همواره میزان حساسیتی که در دیپلماسی در برابر پدبده های سیاسی- امنیتی بروز داده میشود نشاندهنده اهمیت موضوع برای کشوری است که میخواهد از آن پدیده در جهت سیاست و منافع ملی خود بهره برداری کند. لذا با ذکر دو مثال سعی میکنم ابعاد مسله را بازتر کنم. مثال اول در زمینه برخورد اتحاد جماهیر شوروی در اول ماه می سال 1960 بعد از ساقط نمودن هواپیمای جاسسی شوروی نمود که همراه با لینک جزییات این واقعه در مقاله قبلی1 به آن پرداختم که مسله در سطح خرشچف و وزیر خارجه اش دنبال شد2 . ومثال دوم نیز مرور چگونگی برخورد آمریکا با چنین موارد مشابه است.
به یکماه پیش برمیگردم که آمریکا سناریوی ارباب سیار و قضیه ترور سفیر سعودی را در قالب نقض حاکمیت خود دانست و از این زاویه سلسله اقدامات سیاسیُ حقوقی و تبلیغاتی را انجام داد. و اکنون نیز در مقابل آن سناریو که حتی متهم نیز در جلسه اول دادگاه مورد اتهام را نپذیرفت یک واقعیتی وجود دارد و آن وجود هواپیمای جاسوسی آن کشور که در تصرف نیروهای نظامی ایرانی است. ارسال نامه درخواست محکومیت آمریکا از سوی سفیر ایران در سازمان ملل به دبیر کل این سازمان برای محکومیت این اقدام حداقل کاری است که اگر بین دو کشور و در حالت عادی اتفاق می افتاد باید صورت میگرفت نه آنکه در جنین شرایط حادی و بین دو کشور که در یک حالت جنگ اعلام نشده هستند وقوع یافته است.
اگر کارشناسان محترم حقوقی و یا سیاسی در این شک دارند که این اقدام نقض حاکمیت است و یا این اقدام را خصمانه تلقی نمیکنند به نظر میرسد باید به بحثهای ریشه ایی تری بپردازیم. پرواز هواپیماهای شناسایی آمریکایی بر فراز فضای ایران برای جاسوسی به دلیل آنکه ورود بدون اجازه و رضایت به محدوده حاکمیت ایران و در نتیجه نقض حریم حاکمیتی کشور در هوا تلقی میشود. لذا ورود این هواپیما به محدوده هوایی ایران بر پایه عهدنامه 1929 پاریس و به ویژه اصل حاکمیت کامل کشورها بر قلمرو هوایی خود، نقض حقوق هوایی کشور و عملی غیرقانونی و تخلف از حقوق بینالملل به شمار میرود. در واقع این کار که بدون اجازه و رضایت ایران انجام گرفته، تجاوز به حریم هوایی ایران و یک اقدام خصمانه علیه کشور و نقض قوانین و مقررات بینالمللی، به ویژه اصول اساسی منشور سازمان ملل متحد در زمینه صلاحیت انحصاری و حاکمیت ملی کشورها ارزیابی میشود.
از سوی دیگر، از آنجا که جاسوسی هر گونه اقدام در زمینه به دست آوردن اطلاعات طبقهبندی شده بدون اجازه و آگاهی صاحب آن محسوب میشود، از مصادیق بارز جرایم علیه امنیت ملی به شمار رفته و چون جاسوسی معمولا یک جرم سازمانیافته و در عین حال فراملی است که در آن اطلاعات حیاتی یک کشور از طریق یک نظام سازمانیافته در اختیار کشور یا کشورهای دیگر قرار میگیرد، لذا ورود هواپیمای جاسوسی آمریکا به آسمان ایران ، اقدامی علیه امنیت ملی ایران تلقی میشود. بنابراین جمهوری اسلامی ایران، باید این اقدام را در نقض مفاد بند 4 ماده 2 منشور سازمان ملل متحد، مبنی بر ضرورت احترام به تمامیت ارضی و استقلال سیاسی و همچنین نقض حاکمیت ملی خود فرض کرده و در صورت لزوم از حقوق مشروع خود استفاده نماید3. حداقل درخواست ایران باید از سازمان ملل محکومیت این اقدام و از آمریکا عذرخواهی و قبول مسولیت این اقدام و پرهیز از تکرار آن بوده و در صورت وقوع مجدد طرح دعوی در «دیوان بینالمللی دادگستری» به عنوان مسئول رسیدگی به اختلافات کشورها در زمینه هر گونه نقض حقوق بینالملل بهره گیرد .
