· با وجود مخالفت اوباما با اعمال تحريمهاي جديد عليه ايران، مجالس قانونگذاري آمريكا تحريمهاي جديد را به تصويب رسانيدند. البته هيچكس معتقد نيست كه به واسطه اعمال چنين تحريمهايي ما پرچم سفيد را بالا ببريم و تسليم خواستههايي شويم كه عليه منافع مليمان هستند اما و در عين حال، اين واقعيت را هم كه تحريمها به اقتصاد و پيشرفت كشور لطمههايي وارد كردهاند را نيز نبايد از نظر دور بداريم.
· طبيعي است مسوولان اجرايي نبايد در ملاءعام ابراز ضعف و نگراني از تحريمها بكنند. بلكه بايد خيلي قاطع، قرص و محكم تاكيد كنند كه تسليم تحريمها نميشويم و نخواهيم شد تا روحيه عمومي تقويت شود، اما در مباحث درونگروهي كارشناسي، انتظار ميرود كه مسوولان تحريمها را خيلي جدي بگيرند زيرا اگر غير از اين باشد، در آن صورت جاي نگراني اساسياي وجود دارد.
· تجربه تحريمهاي ديگر حكايت از آن ميكند كه بعد از مدتي برخي كشورهاي اروپايي هم به تحريمهاي جديد خواهند پيوست و بعد شايد نوبت به ديگراني نظير ژاپن برسد و آنقدرها طول نميكشد كه كرهجنوبي و در مرتبه بعدي حتي برزيل و آرژانتين هم همان تحريمها را عليه ما به اجرا خواهند گذارد.
· تحريمهاي آمريكاييها به تدريج دارند بخش انرژي و نفت و گاز ما را هدف قرار ميدهند. متاسفانه وابستگي ما به درآمدهاي نفتي نه تنها كاهش نيافته بلكه به نسبت گذشته بيشتر هم شده است. از سوي ديگر گزارشهاي سازمانها و تشكيلات نظارتي حكايت از آن دارد كه با وجود قيمت بالاي نفت در سالهاي گذشته، به دليل بيانضباطيهاي مالي دولت ذخيره قابل توجه ارزي هم در صندوق ذخيره ارزي نمانده است.
· در واكنش به تحريمهاي جديد و مساله نخريدن نفت از ايران يا صحبت از بستن تنگه هرمز شده يا آنكه غرب به واسطه درگير بودن در بحران اقتصادي فعلي خود نفت ايران را نميتواند تحريم كند، يا اينکه ايران قادر خواهد بود به آساني خريداران ديگري جايگزين اروپاييها كند. اما متاسفانه آنچه اين مسوولان در نظر نميگيرند آن است كه مساله صرفا نخريدن نفت از ايران نيست.
· مساله اساسيتر و بحرانيتر موضوع حياتي سرمايهگذاري در بخش نفت و گازمان بوده و اين دقيقا هدف تحريمهاي جديد واشنگتن است. تا همين جا هم ما در بخش نفت و گاز، صنايع پتروشيمي و بالادستي نفتي صدمات جدي ديدهايم، اينكه قطر و سعوديها از ميدان نفتي مشتركمان (حوزه نفتي فروزان) در خليجفارس برداشت ميكنند، نكاتي بسيار تاملبرانگيز هستند. همين وضعيت ميتواند در حوزههاي نفتي مشتركمان با عراق هم پيش بيايد.
· يك حساب سرانگشتي ساده حكايت از آن دارد كه اگر تفاوت برداشت روزانه ميان ما و عربستان از حوزه فروزان را ضرب در 365 روز در سال و بشكهاي يكصد دلار و دلار 1300 توماني كنيم رقمي باور نكردني بهدست ميآيد كه تقريبا معادل با بودجه سالانه وزارت بهداشت و درمان كشورمان ميشود. اين واقعيتهاست كه انسان را واميدارد به خودمان يادآور شويم تحريمها را بايد با واقعنگري جديتر بگيريم و به دور از شعارزدگي در مقام چارهسازيهاي كارساز برآييم.
· /2929
نظر شما