مرتضی رضایی : درحالی که بازی تمام شده بود و مهدی می خواست به مراسم شام برود ، با او هم کلام شدیم. مراسم شامی که جمعی از بزرگترین ستاره های تاریخ فوتبال جهان ، دور یک میز قرار بود بنشینند و بازی خیریه شان به نفع کودکان گرسنه آفریقایی را جشن بگیرند. با مهدی از بازی مقابل زیدان و رونالدو حرف می زنیم و او به خبرآنلاین؛ می گوید:« راستش نمی توانم درباره مسائل فنی این بازی چیزی بگویم چون این فقط یک بازی نمایشی بود. یکسری از فوتبالیست های قدیمی دور هم جمع شده بودند و در یک بازی سمبولیک قرار بود شبی شاد را برای جمعیت حاضر در ورزشگاه ایجاد کنند و سود حاصل از این بازی به بچه های گرسنه آفریقایی کمک شود. »
مهدی البته در این بازی ، خودش هم خیلی به آب و آتش نمی زد ؛« در این بازی ها نمی شود خیلی سخت گرفت. معمولا همه سعی می کنند طوری بازی کنند که گل های زیادی رد و بدل شود و کمتر با یکدیگر درگیر شوند. »
بازگشت کیا به ورزشگاه هامبورگ ، جایی که سال ها او را موشک تیم شان می خواندند برای کاپیتان سابق تیم ملی خاطره انگیز است. او در این باره می گوید:« برایم این بازی ،خاطره انگیز بود . بعد از سال ها رفتم پیش هم بازی های قدیمی ام . خیلی برایم جالب و به یاد ماندنی شد. تماشاگران هم سنگ تمام گذاشتند. تا پا به توپ می شدم ، تشویقم می کردند. خوشحالم که چنین جایگاهی در این تیم دارم. اینکه جمعیت هنوز فراموشم نکردند و برایم این گونه هیجان به خرج دادند. از همه آنها تشکر می کنم و واقعا احساس غرور کردم که هنوز هم مرا یکی از خودشان می دانند. تازه دیدن بچه ها با قیافه های شان ، خیلی جالب بود. تا نگاهم به سرگئی باربارز افتاد ، حسابی خدیدم . گفتم چه کار با خودت کردی این همه چاق شدی پسر. خلاصه کلی همگی با هم خندیدیم به این قیافه جدیدش.»
البته به عکس سرگئی ، رونالدو که چاق شده ، حسابی توانست هامبورگی های قدیمی را اذیت کند ؛« بابا همچین می گویی چاق شده ، یادت می رود که او رونالدو است .بالاخره رونالدو هنوز هم همان رونالدو است . فقط کمی چاق شده اما به هر حال او بهترین دنیا بوده. دیدید که چه کار می کرد. تکنیکش را که از دست نداده ، فقط کمتر می دود اما وقتی توپ را می گیرد ، همه کار با آن انجام می دهد. او واقعا فوق العاده است . البته درست مثل زیدان. این ها نوابغ فوتبال بوده اند. فکر می کنم مردم هامبورگ حسابی از تماشای این بازی لذت بردند.»
او درباره اتفاقات قبل و بعد از بازی هم می گوید:« راستش من بیشتر با همبازی هایم هم کلام بودم ، بچه ها همه رفتند به اتاق های شان ، بعد هم ناهار را دور هم خوردیم. چند ساعتی درباره گذشته حرف زدیم . از این جمع ، غیر من تنها بنجامین است که دارد در مونیخ 1860 بازی می کند و همه فوتبال شان را کنار گذاشته اند. بعضی ها رفتند دوره مربیگری و باید بزودی شاهد حضورشان روی نیمکت تیم ها مهم کشورهای شان بود. »
راستی می شود مسابقه ای مثل این را در تهران برگزار کرد؟ مهدی با صدای بلند می خندد و می گوید:« برگزاری چنین مسابقه ای نظو انضباط خاصی می خواهد که فقط از آلمانی ها بر می آید. فکر کن قرار بود این همه ستاره با هم در تهران بازی کنند. خیلی هماهنگ کردن این کار ، دشوار است. البته برای انجام بازی، زیدان و رونالدو خیلی زحمت کشیدند .»
یعنی نباید حتی رویای انجام مسابقه ای از این دست را در تهران داشته باشیم. مهدی که خودش به شدت دنبال برگزاری چنین مسابقه ای در ورزشگاه آزادی است ، می گوید:« خیلی دوست دارم بتوانم یک روزی یک بازی مثل این را در ایران بگذاریم. الان اما وقتش نیست که حتی پیشنهادش را با آنها طرح کرد. »
مهدوی کیا در این سفر به موزه شهر هامبورگ رفت و توپ طلای خود را به این موزه ، هدیه داد؛«یک روز قبل بازی ، به موزه شهر رفتم . همیشه دوست داشتم یک کاری کنم که نامم در ذهن و خاطه هامبورگی ها بماند. به هر حال من زیبا ترین سال های فوتبالم را در هامبورگ سپری کردم و به این تیم تعلق خاطر دارم. به مدیران هامبورگ گفتم قصد هدیه کردن کاپ بهترین بازیکن سال آسیایم را به موزه شهر دارم و مدیران تیم هم ، استقبال گرمی کردند. خواستم این کاپ آنجا باشد چون موزه هامبورگ یکی از 4 بنای دیدنی این شهر است. به نظرم با این کار ، نامم در تاریخ هامبورگ باقی می ماند. اینکه یک ایرانی بخشی از خاطرات موفق تیم فوتبال هامبورگ بوده است. فکر می کنم بهترین تصمیم را گرفتم. مسئولان تیم هم خیلی خوشحال شدند که این تصمیم را گرفتم. فکر می کنم این جام ، آنجا باعث می شود همه یاد بازیکن ایرانی تیم شان باشند. هر وقت هم دلم برایش تنگ شد ، یک سر می روم هامبورگ !»
4141
نظر شما