دو کشور درپاریس برگزار شده بود با عباس عبدی یکی از دانشجویان پیرو خط امام که در اشغال سفارت حضور داشت برخورد کرد. این دیدار در آن روزها در محافل رسانهای جهان مورد توجه قرار گرفت. باری روزن در آخرین مصاحبه خود اعلام کرد که عبدی در آن دیدار از او عذرخواهی کرده است.

در دوران اصلاحات، یکی از گروگانهای سفارت ایران با گروگانگیر خود دیدار کرد. باری روزن افسر مطبوعاتی سفارت آمریکا 19 سال پس از ماجرای گروگانگیری در جلسهای که به منظور بررسی روابط دو کشور درپاریس برگزار شده بود با عباس عبدی یکی از دانشجویان پیرو خط امام که در اشغال سفارت حضور داشت برخورد کرد. این دیدار در آن روزها در محافل رسانهای جهان مورد توجه قرار گرفت. باری روزن در آخرین مصاحبه خود اعلام کرد که عبدی در آن دیدار از او عذرخواهی کرده است.
جنگ صلیبی، ایران محور شرارت
در آن سوی میدان پس از روی کار آمدن نو محافظه کاران در ایالات متحده آمریکا ، سیاست خارجه این کشور نیز حالت تهاجمیتری به خود گرفت. بوش پسر در پی حملات یازده سپتامبر سیاست خصمانهتری را نه فقط در برابر ایران که در برابر تمام جهان اسلام در پیش گرفت و عملا سخن از جنگی صلیبی به میان آورد. وی ایران را محور شرارت خواند و پس آن دو جنگ را در همسایگی ایران به راه انداخت.
در این سالها یک بهانه دیگر برای دشمنی با ایران پیدا شده بود و آن پرونده هستهای بود. با این اوصاف کورسوی بهبودی روابط ایران و آمریکا از بین رفت و ادبیات خصمانه جایگزین آن شد، به طوری که این جمله که " همه گزینهها حتی گزینه نظامی روی میز است" به یک جمله تکراری در کلام مسئولان آمریکایی بدل گشت. سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش پسر به شکلی علنی و عیان ضد ایرانی و خشونت بار بود. این سیاست تا زمانی که دولت سید محمد خاتمی با شعار توسعه سیاسی در ایران بر سر کار بود، نتوانست در مجامع بین المللی راهی برای آمریکا بگشاید و حتی در مقاطعی باعث شکلگیری اجماعهایی نیم بند علیه آمریکا شد.

در این سالها یک بهانه دیگر برای دشمنی با ایران پیدا شده بود و آن پرونده هستهای بود. با این اوصاف کورسوی بهبودی روابط ایران و آمریکا از بین رفت و ادبیات خصمانه جایگزین آن شد، به طوری که این جمله که " همه گزینهها حتی گزینه نظامی روی میز است" به یک جمله تکراری در کلام مسئولان آمریکایی بدل گشت. سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش پسر به شکلی علنی و عیان ضد ایرانی و خشونت بار بود. این سیاست تا زمانی که دولت سید محمد خاتمی با شعار توسعه سیاسی در ایران بر سر کار بود، نتوانست در مجامع بین المللی راهی برای آمریکا بگشاید و حتی در مقاطعی باعث شکلگیری اجماعهایی نیم بند علیه آمریکا شد.
نامه نخست
در سال 1384 که محمود احمدینژاد بر کرسی ریاست جمهور تکیه زد، شعار عدالت محوری در سیاست داخلی و استکبارستیزی در سیاست خارجی در پیش گرفته شد. احمدی نژاد که در بسیاری از نطقهای انتخاباتی اش دولت اصلاحات را به انفعال در سیاست خارجی متهم می کرد، آمده بود تا نقشی فعال در روابط بین الملل ایفا کند.
