وضاح خنفر ستون نویس روزنامه گاردین در این مقاله می نویسد: انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 که بسیار مورد بحث و بررسی قرار گرفت، تاثیر زیادی بر ذهن جمعی مسلمان منطقه گذاشت.

وضاح خنفر:
النهضة حزب اسلامی تونس ماه گذشته موفق به کسب 41 درصد از کرسی های مجلس قانون اساسی تونس شد که شگفتی غرب را برانگیخت. اما النهضة یک استثناء در جهان عرب نخواهد بود. جمعه گذشته حزب اسلامی عدالت و توسعه بیشترین سهم آرا در مراکش را به خود اختصاص داد که منجر به تشکیل یک دولت ائتلافی جدید برای اولین بار در تاریخ این کشور خواهد شد. با شروع انتخابات مصر پیش بینی می شود که اخوان المسلمین بزرگترین حزب حاضر در این انتخابات باشد. باید انتخابات آزاد و عادلانه در یمن برگزار شود ،بعد از سقوط رژیم علی عبدالله صالح حزب تجمع برای اصلاح که اسلامی هم هست با اکثریت آراء برنده خواهد بود. هر زمان که دموکراسی روند خود را طی کند این الگو به خودی خود تکرار خواهد شد.
در غرب این پدیده، بحثی را درباره معضل ظهور اسلام سیاسی براه انداخته است. همچنین در جهان عرب هم تنش میان اسلامگراها و سکولارها که نگران گروه های اسلامی هستند زیاد شده است .صداهای زیادی هشدار می دهند که بهار عربی به زمستان اسلامی منجر شده و اسلام گرایانی که هر چند ادعای حمایت از دموکراسی می کنند بزودی علیه آن خواهند شد. در غرب، تصاویر کلیشه ای که ریشه در حوادث بعد از 11سپتامبر دارد دوباره پیش کشیده می شود. در جهان عرب، یک گروه سکولار ضد دموکراسی که هم در تونس و هم در مصر پدیدار شده، احتمال زیاد پیروزی اسلامگراها در انتخابات را بهانه ای برای مخالفت با فرایند دموکراسی کرده اند.
اما سرو صدایی که درپی دستاوردهای اسلامگرایان برپا شده بی فایده است ؛ برای یک مناظره آرام و قابل درک درباره ظهور اسلام سیاسی نیز بسیار دیر شده است.
اول،ما بایداصطلاحات مان را تعریف کنیم .کلمه "اسلام گرا" در جهان اسلام مورد استفاده قرار می گیرد، در توصیف مسلمانانی که با استفاده از اساس و پایه اسلام در حوزه های عمومی شرکت می کنند. این قابل درک است که این مشارکت با دموکراسی در تضاد نیست. با این حال در غرب این اصطلاح به طور معمول برای توصیف کسانی به کار می رود که از خشونت به عنوان منبع درآمد و هدف استفاده می کنند؛بدین معنی که جهاد سلفی به عنوان نمونه القاعده در غرب "اسلام گرا" خوانده می شود، به رغم این واقعیت که آنها مشارکت سیاسی دموکراتیک را رد می کنند. (ایمن الظواهری، رهبر القاعده حماس را زمانی که تصمیم به شرکت در انتخابات شورای قانونگذاری فلسطین گرفت مورد انتقاد قرار داد و بارها از اخوان المسلمین برای مخالفت با استفاده از خشونت انتقاد کرد.)
این گسستگی در درک این واژه در غرب و در جهان اسلام اغلب توسط رژیم های مستبد عرب باعث سوء استفاده برای سرکوب جنبش های اسلامی با برنامه های سیاسی دموکراتیک شده است. اکنون وقت آن رسیده است که ما شفاف سازی کنیم.

