در ابتدا مایلم از تمامی برگزارکنندگان محترم تشکر کنم و به میهمانان عزیز خیر مقدم بگویم. همفکری و همکاری مسلمانان و مسیحیان همیشه مهم بوده و امروزه از اهمیت بیشتری برخوردار است.
خاورمیانه دوران انتقالی سختی را از سر میگذراند. این همکاریها میتواند کمک کند تا این مرحله حساس و لغزاننده با موفقیت طی شود. نه تنها بدان لحاظ که مسیحیان خاورمیانهای موقعیتی متناسب داشته باشند بلکه به این دلیل هم که این جریان به پیمایش موفق این مرحله کمک شایانی خواهد کرد.
سخن بر سر «بهار عربی و موقعیت مسیحیان» است. میکوشم به اختصار نکاتی را متذکر شوم.
1. مسیحیت به هرگونه که تعریف شود و از هر زاویهای که نگریسته شود پدیدهای خاورمیانهای است. حضرت مسیح (ع) از خاورمیانه برخاست و در همین منطقه تبلیغ کرد و از همین منطقه بود که مسیحیت به نقاط دیگر راه یافت. شکل گیری اولیه ایمان و جامعه مسیحی از همین نقطه اتفاق افتاد.
رابطه مسلمانان و مسیحیان خاورمیانه عموماً رابطه ای خوب و صمیمانه بوده است. مسیحیان بخشی از تاریخ و فرهنگ و هویت خاورمیانهای بوده و هستند. این نه واقعیتی تاریخی بلکه واقعیتی معاصرانه نیز هست. مسیحیان عرب در شکلدهی به تاریخ معاصر خاورمیانه عربی سهم بزرگی داشتهاند. آنان در زمینههای مختلف فرهنگی اجتماعی و سیاسی و حتی فعالیتهای ناسیونالیستی و ضد استعماری فعال و تأثیرگذار بودهاند و بعضاً سهمی بیش از نسبت عددیشان داشتهاند. ادامه این جریان به نفع حفظ تعادل اجتماعی و شکوفایی و خلاقیت فرهنگی است.
اهمیت مسئله هنگامی روشن میشود که موقعیت آنان با کاتولیکهای امریکایی تا قبل از اوائل قرن بیستم و یا حتی کاتولیکهای ایرلند جنوبی تا قبل از استقلال مقایسه شود. امریکاییها به کاتولیکهایشان عمیقاً سوء ظن داشتند و کمتر با آنان معاشرت میکردند. آنها نمیتوانستند موقعیت مناسبی در کشور خود و به ویژه در سازمان و تشکیلات اداریاش بیابند. این سخن به نوعی دیگر در مورد ایرلند جنوبی که کاتولیسیسم حائز اکثریت مطلق بود و اساساً هویت آن را تشکیل میداد هم صحیح است. آنها تا دهه بیست قرن بیستم تحت استعمار انگلیسها بودند و در حاشیه جامعه خود قرار داشتند. بهرحال مهم این است که این واقعیت یادشده از جانب طرفین شناخته شده و تلاش شود که مسیحیان جایگاهی شایسته در خاورمیانه پس از دوران انتقال بیابند.
2. بهار عربی ذاتاً ماهیتی آزادیخواهانه و اصالت طلبانه و ضدفساد دارد. اعتراضی است علیه نظامهای فاسد و مستبد و وابسته که آزادی شهروندان را نادیده میگیرند و حقوق و کرامت فردی و ملی آنان را پایمال میکنند. این جریان بود که به سقوط نظامهای تونس و مصر و لیبی انجامید.
این موج هنوز هم فعال است و به پیش میرود. کشورهایی در حال غلیان و ناآرامیاند و کشورهای دیگر با دلواپسی و حسّاسیت فراوان اوضاع را دنبال میکنند. مهم این است که موج اصلاحطلبی و آزادی خواهی و دفاع از حقوق و کرامت انسانی همه جا را فراگرفته است. حتی اگر شاهد تغییرات سیاسی بیشتری هم نباشیم، رژیمهای حاکم نمیتوانند چون گذشته عمل کنند. این عملاً به نفع تمامی شهروندان و از جمله مسیحیان است.
