ب. تأمين قواي مورد نياز براي تهاجم به دشمن
بدين منظور برنامهريزي و اقدام براي گسترش سريع سازمان رزمي مورد نياز هر عمليات و افزايش قدرت رزمي ايران جهت آزادسازي مناطق اشغالي از تصرف قواي دشمن، در دستور کار قرار گرفت. بر همين اساس حضور گسترده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در کنار ارتش جمهوري اسلامي به منظور افزايش سريع قدرت نظامي ايران، در دستور کار قرار گرفت. با توجه به سازماندهي نيروهاي داوطلب بسيجي از سوي سپاه، به تدريج قدرت جديد رزمي ايران شکل گرفت. كاربرد هماهنگ ارتش و سپاه در عملياتها موجب استفاده از ظرفيتهاي مكمل اين دو سازمان گرديد. سپاه عمدتاً داراي نيروهاي تهاجمي خط شكن بود كه از آتشهاي پشتيباني بيبهره بودند و ارتش داراي توانمنديهاي پشتيباني رزمي و خدمات رزمي فراواني بود كه ميتوانست قدرت تهاجمي سپاه را در هر عمليات به خوبي پشتيباني نمايد.همدلي و همکاري اين دو نيروي عظيم وتلاشهاي فکري مشترک آنها، موجبات تحول در برنامهريزيهاي ايران را بوجود آورد.
ج ـ طرحريزي عملياتهاي هوشمندانه
يکي از اساسيترين عوامل موفقيت در هر جنگي، طرحريزي عملياتهايي است که با کمک آنها بتوان برتري نسبي قوا را نسبت به دشمن ايجاد نموده و با برنامهريزي هوشمندانه بتوان، قواي دشمن را از سرزمينهاي تصرف کرده بيرون راند. بر اين اساس سپاه و ارتش در کنار يکديگر عملياتهاي مهمي را طرحريزي و به مرور زمان اجرا نمودند. اگر به ترتيب چهار عمليات بزرگ انجام شده در سال دوم جنگ نگريسته شود مشخص ميگردد که عملياتها به تدريج و به ترتيب بر بزرگي و وسعتشان افزوده شده است و موفقيت در هر عمليات، توانسته است از طول خطوط دفاعي ايران بکاهد و بر ميزان يگانهاي آزاد ايران براي عملياتهاي بعدي بيفزايد و ايران از محل صرفه جويي در قوا، عمليات بعدي خود را طرحريزي و اجرا کرده است.
3 ـ بن بست عملياتي و ناکاميهاي تاکتيکي
پس از عبور قواي ايران از مرز و انجام عمليات رمضان، ناکاميهاي ايران در به ثمر رساندن بعضي از عملياتها آغاز شد و اين امر به ظهور اختلاف بين ارتش و سپاه منجر شد.راهبرد ايران و عراق در جنگ بر پيروزي سريع تکيه داشت. انجام عمليات رمضان به عراق نشان داد که ايران در دستيابي به پيروزي قاطع در جنگ جدي است. ناکامي در عمليات رمضان مشخص ساخت که پيروزي سريع و آسان بر دشمن، کار سادهاي نيست و نميتوان انتظار داشت که روند طي شده از عمليات ثامن الائمه تا فتح خرمشهر همچنان ادامه يافته و سير پيروزيهاي نظامي به صورت مستمر، موازنه قوا به نفع ايران را حفظ نمايد. از سوي ديگر معلوم شد كه طرحريزي عملياتهاي بزرگ همچون گذشته، به سادگي امکان پذير نيست و نياز به بازنگري در طرح ريزيهاي مانور و همچنين فراهم آوردن امکانات، تجهيزات و قواي لازم براي عمليات ميباشد.