جنبش های اسلامی مبتنی بر اصلاحات ، مانند اخوان المسلمین،در درون یک روند سیاسی کار می کنند. آنها از درگیری های مسلحانه خود در سال 1982 در سوریه در برابر رژیم حافظ اسد درس تلخی گرفتند که به قیمت زندگی 20 هزار نفر تمام و منجر به حبس یا تبعید هزاران نفر شد. تجربه سوریه جنبش های اسلامی اصلی را متقاعد کرد برای جلوگیری ازمبارزه مسلحانه، در عوض"صبر استراتژیک" پیشه کنند.
دوم،ما باید تاریخ منطقه را درک کنیم. در گفتمان های غربی؛اسلامگرایان به عنوان تازه واردان به سیاست دیده می شوند.افراطیون ساده لوحی که با ایدئولوژی افراط گرایی تحریک می شوند و تجربه کافی ندارند. در حقیقت، آنها نقش مهمی در صحنه سیاسی عربی در سالهای1920 ایفا کرده اند. جنبش های اسلامی اغلب به عنوان جریان مخالف مطرح بوده اند، اما از سال 1940 آنها در انتخابات مجلس شرکت کرده ، با گروه های سکولار ،ملی و سوسیالیستی پیمان بسته و در دولت های متعددی از جمله سودان ، اردن، یمن و الجزایر شرکت کرده اند. آنها همچنین با رژیم های غیر اسلامی همچون رژیم حعفر نُمیری در سودان در سال 1977 پیمان مصلحتی بستند.
برخی از رویدادهای دیگری که بر ذهن جمعی مسلمان تاثیرگذاشت و منجر به بلوغ اسلام سیاسی شد عبارت است از: انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 که بسیار مورد بحث و بررسی قرار گرفت، کودتای نظامی سودان در سال 1989، موفقیت جبهه نجات اسلامی الجزایر در انتخابات سال 1991 و محرومیت متعاقب ارتش از حق خود برای حاکمیت، فتح قسمت زیادی از خاک افغانستان توسط طالبان در سال 1996 که منجر به ایجاد امارت اسلامی اش شد و
موفقیت حماس در انتخابات پارلمان فلسطین در سال 2006 . پیروزی حماس نه به رسمیت شناخته شد و نه دولت وحدت ملی تشکیل دادند.در عوض محاصره غزه برای خاموش کردن جنبش به آنها تحمیل شد.
شاید یکی از تاثیرگذار ترین تجربه ها، حزب عدالت و توسعه(AKP) ترکیه باشدکه انتخابات را در سال 2002 برنده شد.این منشاء الهامی برای بسیاری از جنبش های اسلامی شد. اگرچه حزب عدالت و توسعه خود را اسلامی توصیف نکرد،اما
10 سال تجربه سیاسی آنها را به مدلی تبدیل کرد که بسیاری از اسلامگرایان به عنوان یک مدل موفق به ان نگاه می کردند. این مدل سه ویژگی مهم دارد: یک چارچوب کلی اسلامی به عنوان مرجع، یک دموکراسی چند حزبی و رشد قابل توجه اقتصادی.
این تجارب متنوع سیاسی تاثیر عمیقی در انعطاف پذیری اسلام سیاسی و ظرفیت برای فعالیت های سیاسی و همچنین در مورد فلسفه آن داشته است.
با این حال، اسلام سیاسی نیز در معرض فشارهای زیادی ازسوی رژیمهای دیکتاتوری عرب بوده است؛فشارهایی که بعد از 11 سپتامبر تشدید شده است. نهادهای اسلامی سرکوب شدند. فعالان اسلامی زندانی ، شکنجه و کشته شدند.چنین تجربه هایی دشمنی های عمیقی را بر جا می گذارد. با توجه به تاریخ ،این طبیعی است که ما باید شعارها یا تهدیدهای متعصبانه برخی از فعالان را بشنویم. برخی از کسانی که در حال حاضر در صف اول مبارزات انتخاباتی بودند اخیرا از زندان آزاد شده اند.این منصفانه نخواهد بود که از آنها انتظار داشت از صدای دیپلمات های حرفه ای استفاده کنند.
با این وجود، گفتمان اسلام سیاسی به طور کلی متعادل شده است. جنبش اسلامی تونس مثال خوبی است. با اینکه حزب النهضة تحت فشار رژیم بن علی بود،رهبرانش گفتگوهای روشنفکرانه را توسعه دادند و موفق شدند تا گروه های چپ سیاسی و سکولار را تعدیل کنند.
رهبران جنبش این اطمینان را به شهروندان تونسی دادند که در زندگی شخصی آنها دخالت نخواهند کرد و به حق انتخاب آنها احترام خواهند گذاشت. جنبش همچنین یک مدل مترقی از مشارکت زنان با حضور42 زن از اعضای النهضة در مجلس قانون اساسی ارائه داد.
رویکرد جنبش اسلامی به غرب نیز متعادل بوده است، با وجود این حقیقت که کشورهای غربی از رژیمهای مستبد عرب حمایت می کردند. اسلام گرایان به اهمیت ارتباطات بین المللی در جهان اقتصادی و سیاسی به هم پیوسته، واقف هستند.
در حال حاضر یک فرصت منحصر به فرد برای غرب وجود دارد: نشان دهد که دیگر با امتناع از دخالت به نفع یکی از طرفین در مقابل دیگری و با پذیرش نتایج روند دموکراتیک، حتی زمانی که نتیجه مطلوب آنها نیست، از رژیم های دیکتاتور حمایت نمی کند و به جای آن از فرایند دموکراتیک در جهان عرب حمایت می کند. دموکراسی تنها گزینه برای آوردن ثبات، امنیت و تحمل برای منطقه است. دموکراسی عزیزترین چیز برای قلب اعراب است که هر گونه تلاش برای خارج شدن ازخط را نخواهند بخشید.
این منطقه رنج زیادی برای حذف اسلامگرایان و انکار نقش آنها در حوزه عمومی تحمل کرده است.بدون شک،مشارکت اسلامگرایان در حکومت هم در درون صفوف اسلامی و هم با توجه به مناسبات با دیگر نیروهای منطقه ای و بین المللی برخی از چالش ها را افزایش خواهد داد. اسلامگرایان باید مراقب باشند تا به دام حس خودبینی و غرور نیفتند .آنها باید به دیگر گرایش ها حتی اگر به معنای اعطای امتیازاتی دردناک باشد،فرصت دهند. جوامع ما به اتفاق نظر سیاسی و مشارکت همه گروهای سیاسی بدون در نظر گرفتن وزن انتخاباتی آنها نیاز دارد. این تعامل بین اسلام گرایان و دیگران است که هم گذار دموکراتیک عربی را تضمین خواهدکرد و هم منجر به یک اجماع سیاسی و ثبات عربی خواهد شد که دهه هاست از دست رفته است.
گاردین ، ترجمه: آمنه معزی

26149

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 187211

برچسب‌ها

اخبار ویژه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۲۲:۲۰ - ۱۳۹۰/۰۹/۰۹
    3 1
    رهبران جنبش این اطمینان را به شهروندان تونسی دادند که در زندگی شخصی آنها دخالت نخواهند کرد و به حق انتخاب آنها احترام خواهند گذاشت جالبه
  • بدون نام IR ۱۴:۲۲ - ۱۳۹۰/۰۹/۱۳
    0 0
    این دوستان مقالات جالب دیگری هم قبل از انتخابات داشتند ، باید دید این دوستانی که الان از اسلام گرایان توقعات دموکراتیک دارند اگر خودشان پیروز انتخابات بودند چه عملکردی می داشتند ( البته عملکرد دوستان در زمان حکومت های دیکتاتوری کاملا واضح و مبرهن بوده است )