3. بهار عربی موجب شد که واقعیتهای نهفته و تمایلات سرکوب شده نمود خارجی بیابد و از جمله آنها مطالبات اسلامی بود. سیاست ایجاد خفقان و سلب آزادی بیان و عقیده آنچنان شدید بود که این درخواستها متناسب با عمق و وسعتاش مجال بروز نداشت. نمونه بارز آن رژیم تونس بود.
واقعیت این است که این مطالبات با بهار عربی خلق نشد. وجود داشت اما مجال ظهور نداشت چنانکه بسیاری از واقعیتهای دیگر هم مجال بروز نداشتند. حال مسئله این است که نسبت بین گرایش اسلامی موجود و موقعیت مسیحیان چگونه است؟ میکوشم مسئله را به اختصار توضیح دهم.
در این زمینه نکات فراوانی وجود دارد و میباید تحولات اجتماعی و سیاسی جهان عرب از ابتدای قرن بیستم و خصوصاً پس از جنگ جهانی دوم به دقت بررسی شود. اما مهمترینهایش که به وضعیت کنونی مربوط میشود دو نکته هستند. اول آنکه به جز گروههای اسلامی، احزاب و گروههای فراوان دیگری در صحنه حضور دارند. چه در جامعه و چه در پارلمان و چه در بخشهای تعیین کننده دیگر. اینان پذیرفتهاند با یکدیگر کار و همکاری کنند و اصولاً چارهای جز این نیست. مدیریت کشور مستلزم همکاری همه گروهها است.
این همکاری منجر به تعدیل همه گروهها و واقعبینی بیشتر آنان خواهد شد. گروههای مختلف اسلامی مجبورند در چارچوب امکانات موجود حرکت کنند. در غیر این صورت پایگاه و جایگاه خود را از دست خواهند داد.
نکته دوم آنکه یکی از مهمترین وسائل برای به شکست کشاندن موج آزادی خواهی و اصلاح طلبی کنونی ایجاد تنش در رابطه بین مسلمانان و مسیحیان و ایجاد ترس و وحشت در بین آنهاست. این به دلیل حسّاسیت ذاتی مسئله و حسّاسیت افکار عمومی جهانی نسبت بدان است.
متاسفانه رژیمهای دیکتاتورمنش قبل از بهار عربی برای بدنام کردن گروههای اسلامی اقداماتی علیه مسیحیان انجام میدادند. تروریستها در عراق هم برای متشنج کردن اوضاع و ایجاد ناامنی چنین میکردند. این نشاندهنده حسّاسیت ذاتی مسئله است.
در حال حاضر این خطر وجود دارد. در برخوردهای ماههای اخیر بین قبطیان و سلفیها، عوامل اصلی تحریک کننده خارجی بودند و هدف نهایی به شکست کشاندن قیام مردم مصر بود. این نکتهای است که هم شخصیتهای مسلمان و هم قبطی بدان اعتراف کردند.
مقابله با این خطر از جمله مهمترین مواردی است که همکاری اسلامی مسیحی را میطلبد. مسئله این نیست که این همکاری به تنهایی میتواند چنین توطئه بزرگی را خنثی کند. ما میباید حدّ خود را بشناسیم و توقعی فراتر نداشته باشیم. هر کس وظیفهای دارد. از پلیس و بخشهای امنیتی گرفته تا رسانهها و مقامات رسمی. اما این همکاری میتواند موثرترین راه حل را ارائه دهد و مانع از آن شود که طرفین تحت تأثیر احساسات کور قرار گیرند. بکوشد که افراد و یا گروههای افراطی موجود در دو طرف داستان را قانع و یا منزوی کند. این مشکلی است که میباید با تفاهم و اعتماد و گفتگو و قانع کردن حل شود. اگر این ابتکار جامة عمل پوشد و از برخوردهای موردی در حال حاضر جلوگیری شود آنگاه هم سلفیان و هم قبطیان افراطی در پرتو تحولاتی که روی میدهد به تعادل خواهند رسید و زمینههای برخورد از میان خواهد رفت.
4. مشکل دیگری که با بهار عربی تشدید شد اندیشهها و تقسیم بندیهای طائفه گرایانه است. این مسئله در جهان عرب تاریخی طولانی دارد و به مثابه بخشی از واقعیتهای اجتماعی و سیاسی عمل کرده و عمل میکند و اصولاً طرز تفکر عموم اعراب به گونهای است که بسیاری از مسائل را از همین دریچه مینگرند و تبلیغات و تحلیلهایی که با توجه به مسائل طائفی مطرح میشود برای آنان قابل فهمتر و حتی تأثیرگزارتر هستند.