گرچه ايران از تابستان سال 1361 تا زمستان سال 1362 چند عمليات بزرگ و مهم را طرحريزي و به مرحله اجرا در آورد اما پيروزيهاي بزرگ گذشته كه منجر به آزادي عمده سرزمينهاي اشغالي و شهرهايي چون بستان و سوسنگرد و خرمشهر شد، ادامه نيافت و ايران نتوانست از انجام اين عملياتها نتايج مورد انتظار را كسب نمايد. از نقطه نظر عملياتي و تاكتيكي، علاوه بر نقاط قوت ارتش عراق كه بلافاصله پس از عمليات بيت المقدس تقويت گرديد، نقاط ضعف و مشكلاتي در قدرت نظامي ايران پديد آمد كه موجب عدم موفقيت ارتش و سپاه در انجام عملياتهاي گسترده گرديد كه به برخي از آنها اشاره ميشود:
الف ـ از آغاز عمليات رمضان به اين سو، نيروهاي ايراني مجبور بودند به صورت زائدههايي محدب گونه در درون خطوط دفاعي ارتش عراق نفوذ كرده و به عمليات بپردازند. بنابراين مشكل تأمين جناح براي يگانهاي تككننده يكي از مسائل مهم پس از عمليات بيت المقدس بوده است.
ب ـ با توجه به افزايش توان رزمي ارتش عراق، قواي ايران نياز داشتند تا پس از اين كه اهداف محدودي را در عمليات شبانه به تصرف خود در ميآوردند، در روز به عمليات خود ادامه دهند تا رخنه ايجاد شده در مواضع ارتش عراق را توسعه دهند، اما به دليل كمبود آتش پشتيباني و نداشتن پشتيباني هوايي مؤثر و همچنين فقدان يگانهاي زرهي مكانيزه قوي، ايران قادر به ادامه عمليات در روشنايي هوا و در روز نبود، بنابراين ارتش عراق با برنامهريزي براي انجام پاتكهاي تعجيلي ميتوانست رخنههاي ايجاد شده در شب توسط نيروهاي ايراني را با قدرت زرهي و حجم آتش گسترده خود، برطرف نموده و اجازه ادامه پيشروي را به قواي ايران ندهد.
ج ـ عملياتهاي آفندي ايران در اين فاصله زماني نشان داد كه استفاده از مانور جبههاي در سطح قرارگاه مركزي داراي مشكلات فراواني است. مانور جبههاي در اين سطح، اكثر يگانهاي رزمي را به صورت همزمان در خط قرار ميدهد و يگانهاي كمي را براي احتياط منظور ميكند. هنگامي كه اكثر يگانها به صورت همزمان جهت تهاجم به مواضع دشمن در يك خط قرار ميگيرند، با قسمت اعظمي از قدرت رزمي آماده و موانع متراكم دشمن مواجه ميگردند و بايد همگي آنها از سد مستحكم و موانع فشرده در جلوي مواضع دشمن عبور نمايند. در نتيجه ميزان تلفات افزايش يافته و امكان عدم همپايي بوجود آمده و شكاف در پيشروي يگانها بوجود ميآيد. بنابراين احتمال شكست عمليات وجود دارد. از سوي ديگر در چنين مانورهايي معمولاً عمق پيشروي اندك بوده و دستيابي به اهداف عميق امكان پذير نيست بنابراين عقبههاي دشمن در دسترس قرار نميگيرد و دشمن تعادل دفاعي و توانمندي رزمي خود را حفظ ميكند.
د ـ از آنجا كه ساختار، سازمان و تجهيزات ارتش و سپاه متفاوت بود بنابراين نيروهاي مسلح ايران در عملياتها از كفايت و شايستگي رزمي متفاوتي برخوردار بودند. از سوي ديگر ميزان انگيزه و ظرفيت روحي آنها نيز در شرايط سخت عملياتها، تفاوت عمدهاي داشت. بروز اختلاف بين فرماندهان ارتش و سپاه به دليل تفاوت ديدگاهها و تاكتيكهاي آنها در صحنه عمليات هم موجب شده بود تا نتوان از توان موجود به صورت حداكثري بهره برد. تفاوت در كيفيت رزمي يگانهاي سپاه و ارتش، باعث ميشد كه همزماني در عمليات آفندي ايجاد نشود و به همين دليل امكان كشف تك بوجود آيد. از سوي ديگر در زمان رخنه به مواضع دشمن، امكان پيدايش شكافهايي كه ناشي از عدم همپايي و هماهنگي يگانها بود، مشكلاتي نظير تأمين جناح و وجود فضاهاي خالي براي پاتكهاي ارتش عراق را فراهم ميآورد كه منجر به عقب نشيني يگانهاي خودي از مناطق تصرف شده ميشد.
