جنایت 200هزار تومانی

مردی که متهم است دوست خود را به خاطر سرقت 200هزار تومانی به قتل رسانده در دادگاه اتهامش را انکار کرد.
شفیعی نماینده دادستان تهران که صبح دیروز در شعبه 113 دادگاه کیفری‌استان تهران حاضر شده‌بود، درخصوص کیفرخواست گفت: متهم که حسن نام ‌دارد یک سال قبل دوستش منصور را به گاوداری خود برد و به خاطر 200هزار تومان سرقتی که از سوی منصور انجام شده‌بود او را به شدت کتک زد و در آخرین ضربه او را با چوب زد و منصور را به قتل رساند. بنابراین با توجه به تقاضای اولیای‌دم درخواست صدور حکم قانونی را دارم. در ادامه اولیای‌دم از جمله دو برادر مقتول که آنها هم به جرم سرقت محکوم شده‌اند و از زندان به دادگاه منتقل شده‌بودند، برای حسن درخواست صدور حکم قصاص کردند.
سپس حسن در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من فقط منصور را کتک زدم. با شلنگ به او ضربه می‌زدم اما در بیمارستان گفتند او به خاطر مصرف بیش‌ از حد مواد فوت شده ‌است. او در توضیح ماجرا گفت: شب حادثه من و منصور به گاوداری من رفتیم، قرار بود با هم شیشه بکشیم. من برای انجام کاری از اتاق بیرون رفتم و وقتی برگشتم متوجه شدم 200هزار تومان پول از کمد خانه برداشته‌شده‌ است. به منصور گفتم پول را پس بده اما این کار را نکرد. من و منصور با هم درگیری لفظی پیدا کردیم و بعد هم من او را با شلنگ زدم، در این هنگام پسر عمویم سر رسید، او دخالتی نکرد البته دید که چه اتفاقی افتاد. بعد از اینکه منصور را کتک زدم پول را به من پس داد. همه‌چیز آرام شد و سه نفری نشستیم و شیشه کشیدیم. متهم گفت: صبح من و پسرعمویم حمید از اتاق خارج شدیم. حمید رفت، من هم برای منصور صبحانه آمده‌ کردم و به اتاق رفتم، منصور در را باز نکرد، از پنجره دیدم او روی زمین افتاده‌ است، بلندش کردم و روی موتور گذاشتم و به بیمارستان بردم در راه او از روی موتور افتاد، شاید ضربه آن موقع به سرش وارد شده‌ باشد.
سپس حمید در جایگاه حاضر شد. او که به عنوان مطلع به دادگاه آمده‌ بود گفت: روز حادثه من وارد گاوداری شدم و دیدم منصور و حسن دعوا می‌کنند. حسن با چوب و شلنگ منصور را می‌زد، گفتم گناه دارد این کار را نکن، حسن جواب داد به تو ربطی ندارد، من دیدم حسن با چوب به سر منصور کوبید و البته آن موقع منصور زنده‌ بود اما بعد از آن نفهمیدم چه شد، چون حسن من را از گاوداری بیرون کرد.
در ادامه یک‌بار دیگر حسن در جایگاه حاضر شد. او گفت: حمید دروغ می‌گوید من چوب نداشتم. حمید پیش من بود چون ما با هم شیشه می‌کشیدیم او می‌ترسد و واقعیت را نمی‌گوید. بنا بر این گزارش بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات به ریاست قاضی محمدی‌کشکولی برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
47282