واقعیت این است که این یکی از مشکلات درونی جهان عرب است. زیرا بسیاری از مسائل، حداقل در زمان ما، طبیعت و ماهیت طائفی ندارند و ثانیاً این موضوع میتواند بهانه و ابزار مناسبی باشد در دست قدرت بدستان جهت متهم و محکوم کردن هر آن کس و یا گروهی را که نمیپسندند. در این میان مهم این نیست که حق چیست و عدالت کدام است، مسئله این است که معترض کیست و متعلق به کدامین طائفه است. معیار در نهایت وابستگیهای طائفی، اعم از نژادی و مذهبی است و نه هیچ چیز دیگر.
متاسفانه این طرز تفکر پس از گسترش اعتراضات مردمی در ماههای اخیر بار دیگر با شدت هر چه تمامتر به صحنه آمد و با تأسف بیشتر کارآمدی خود را نشان داد. داستان چنین است که به هر حال در برابر اعتراضات وسیع موجود کسانی هستند که یا به رژیمهای حاکم وابستهاند و یا منافع و مصالح مشترکی با آنان دارند. در چنین حالتی طبیعی خواهد بود که اینان از هر نوع مقابلهای با معترضان استقبال کنند و یکی از مفهومترین و مشروعترین مقابلهها، مقابله طائفی است و اینکه معترضان را به طائفیگرایی متهم سازند. و از آنجا که چنین بستری در افکار عمومی عربی وجود دارد این تبلیغات میتواند افکار آنان را هم تحت تأثیر قرار دهد و بدتر آنکه زمینه را برای نوعی قطببندی طائفی فراهم آورد.
موقعیت مسیحیان عرب در حال حاضر تا مقدار زیادی متأثر از همین اندیشهها و معیارهای طائفهگرایانه است. و احتمالاً خود مسیحیان نیز اینگونه باشند. در این حالت مهمترین راه حل، مقابله با چنین افکار و ضوابطی است و اینکه افراد به عنوان شهروند دیده و ارزیابی شوند و نه اینکه به کدامین گروه و طائفه تعلق دارند.
واقعیت این است که موفقیت بهار عربی تا مقدار زیادی وابسته به این است که تا چه میزان بتواند از این موانع عبور کند. موفقیت در نهایت بیش از آنکه مرهون آرزوها و ایدهآلها باشد مرهون شرائط مثبتی است که جهت نیل به اهداف فراهم میآوریم. برای ایجاد شرایط مناسب بعضاً میباید با رسوبات بازدارنده گذشته مبارزه کنیم.
5. در اینجا لازم است به نکته دیگری هم اشاره شود و آن مسئله تبشیر است که سوء ظن همگان و منجمله مسلمانان را برمیانگیزد. بودائیان و هندوها و حتی ارتدوکسها و بعضاً خود کاتولیکها نسبت به مسئله تبشیر حسّاسیت دارند. حسّاسیت صرفاً به جانب مسلمانان نیست.
باید اعتراف کرد که این مسئله در حال حاضر مسئلهای جهانی است و عمیقاً مرتبط است با افزایش ارتباطهای الکترونیکی و ماهیتاً تفاوتهای فراوانی با تبشیر در دهههای گذشته دارد و اینکه عموم کلیساهای معتبر امروز رغبتی به تبشیر ندارند و احیاناً با آن مخالف هستند.
اما علیرغم این همه و برای ایجاد اطمینان و اعتماد بهتر است که بزرگان کلیساهای یاد شده با شفافیت بیشتری حساب خود را از کلیساهای تبشیری جدا سازند. این جریان در نهایت به نفع همگان است و یکی از مهمترین عوامل است در ایجاد زمینههای مناسب و پایدار برای همکاریهای بعدی.
حجت الاسلام و المسلمین محمد مسجدجامعی این مقاله را در تاریخ 22 نوامبر 2011 به سمپوزیوم همکاریهای اسلامی مسیحی در خاورمیانه: چالشها و فرصتها ارائه کرده است.
4949
نظر شما