اگر چه محمود احمدی نژاد درتمام دوران ریاست جمهوریاش هیچگونه نرمشی در برابر آمریکا و غرب نشان نداد و حتی با مطرح کردن مسایلی نظیر هولوکاست باعث بر افروخته شدن بسیاری از آتشهای زیر خاکستر شد اما به نظر می رسد در رابطه با آمریکا،تمایلی در دولت او برای برقراری رابطه وجود داشت. اتفاقاتی که در دوران ریاست جمهوری او روی داد اتفاقات بی سابقه ای بود. در سال اول ریاست جمهوری اش نامهای 17 صفحه ای به جرج بوش نوشت تا نخستین رییس جمهوری ایران باشد که به طور مستقیم به رییس جمهور آمریکا پیام میدهد.

اگر چه محمود احمدی نژاد درتمام دوران ریاست جمهوریاش هیچگونه نرمشی در برابر آمریکا و غرب نشان نداد و حتی با مطرح کردن مسایلی نظیر هولوکاست باعث بر افروخته شدن بسیاری از آتشهای زیر خاکستر شد اما به نظر می رسد در رابطه با آمریکا،تمایلی در دولت او برای برقراری رابطه وجود داشت. اتفاقاتی که در دوران ریاست جمهوری او روی داد اتفاقات بی سابقه ای بود. در سال اول ریاست جمهوری اش نامهای 17 صفحه ای به جرج بوش نوشت تا نخستین رییس جمهوری ایران باشد که به طور مستقیم به رییس جمهور آمریکا پیام میدهد.
وزارت امور خارجه آمریکا در اولین واکنش به نامه محمود احمدینژاد، آن را «تلاشی ضعیف» برای گفتگو با مردم آمریکا خواند. نامه احمدی نژاد با استقبال سرد مقامات آمریکایی همراه بود و آن را نامهای حاوی موعظه بر اساس آموزههای اسلامی دانستند و بر خلاف انتظار آنان، این نامه هیچ فکر جدیدی برای حل بحران هستهای ایران در بر نداشت.
نامه احمدی نژاد بیشتر، یک اقدامی ایدئولوژیک برای اثبات درستی دیدگاههای جمهوری اسلامی تلقی شد تا ابتکاری جدید برای بر طرف کردن اختلافات عمیق بین ایران و ایالات متحده آمریکا. احمدی نژاد در این نامه ضمن بررسی وضعیت موجود درجهان، با اشاره به هولوکاست و مساله اسراییل به نوعی به محکوم کردن سیاست خارجی آمریکا میپردازد. نکته جالب در این دوره عکس العمل های متفاوت داخلی است. کسانی که روزگاری مصاحبه رئیس جمهور پیشین با سی ان ان را بر نمی تافتند، اینبار نامه احمدینژاد به جرج بوش را عملی فوق العاده و از الهامات خداوند میخواندند.
نامه احمدی نژاد بیشتر، یک اقدامی ایدئولوژیک برای اثبات درستی دیدگاههای جمهوری اسلامی تلقی شد تا ابتکاری جدید برای بر طرف کردن اختلافات عمیق بین ایران و ایالات متحده آمریکا. احمدی نژاد در این نامه ضمن بررسی وضعیت موجود درجهان، با اشاره به هولوکاست و مساله اسراییل به نوعی به محکوم کردن سیاست خارجی آمریکا میپردازد. نکته جالب در این دوره عکس العمل های متفاوت داخلی است. کسانی که روزگاری مصاحبه رئیس جمهور پیشین با سی ان ان را بر نمی تافتند، اینبار نامه احمدینژاد به جرج بوش را عملی فوق العاده و از الهامات خداوند میخواندند.
اوباما و سیاست تغییر
دوران ریاست جمهوری جرج بوش افول کرد و نخستین سیه چهره آمریکایی به عنوان رییس جمهور به کاخ سفید قدم نهاد آن هم با شعار تغییر. شاید نتوان گفت که اصول سیاست خارجی باراک حسین اوباما تغییر چندان زیادی کرده است اما حداقل در ظاهر خیلی چیزها عوض شد.
