حمله به ایران می تواند در دو قالب حمله به مراکز هسته ای در زمان کوتاه و با سرعت و حمله در سطحی وسیع به هدف ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی باشد.

حافظه همه ما این قدر یاری می کند که به خاطر آوریم طی سالهای گذشته دو بار در رسانه های عمومی و به طور گسترده صحبت از حمله به ایران شده اما حمله ای صورت نگرفته است. چهار سال پیش وقتی بحث حمله به ایران پیش آمد، آن قدر خبر جدی شد که از چندین طریق به ایرانیان هشدار داده شد که خبر را جدی بگیرید و مراقب خودتان باشید. برخی از سران کشورها در قالب دوستی و برخی هم جز به انگیزه های دیگر (و شاید با تکلیفی که به آنان شده بود) این خبر را به ایرانیان منتقل کردند. رسانه ها نیز به طور مستقیم روی این خبر تکیه و تأکید کردند. حتی برخی از سیاسیون اروپا با گفتن این که هر نوع طرحی روی میز است، از آن به حمایت برخاستند. با این حال، حمله ای صورت نگرفت. آن زمان، یکی از مسؤولان درجه دوی کشور با جدی گرفتن این امر، و اظهار آن و انتقاد از کسانی که بی توجه هستند، پست های خود را نیز از دست داد.

در این باره چند نکته را باید در نظر گرفت:
دو فرض مختلف در حمله به ایران یکی این است که حمله در سطح محدود و به نقاط خاص باشد، و فرض دیگر این که حمله در سطح وسیع به قصد ساقط کردن نظام جمهوری اسلامی باشد.
در باره فرض اول و این که حمله به ایران، در حد زدن مراکز هسته ای یا صنعتی بزرگ باشد باید گفت که چنین حمله ای همراه با تبلیغات نخواهد بود. اگر اسرائیل (طبعا با حمایت امریکا) قرار باشد دست به چنین اقدامی بزند، مسلما بدون مقدمه و اعلان عمومی این کار را خواهد کرد (شبیه کاری که با سوریه شد) و در این باره نه تنها تبلیغاتی نخواهد کرد بلکه با چنان سرعتی عمل خواهد کرد که کشورهای بزرگ مخالف مانند چین و روسیه را برابر عمل انجام شده قرار بدهد. پرداختن به تبلیغات، مانع بزرگی سر راه اسرائیل بوده و به محض طرح آن، مخالفت های جدی با وی شده و پیام های فوری به او خواهد رسید که دست به این اقدام نزند. در چنین شرایطی، آنان تمام تلاش خود را خواهند کرد که ایران دست به اقدام تلافی جویانه که دامنه جنگ را وسیع کند، نزند. برای این کار نیازمند آن هستند که این اقدام را با چنان پوششی انجام دهند که ایران پس از حمله، به مصلحت خود بداند که آن را پنهان کند. (در صورتی که امکان آن وجود داشته باشد).
اما فرض دوم، یعنی این که بنای بر آن باشد که دست به یک حمله وسیع زده شود، طبیعی است در آن صورت امریکا و اسرائیل نیاز به موافقت شورای امنیت دارند. به دست آوردن موافقت شورای امنیت، ماه ها بلکه سالها طول خواهد کشید تا در داد و ستدی که کشورهای بزرگ با یکدیگر دارند در این باره به توافق برسند (مثل عراق). در این سوی، آنان نیازمند به نقطه ای برای تسلط برخاک ایران هستند در حال حاضر نه آن نقطه وجود دارد و نه نیروی مخالف مسلحی در کار است که بتواند پوششی برای حمایت صریح امریکایی ها از آنان به بهانه دمکراسی باشد (اتفاقی که در لیبی افتاد).

در چنین شرایطی تنها دلیل آن که در این دو نوبت، در چهار سال گذشته بحث جنگ مطرح شده است، می تواند مربوط به یکی از دو فرض زیر باشد:

نخست استفاده تبلیغاتی از آن برای بیرون آوردن اسرائیل از انزوا و به تعبیری بزرگ کردن اسرائیل در حد یک لولو. با توجه به تصویری که از ایران در منطقه وجود دارد، مساله حمایت ایران از جنبشهای جاری و مطرح شدن آن به عنوان یک موضع موفق، و اسلامی بودن شماری از این جنبشها و در عوض سکوت اسرائیل و عقب ماندن آن در این اوضاع از ایران و حتی در معرض تهدید قرار گرفتن از سوی انقلابات مردمی، با این تبلیغات تلاش بر‌آنند تا قدرت اسرائیل را به رخ کشیده و بحث از حمله آن کشور به ایران بکنند. طبیعی است که خود تهدید به حمله، در ذهنیت عمومی، نشان از توان نظامی دارد، حتی اگر این اتفاق نیفتد.
نکته دوم آن که سران امریکا و اسرائیل آگاه هستند که اگر روزی مجبور به جنگ با ایران شوند، باید مقدمات ذهنی آن را آماده کنند. بنابرین از هم اکنون بحث جنگ را مطرح کرده و هر از چندی کرنای جنگ را به صدا در می‌آورند. این اتفاق یعنی حمله پس از فراهم شدن زمان و زمینه آن، می‌تواند ده سال دیگر باشد، زمانی که به نظر آنان تحریم ها تأثیر خود را گذاشته باشد، به دلایلی فاصله بین مردم و نظام افتاده باشد، و فرصتی برای امریکا در زمین ایران فراهم آمده باشد، در آن صورت طبل جنگ نواخته شده و آغاز خواهد شد. در این صورت آنان از هم اکنون در این زمینه برای طبیعی نشان دادن شرایط جنگ، ذهن ها را آماده خواهند کرد.
این دیگر بر عهده ایران است که بتواند از عوامل بازدارنده استفاده کرده و مسیر را عوض کند. این کار می تواند با کارهای دپیلماتیک جدی، استفاده از تهدید ـ طبعا با تکیه بر داخلی محکم و استوار، و همین طور طرح راه های احیانا مصالحه جویانه آن هم به موقع نه دیر، همراه باشد.
با همه این احوال، ولو آن که درصد حمله به ایران اندک باشد، به قول حکما، چون محتمل قوی است، باید احتیاط‌ های لازم را داشته باشد، فرصت ها را نسوزاند و بهانه دست دشمن ندهد.
 

کد خبر 185059

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
0 + 0 =

آخرین اخبار

پربیننده‌ترین