ه ـ از زماني كه جنگ به داخل خاك عراق كشيده شد، ارتش عراق انگيزه قوي تري در دفاع از سرزمين خود بدست آورد و روحيات نفرات وي قويتر از زمانيكه ارتش بعثي در خاك ايران حضور داشت گرديد. بنابراين قواي ايران در چنين وضعيتي با نيروهاي مدافع مصممتري مواجه بودند كه بهتر از قبل ميجنگيدند و تجربيات جنگي بهتري بدست آورده بودند و توانسته بودند تا حدود زيادي نقاط ضعف خود را برطرف نمايند.
بنابراين تغييرات ايجاد شده در جبهههاي جنگ كه در بالا به آن اشاره شد، توانست يك نوع موازنه قوا بين ايران و عراق در جبهههاي جنگ ايجاد نموده و ايران را از نيل به يك موفقيت بزرگ در طرحريزي و اجراي عملياتهاي گسترده بازدارد. بنابراين هم در ميزان قدرت رزمي ارتش عراق تغييرات عمدهاي بوجود آمد و هم تحولي اساسي در آرايش دفاعي ارتش عراق پديد آمد و هم با انجام عمليات وسيع مهندسي، از زمين به عنوان يك مانع دفاعي مناسب استفاده شد و هم قواي رزمي ايران متناسب با اين تغييرات نتوانست بر توان خود بيفزايد. بنابراين طرفين نتوانستند با عمليات نظامي، تحول مهمي را در جبهههاي زميني بوجود آورند. پس از عمليات بيت المقدس پيچيدگيهاي جنگ افزايش يافت و تكيه بر قدرت سلاح از سوي ارتش عراق توسعه پيدا كرد و تلفات هر عمليات نسبت به عملياتهاي دوره قبل افزايش يافت.کمکهاي تسليحاتي و مالي کشورهاي مختلف ازجمله شوروي، فرانسه و کشورهاي عربي خليجفارس از عراق افزايش يافت و آمريکا گرايش آشکارتري به سوي عراق يافت.توان هوايي عراق توسعه پيدا کرد و جنگ آرام آرام از حوزه جبهههاي زميني به خليج فارس نيز كشيده شد و رژيم صدام به دنبال دستيابي به جنگ افزارهاي جديد و سلاحهاي مخربتر رفت. توليد نفت ايران و عراق و درآمدهاي ناشي از آن، امكان ادامه جنگ فرسايشي را به طرفين ميداد. با ادامه حملات عراق به كشتيها و نفتكشها و جزيره خارك، آرام آرام فكر مقابله به مثل در ايران شكل گرفت.
امام خميني(ره) در اين رابطه در جمع اعضاي برگزاركننده مراسم سومين سالگرد جنگ تحميلي فرمودند: «.... خداوند نياورد كه مدت يك سال ديگر جنگ طول بكشد و ما باز هم «هفته جنگ» داشته باشيم. ما گرفتار چنگال گرگهايي هستيم كه با تمام وجود در فكر نگه داشتن صدام هستند و به او كمك ميكنند، ولي چنين آدمي كه اين قدر به كشور خودش و ايران و اسلام خيانت كرده است را نميشود نگه داشت.... پس ما بايد آنچه كه در ايران ميگذرد منعكس و منتشر كنيم تا اولاً جنايات معلوم شود و ثانياً كساني كه اين جنايات را مرتكب شدهاند و از آن مهمتر قدرتهايي كه به اين افراد، قدرت دادهاند و آنها را تقويت كردهاند تا ما را بكوبند و به آنها ابراز جنگي مثل تانك و طياره و موشك دادهاند و الان هم ميدهند بايد به دنيا معرفي نمود و اعلام كرد و فهماند كه اگر بخواهيد به صدام بيش از اين كمك كنيد، دستتان را از نفت كوتاه ميكنيم و اگر به صدام كمكهايي كنيد كه منابع اقتصادي ما را بزند، رنگ نفت را نخواهيد ديد.
منبع: اطلاعات
نظر شما