در ارتباط با ایران نیز چند اتفاق برای نخستین بار افتاد. اوباما برای ایرانیان پیام تبریک نوروزی فرستاد. نوروز 87 اوباما در پیام خود با اشاره به تیرگی روابط ایالات متحده و ایران از زمان برپایی جمهوری اسلامی گفت "برای کم و بیش سه دهه، روابط بین ملت های ما دستخوش تنش بوده اما در این زمان، انسانیت مشترک خود را به یاد می آوریم که ما را بهم پیوند می دهد."

در ارتباط با ایران نیز چند اتفاق برای نخستین بار افتاد. اوباما برای ایرانیان پیام تبریک نوروزی فرستاد. نوروز 87 اوباما در پیام خود با اشاره به تیرگی روابط ایالات متحده و ایران از زمان برپایی جمهوری اسلامی گفت "برای کم و بیش سه دهه، روابط بین ملت های ما دستخوش تنش بوده اما در این زمان، انسانیت مشترک خود را به یاد می آوریم که ما را بهم پیوند می دهد."
احمدی نژاد در دوبار حضور خود در مجامع عمومی سازمان ملل، پیشنهاد مناظره با همتای آمریکایی اش را مطرح کرد که هرگز به آنها پاسخی داده نشد.با این حال همچنان اتهامها به قوت خود باقی بود. ایران آمریکا را متهم به زورگویی و جنایت میکرد و آمریکا هم ایران را متهم به تروریسم وتلاش برای دستیابی به سلاح کشتار جمعی.
بیانیه اوباما در 13 آبان
سال 88 در خاطره ایرانیان محو نخواهد شد. انتخابات ریاست جمهوری ایران با مشارکت بالای مردم برگزار شد. محمود احمدینژاد با 24 میلیون رای برنده این انتخابات عنوان شد اما دو تن از رقبای انتخاباتی او نتایج انتخابات را نپذیرفتند.
در بحبوحه اتفاقات پس از این انتخابات که به «فتنه 88» معروف شد، در 13 آبان سال 88 باراک اوباما بیانیه ای در سی امین سالگرد تسخیر لانه جاسوسی نوشت و گفت: " آمریکا به دنبال رابطه با جمهوری اسلامی ایران است، رابطهای که بر پایه منافع متقابل و احترام دوجانبه باشد. ایران باید انتخاب کند که آیا راه را بر روی فرصت و موفقیت بگشاید یا خیر. ما به مدت 30 سال شنیدهایم که دولت ایران مخالف چه چیزی است. هماکنون مسئله این است که [آنها] به دنبال چه آیندهای هستند."
سال 88 در خاطره ایرانیان محو نخواهد شد. انتخابات ریاست جمهوری ایران با مشارکت بالای مردم برگزار شد. محمود احمدینژاد با 24 میلیون رای برنده این انتخابات عنوان شد اما دو تن از رقبای انتخاباتی او نتایج انتخابات را نپذیرفتند.
در بحبوحه اتفاقات پس از این انتخابات که به «فتنه 88» معروف شد، در 13 آبان سال 88 باراک اوباما بیانیه ای در سی امین سالگرد تسخیر لانه جاسوسی نوشت و گفت: " آمریکا به دنبال رابطه با جمهوری اسلامی ایران است، رابطهای که بر پایه منافع متقابل و احترام دوجانبه باشد. ایران باید انتخاب کند که آیا راه را بر روی فرصت و موفقیت بگشاید یا خیر. ما به مدت 30 سال شنیدهایم که دولت ایران مخالف چه چیزی است. هماکنون مسئله این است که [آنها] به دنبال چه آیندهای هستند."
