آذرجزایری: شاید هیچ کس چنین پیشگویی را در آخرین روزهای مدیریت زنگنه بر نفت باور نمی کرد که پس از وی صندلی مدیریت این وزارتخانه در مدت 6 سال در اختیار 5 مدیر دیگر قرار بگیرد و البته درعین حال 4 نامزد دیگر نیز هر کدام به دلایلی شانس حضور بر مسند مدیریت نفت کشور را از دست بدهند.
اما امروز پس از گذشت این سال ها و حضور وزیر پنجم دولت احمدی نژاد برراس وزارتخانه نفت این دیگر پیشگویی نیست که باور نشود چرا که طی این مدت 4 وزیر و یک سرپرست بر صندلی نفت تکیه داده اند که البته 3 وزیر به دلیل اختلاف با رئیس دولت و با رضایت احمدی نژاد برکنار شدند.
جالب آنکه علی آّبادی سرپرستی که پیش از رستم قاسمی بر صندلی نفت تکیه زد تا لحظات آخر که نام رستم قاسمی توسط احمدی نژاد تسلیم مجلس شد با اطمینان خاطر از معرفی خود به عنوان وزیر پیشنهادی دولت به مجلس تاکید می کرد.وی حتی در آخرین روزهای وزارتش با تغییرات مدیریتی در وزارت نفت تلاش کرد تا بخش رایزنی خود در مجلس را تقویت کند تا شاید از این طریق بتواند نظر منفی بهارستانی ها را تغییر دهد.
در این بین حتی مشاوران علی آبادی که تا پیش از معرفی رستم قاسمی همواره بر حضور قطعی علی آبادی در نفت اصرار داشتند در مقابل احتمال حضور رستم قاسمی بر مسند نفت واکنش نشان می دادند. اما به هرحال معرفی رستم قاسمی به عنوان نامزد پیشنهادی نفت باعث تعجب بسیاری از همراهان علی آبادی و البته شخص وی شد.
دراین بین هنوز مشخص نیست آخروعاقبت رستم قاسمی در نفت چه خواهد بود.اما در حالت خوشبینانه به دلیل باقی ماندن زمانی کوتاه از دولت دهم به نظر نمی رسد رئیس جمهور حتی در صورت رسیدن به اختلاف با این وزیر نفتی در تغییرو تحولات جدید عجله کند. اما در این بین با توجه به تکرار تاریخ برای 3 وزیر پیشین نفت و رسیدن آنها به اختلاف با رئیس جمهور این احتمال همچنان به قوت خود باقی است که رستم قاسمی نیز با برخی از سیاست های تاکیدی رئیس جمهور دچار مشکل شود.
دراین بین تجربه وزارت وزیری هامانه،نوذری و میرکاظمی بر نفت نشان می دهد، احمدی نژاد در تلاش است تا با مدیریت مستمر بر نفت سیاست های خود را به جلو ببرد که در برخی از مواقع این وزراء به دلیل مخالفت با برخی از این سیاست ها مورد بی مهری احمدی نژاد قرار گرفته اند تا جاییکه حتی در خصوص دو تن از این وزراء شنیده می شود که حتی در روزهای آخر وزارت با احمدی نژاد حتی مکالمه ای کوتاه هم نداشتند.
وزیری هامانه به این نکته بارها اشاره کرده است و دلیل برکناری خودش را به پایبندی اش به نفت عنوان کرده است.نوذری نیز که اگرچه به دلیل امضاء نامه حمایتی از عدم تکیه مشائی بر مسند معاونت اولی برکنار شد اما گفته می شود وی نیز به دلیل همین پایبندی به نفت و برکنار نکردن افرادی چون ترکان معاون برنامه ریزی این وزارتخانه مورد بی مهری رئیس دولت قرار گرفته بود.
درحال حاضر وزارت نفت اوضاع چندان مناسبی ندارد.چراکه برخی از معاون های وزیر در تلاشند تا با تخریب دیگری جایگاه خود را ارتقاء دهند و یا حفظ کنند و این شرایط موجب شده که این روزها بیشتر از آنکه به حفظ تولید و مواردی از این دست اندیشیده شود به موارد حاشیه ای پرداخته شود که تنها بوی سیاسی کاری می دهد نه بوی نفت!
به هرحال در شرایط فعلی با توجه به پیشتازی رستم قاسمی در مدیریت نفت این نگرانی همچنان به قوت خود باقی است که با برگشتن آرامش به این وزارتخانه بازهم تغییرات مدیریتی نفت را به هم بریزد.صنعتی که در اولین قدم به آرامشی نسبی نیاز دارد تا بتواند 80 درصد درآمد کشور را تامین کرد.
شاید لازم باشد در جهت تاکید بر اهمیت مدیریت درست نفت و حفظ تولید که این سالها با فراز و نشیب های زیادی همراه بوده است به یکی از اظهارات اخیر بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت دولت هشتم اشاره کنیم و این گزارش را خاتمه دهیم." بعضی‌ها می‌گویند اگر ما نفت نداشتیم، مثل ژاپن می‌شدیم و این نفت عامل عقب ماندگی ماست. این مساله همیشه در نظر من هست، ضمن اینکه بعداً درباره مشکلاتی که نفت ایجاد کرده تاکید خواهم کرد، می‌خواهم بگویم ما هیچگونه اشتراک فرهنگی و اقتصادی و تشابه ژئوپلیتیکی با ژاپن نداریم و درست نیست ادعا کنیم در صورتی که نفت نداشتیم –چون ژاپن هم نفت نداشت- ما مثل ژاپن می‌شدیم. بلکه من احتمال می‌دهم در آن صورت ما مثل افغانستان می‌شدیم. چون افغانستان در تاریخ، فرهنگ و زبان بسیار بیشتر به ما شبیه است تا ژاپنی که هیچگونه شباهتی به ما ندارد. البته گرچه این ادعا هم گزاره‌یی قابل اثبات نیست، اما قابل تصورتر است."
/221/39
نظر شما