ظاهرا آنچه که باعث نگرانی بیش از اندازه مقامات آمریکایی که حتی تا آستانه حمله نظامی به هواپیمای خودشان برای منهدم کردن آن نیز پیش رفته اند فقط مسله مهندسی معکوس کارشناسان ایرانی برای کپی برداری نیست بلکه گویا بررسیهای اولیه کارشناسان نظامی نشان میدهد که این پهپاد حاوی اطلاعاتی از فعالیتهای جاسوسی روی چند کشور دیگر که در همسایگی افغانستان قرار دارند بوده و ایران در صدد بازیابی اطلاعات آن و ارسال به همان کشورهائی که روی آنها فعالیت جاسوسی صورت گرفته است میباشد. و شنیده شده است که بعضی از دست اندرکاران سیاسی ایران معتقدند برای نشان دادن نقش تخریبی آمریکا در روابط جهانی و نیز بهم زدن توازن منطقه ائی و درگیری بین کشورهای منطقه اسیای غربی و همسایگان افغانستان این اطلاعات به آن کشورها داده شود تا سوء نیت آمریکا بر همگان اشکار شود. در همین زمینه پیشنهاداتی برای تشکیل کمیته فنی مهندسی از کشورهای شرقی صاحب فن اوری این گونه تسلیحات برای اجرای مهندسی معکوس این پهپاد نیز ارائه شده است. گفته میشود حضور کشورهائی چون روسیه ، چین و هند و یا سایر کشورهای آسیائی و نظیر پاکستان و مالزی در این زمینه محتمل است.
نگاه به تسخیر هواپیمای جاسوی باید از منظر حاکمیت ملی ایران و نقض آن از سوی آمریکا باشد. و تا مابه ازای مناسبی که حداقل آن عذرخواهی از ایران است متحقق نشود این قضیه نباید رها شود. اخذ یک محکومیت در سازمان ملل و عذرخواهی از سوی آمریکا زمینه را برای تعامل آینده آماده میکند و لذا سازمان ملل با این اقدام میتواند نشان دهد که بیطرفانه دنبال برقراری صلح و آرامش در جهان است. آمریکا نیز در پرتو این عذرخواهی باید به مناسبات خود با ایران تجدید نظر کرده و از توانمندیهای ایران برای ایجاد صلح و امنیت در منطقه استفاده نماید. اگرچه معمولا؛ در این زمانها دلالهای سیسی یکطرفه دست بکار میشوند تا با وعده و وعید نیاز آمریکا به حسن نیت ایران را با وعده وعید و بدون مابه ازای حقیقی آن مرتفع کنند ولی تجربه آزاد سازی دو زندنی آمریکایی و سناریوهای سه گانه متعاقب آن علیه ایران از سوی آمریکا به خوبی فراروی دست اندرکاران سیاسی کشور است که اینگونه اهرمها را در روابط بین المللی دست کم نگرفته و ارزان و زیر میزی نفروشید.
(1) http://khabaronline.ir/detail/188534/ایران-و-آمریکا-/تاجیک،-نصرت-اله-/وبلاگ
(2)http://www.mtholyoke.edu/acad/intrel/u2.htm
(3)پیلتن فرزاد (1390) . هواپیمای جاسوسی و نقض حقوق بینالمللی هوایی. ملت ما. قابل دسترسی در:
http://shiraze.ir/sysnews/cid/19370/هواپیمای_جاسوسی_و_نقض_حقوق_بینالمللی_هوایی.htm
نظر شما