وی در ادامه گفت: "من به وضوح اعلام کردهام که آمریکا میخواهد فراتر از گذشته رفته و به دنبال رابطه با جمهوری اسلامی ایران است، رابطهای بر پایه منافع متقابل و احترام دوجانبه. واشنگتن حق بینالمللی ایران را برای برخورداری از انرژی هستهای صلحآمیز به رسمیت شناخت. ما در کنار دیگران در جامعه بینالمللی، تمایل خود را برای برداشتن گامهایی در جهت ایجاد اطمینان نشان دادهایم." تا این زمان تقاضا برای برقراری رابطه با ایران تا این حد صریح و شفاف از سوی هیچ یک از مسئولان آمریکایی عنوان نشده بود. اما این بیانیه اوباما هیچ پاسخ درخوری نداشت. ایرانیان آمریکا را عامل اغتشاشات در کشور معرفی کردند و در آن شرایط بحرانی و ملتهب سخن گفتن درباره ارتباط با آمریکا سیئهای نابخشودنی بود.
این پز جدید آمریکا در دوران اوباما اگرچه باعث برقراری رابطه نشد. چراکه آمریکاییها همه جا عنوان می کردند که ما دست آشتی را دراز کردیم، ایرانیها رد کردند. از سوی دیگر با اعمال فشار روی آژانس بین المللی انرژی هستهای از یک سو و با برجسته کردن مسئله حقوق بشر از سوی دیگر زمینه اعمال فشار بیشتری را بر ایران فراهم آوردند. به طوری که تحریمهای یک جانبه آمریکا در دوران بوش پسر به تحریمهایی جدی و اساسی از جانب تمام دول غربی، بسیاری از کشورهای آسیایی و حتی در برخی موارد چین تبدیل شد. قطعنامهها علیه ایران یکی پس از دیگری تصویب شد و رییس جمهور ایران در واکنش به آن گفت: آنقدر قطعنامه تصویب کنید تا قطعنامه دانتان پاره شود.
دموکراتها محکوم به کم کاری
کم کم این مسئله که آمریکا در اغتشاشات پس از انتخابات ایران دست داشته است به اتهامی رایج در گفتمان سیاسی ایران تبدیل شد و تیرگی روابط بیش از پیش گشت. از سوی دیگر آمریکاییها هم که در برقراری رابطه با ایران ناکام مانده بودند کوشیدند تا اجماعی بیسابقه علیه ایران در جامعه جهانی به وجود بیاورند. اوباما نیز که اکنون با نزدیک شدن به رقابتهای انتخاباتی از سوی کنگره جمهوریخواه تحت فشار است سعی میکند سیاستهای سختگیرانه تری را نسبت به ایران در پیش بگیرد. بسیاری از رقبای انتخاباتی اوباما او را متهم میکنند که اغتشاشت پس از انتخابات 88 در ایران بهترین فرصت برای اسقاط نظام جمهوری اسلامی بوده و او این فرصت را از دست داده است.
آمریکا البته همچنان سعی میکند پز «روی باز» خود را حفظ کند. هفته گذشته بود که هیلاری کلینتون در مصاحبهای تلویزیونی گفت که از اعتراضات در ایران حمایت نکرده است. وی همچنین به تقاضای مکرر اوباما برای گفت و گو و برقراری رابطه اشاره کرد و گفت که ساختار حکومت ایران گیج کننده است و معلوم نیست چه کسی تصمیم می گیرد. او گفت مقامات ایران حتی از اینکه با مقامات آمریکایی دیده شوند پرهیز دارند.

آمریکا البته همچنان سعی میکند پز «روی باز» خود را حفظ کند. هفته گذشته بود که هیلاری کلینتون در مصاحبهای تلویزیونی گفت که از اعتراضات در ایران حمایت نکرده است. وی همچنین به تقاضای مکرر اوباما برای گفت و گو و برقراری رابطه اشاره کرد و گفت که ساختار حکومت ایران گیج کننده است و معلوم نیست چه کسی تصمیم می گیرد. او گفت مقامات ایران حتی از اینکه با مقامات آمریکایی دیده شوند پرهیز دارند.
29219
نظر شما